فیلم Up: High Adventures - خلاصه و تحلیل

فیلم Up: High Adventures - خلاصه و تحلیل
Patrick Gray

فیلم بالا (2009) توسط پیکسار، داستان کارل فردریکسن، یک بیوه 78 ساله تنها و بدخلق را روایت می کند که برای تحقق بخشیدن به رویای جوانی که با او داشت، وارد ماجراجویی می شود. همسرش، الی. این دو می خواستند بهشت ​​آبشارها را کشف کنند، یک نقطه کمتر شناخته شده در آمریکای جنوبی.

کسی که کارل را در این سفر همراهی می کند پسری راسل است، یک پیشاهنگ 8 ساله که به طور تصادفی سوار هواپیمای پرواز می شود. خانه.

(هشدار، این مقاله حاوی اسپویل است)

خلاصه فیلم

کارل فردریکسن یک بیوه 78 ساله است که در دوران جوانی خود یک بادکنک فروش بوده است. . هنوز در کودکی بود که با الی، عشق بزرگ خود آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد. یک ماجراجو، بزرگترین آرزوی دختر این بود که از Paraíso das Cachoeiras، یک مکان دورافتاده واقع در آمریکای جنوبی دیدن کند.

این زوج نتوانستند بچه دار شوند و زندگی کامل، پر از عشق و همدستی داشتند. با این حال، رویای بزرگ الی محقق نشد زیرا این زوج در تنگنای مالی زندگی می کردند.

بعد از مرگ شریک زندگی اش، مرد بیوه خود را کاملاً در خانه منزوی کرد. او که تنها بود به پیرمردی خود شیفته تبدیل شد. این یک کار در محله است که او را مجبور به تغییر مسیر می کند، به معنای واقعی کلمه. هزینه، برای خرید خانه کارل.

همچنین ببینید: پوستی که در آن زندگی می کنم: خلاصه و توضیح فیلم

فردریکسن به شدت از فروش آن امتناع می کند، نهشخصیت های Up، الی بدون شک کسی است که در مقایسه با پسرها زندگی و انرژی بیشتری دارد. این الی، دختری است که در ابتدا داستان را تغییر می دهد ، زیرا رویای رفتن به آمریکای جنوبی در ابتدا تنها متعلق به اوست.

با ارائه سه فرزند کاملاً متفاوت، ردیابی های بالا وجود دارد. پانورامایی از اشکال مختلف کودکی . این طیف از دوران کودکی بسیار متفاوت نیز برای بیننده مهم است تا با شخصیت‌ها همذات پنداری کند.

پیش‌پرده و برگه فنی برای Up

UP تریلر رسمی فیلم شماره 3

عنوان اصلی : آپ

کارگردانان: پیت داکتر، باب پترسون

نویسندگان: پیت داکتر، باب پترسون و تام مک کارتی

تاریخ اکران: 16 می 2009

مدت زمان: 1:36 دقیقه

اگر فیلم های پیکسار را دوست دارید، ممکن است به مقالات نیز علاقه مند شوید:

  • توضیح فیلم Soul
فقط برای راحتی، اما به خصوص به این دلیل که خانه نیز خاطره رابطه آنهاست.

پیمانکاران، که از تصمیم غیرقابل کاهش کارل ناراضی هستند، راهی پیدا می کنند تا او را اجباری به پناهندگی ببندند.

او که از احتمال ممنوعیت در هراس است، نقشه‌ای می‌اندیشد: خانه‌اش را از طریق بالن‌ها به سمت آمریکای جنوبی به هوا برسانند تا به سرنوشت مورد انتظار الی برسند.

>

چیزی که کارل روی آن حساب نکرد این بود که سفر او همراه باشد. راسل، پیشاهنگی هشت ساله، که زنگ خانه استاد را به صدا درآورد، پنهان شد و به طور تصادفی به آمریکای جنوبی سفر کرد.

تعامل بین این دو، دشوار است، از بسیاری از یادگیری ها نفوذ کند. این زندگی روزمره با راسل است که باعث می شود کارل دیدگاه خود را به جهان تغییر دهد و به او اجازه می دهد تا از قید و بند گذشته رهایی یابد تا بتواند ماجراهای زمان حال را تجربه کند.

<. 3>

تجزیه و تحلیل Up

این فیلم که اسکار بهترین انیمیشن را دریافت کرد، هم کودکان و هم بزرگسالان را مسحور می کند و به موضوعات سختی مانند از دست دادن، اشتیاق و تنهایی می پردازد که به چندین لایه خواندن .

کارل دردریکسن، کاهش سن و دگرگونی شخصی او

قهرمان داستان 78 ساله نشان دهنده برخی از افراد مسن است که به حاشیه رانده شده اند، سوء تفاهم شده اند. و به نوعی از جامعه جدا شده است.

پس از از دست دادن همسرش الی،کارل دارای نگرش منفی تر، خود شیفته است، که اجازه مبادله با جهان اطراف خود را نمی دهد. هنگامی که او خود را تنها می‌بیند، کارل به دنیای خودش کنار می‌رود.

قبل از ورود پیشاهنگ راسل، شخصیت نماد بدخلقی بود . دوران پیری کارل در ابتدای فیلم با نگاهی منفی، بی اعتباری و زوال نشان داده می شود. کارل بدخلق، سرسخت است، دیگر استقلال جسمی زیادی ندارد و نمی‌خواهد تعامل اجتماعی داشته باشد. 8>.

کارل علاوه بر از دست دادن قوای جسمی و روحی خود، با از دست دادن خودمختاری برای انتخاب محل زندگی خود نیز مواجه است، زیرا او عملاً از زندگی خود رانده شده است. خانه.

ادراک فردریکسن پس از تصمیم به شروع سفر و حفظ ارتباط نزدیکتر با راسل تغییر می کند.

این پسر هشت ساله است که پر از انرژی و اشتیاق، کمک می کند تا حس اراده برای زندگی کردن، دانستن چیزهای جدید، تعامل با دنیای اطراف را در قهرمان داستان بیدار کنید

فروش خانه کارل را می توان به عنوان نقدی بر دنیای معاصر خواند

سلب مالکیت خانه کارل، که با اکراه توسط شرکت بزرگ ساخت و ساز انجام شده است، از دنیای معاصر و سرمایه داری انتقاد می کند که سود را در اولویت قرار می دهد و در خانه بیوه تنها فضایی برای بزرگ کردن ساختمان می بیند قصد ساختن دارد.

با نگاه کردن به فضا و دیدن تنها زمین خوب برای کار، کارآفرین کل داستان زندگی کارل و الی، روش بازسازی مکان و تبدیل ساختمان متروکه به خانواده را انکار می کند. اقامت برای چندین دهه.

قبل از خریدن ساختمان متروکه توسط زوج، کارل و الی که هنوز بچه بودند، در خانه بازی می کردند، خانه ای که قبلاً برنده شده بود، بنابراین، خانه ای بزرگ وزن مؤثر برای ارتباط با خاطره آغاز رابطه زوجین .

تاجر بدون دانستن داستان زندگی آنها هر کاری می کند تا کارل را از خانه بیرون کند و این گروه با یک ضربه آرام سعی می کند فردریکسن را در پناهگاه قرار دهد و ادعا می کند که او تهدیدی برای جامعه بوده است. سر راه آثار قرار می گیرد و سرنوشتش باید این باشد که جای خود را به دنیای جدید بدهد.

خانه به عنوان نماد عشق کارل و الی

تخیل در اینجاست که به پایان می رسد. نجات کارل، که از مهارت‌های حرفه‌ای که داشت - او یک بادکنک فروش بود - استفاده می‌کرد تا به معنای واقعی کلمه خانه‌اش را به پرواز درآورد.

این خانه نمادی بسیار قوی در طرح دارد: دیوارهای خانه شاهد کل رابطه بود ، از اولین روز ملاقات - زمانی که این دو با هم نقش هوانورد داشتند - تا آخرین روزهای زندگیهمسر.

بنابراین اقامتگاه ترکیبی از زندگی مشترک است .

با جابجایی محل سکونت از محل خود، کارل آن را از تخریب نجات می دهد و در عین حال، رویای جوانی خود را که با همسرش به اشتراک گذاشته بود، یعنی بازدید از آمریکای جنوبی، برآورده می کند.

بالن سواری تا خانه نشان دهنده یک راه حل مضاعف : از یک طرف، کارل موفق می شود خانه را همانطور که هست نگهبانی کند ، از آن در برابر منافع کسانی که می خواستند آن را خراب کنند محافظت می کند، و از طرف دیگر، او مدیریت می کند از درون آسایش و فضای خود، تا رویای خود را نیز تحقق بخشد.

داستان این توانایی را دارد که املاک و مستغلات را به مبلمان تبدیل کند و کارل را از نظر فیزیکی و احساسی به مکانی جدید ببرد.

بالون ها، که معیشت کارل در طول زندگی‌اش بود، به خانه اجازه داد تا به آسمان برود که به طور نمادین نشان دهنده لحظه آزادی مردی است که قبلاً منزوی و تنها زندگی می‌کرد.

خانه نیز نمایانگر عشقی که کارل به الی دارد که با مرگ همسرش تمام نشد. بردن خانه به آمریکای جنوبی همچنین به نوعی به معنای انتقال الی برای شناخت مکان رویایی مورد انتظارش و تجلیل از او است.

Up به ما نشان می دهد که همیشه زمان آن فرا رسیده است که آنچه را که داریم انجام دهیم. خواستن

میل به زندگی در آمریکای جنوبی با الی مشترک بود، او هرگز نتوانست این رویا را به واقعیت تبدیل کند زیرا مرگ مسیر او را قبلاً قطع کرده بود.

اما کارل،او هرگز از برآورده کردن بزرگترین آرزوی همسرش - که بعدها به او نیز تبدیل شد - دست نکشید. میل به کشف بهشت ​​آبشارها از اولین آلبوم ماجراجویی الی که زمانی که دختر حدوداً هفت ساله بود ایجاد شد، پرورش یافته بود. از طریق آلبوم است که کارل با آن مکان آشنا می شود و او نیز مسحور می شود. با این حال، در طول سفرشان، امکان سفر تا این حد برای آنها وجود نداشت.

حتی پس از مرگ الی، کارل همچنان وسواس زیادی برای آشنایی با این مکان داشت، بهشت آبشارها نشان دهنده آن بود. ناخودآگاه او، نوعی عدن ، مکانی عالی که او می توانست دوباره خوشبختی را بیابد.

این پسر بچه راسل است که از اوج کودکی می تواند کارل را از آنجا بیرون کند. گذشته، جایی که او راکد زندگی می کرد و او را به تجربه حال دعوت می کند.

زندگی روزمره کارل با مراقبت از خانه مشخص می شد، بنابراین نمادی از دلبستگی او بود. به گذشته .

ورود شخصیت به مرحله جدید زندگی اش را می توان در لحظه ای خلاصه کرد که او موفق می شود خود را از خانه جدا کند و اثاثیه و سایر سوغاتی هایی را که مقاومت او را در برابر آنها ثابت کرده بود دور بریزد. گذشته. جدید، در اینجا، تنها پس از آن امکان پذیر است که کارل یاد بگیرد با خاطره آنچه که پشت سر گذاشته شده برخورد کند .

این فیلم به ما ثابت می کند که برای تحقق رویاهایمان هیچ وقت دیر نیست. درست است، حتی اگر مسیر رسیدن به رویای ما با آنچه تصور می کردیم متفاوت باشد

Up نشان می دهد که سالمندی همچنین می تواند فضایی برای تجربه یک زندگی جدید باشد ، یادگیری چیزهای جدید و کشف مکان های مختلف.

کارل، راسل و تبادل تجربیات بین نسل‌ها

کسی که در این سفر همراه وفادار کارل می‌شود، تصادفاً پیشاهنگ کوچک راسل، پسر 8 ساله‌ای است که وارد خانه می‌شود و تصادفاً در سفر سوار می‌شود. 3>

کاوشگر، پسر دارای انرژی و انرژی است که کارل دیگر ندارد. او به نوعی مخالف اوست و احساساتی را که در کودکی داشت به کارل یادآوری می کند. اگر کارل نماد زوال است، راسل توانایی، رشد است.

وقتی متوجه می شود که در تلاش خود تنها نیست، کارل عصبانی می شود و به این فکر می کند که پسر را با طنابی از ملحفه حلق آویز کند تا او را در شهری رها کند. وسط

بنابراین با مقاومت زیادی است که مرد بیوه به پیشاهنگ کمک کننده اجازه می دهد تا بخشی از رویای شخصی او شود. اولین احساسی که در تعامل کارل با راسل به وجود می‌آید، نفرت است.

امتناع از پذیرش او احتمالاً از این واقعیت ناشی می‌شود که کارل نمی‌توانست پدر باشد و راسل ناامیدی‌های خود را به او یادآوری می‌کند.

اما پسرک با حوصله و روش پرحرفی خود روز به روز صبورانه در قلب کارل جای می گیرد:

کارل: "گوش کن، بیا یه چیزی بازی کنیم، بیا بازی کنیم که کیمدت بیشتری ساکت می ماند."

راسل: "باحال، مامانم دوست دارد این بازی را بازی کند." پسر ، با آمیزه ای از قدردانی و میل به محافظت از او.

به شیوه ای بدیع، این راسل در اوج کودکی است که به کارل کمک می کند تا جایگاه خود را در world .

فیلم سوال تبادل دانش بین نسل هایی را مطرح می کند که در هر دو انتهای زندگی هستند.

تعامل بین کارل و راسل اجازه می دهد. برای بلوغ هر دو شخصیت. این تبادل تجربیات باعث ایجاد همذات پنداری عظیم با مخاطب می شود و حافظه بیننده را برای روابط بین پدربزرگ و مادربزرگ و نوه یا سالمندان و کودکان به طور کلی بیدار می کند.

13 افسانه و شاهزاده خانم برای خواب کودکان (نظر داده شده) ادامه مطلب

جالب است بدانیم که انیمیشن های کودکان تا اواسط دهه 2000 قهرمانان کودک یا مسن نداشتند. نسل عظیمی از کودکان از فیلم‌های بزرگسال محور مانند پری دریایی کوچک، علاءالدین، زیبا و جانور و گوژپشت نوتردام رشد کرده‌اند. Up با آوردن دو نوع شخصیت به صحنه که به طور سیستماتیک مورد غفلت صنعت قرار گرفته اند، یک الگوی خاص را می شکند: یک کودک و یک فرد مسن.

همچنین ببینید: 8 اثر اصلی معمار اسکار نیمایر

نمای چشم انداز کودکی از طریق کودکان کارل، الی و راسل

فیلم با کج خلقی شروع می شودکارل در کودکی در اولین سکانس‌ها منشأ او را می‌فهمیم، از کودکی‌اش جاسوسی می‌کنیم، میل او به ماجراجویی و میل او برای تبدیل شدن به یک هوانورد را همانطور که در فیلم‌ها دیده بود، می‌بینیم. این پسر به عنوان یک کودکی آرام، خجالتی، اما کنجکاو توصیف می شود ، با میل شدید به ماجراجویی.

ما همچنین شاهد ملاقات او با کسی هستیم که همسر آینده او می شود، الی. در کودکی، الی قبلاً یک ماجراجوی شجاع بود که کارل بازی‌های دنیای هوانوردی را با او به اشتراک می‌گذاشت.

شخصیت الی از دوران کودکی توصیف شده است. به عنوان رئیس، با سبک بلند، که جیغ می کشد، از پنجره می پرد، بی باک است. رفتار او کارل ساکت را می ترساند - و سپس خوشحال می کند.

الی در کودکی کتاب ماجراجویی خود را که هرگز به کسی نشان نداده بود با دوستش به اشتراک می گذارد و در آن لحظه فضایی برای همدستی ایجاد می شود و اصل عشق متولد می شود.

راسل، فرزند سومی که روی صفحه نمایش داده می شود، در ابتدا به عنوان فوق العاده صمیمانه و بسیار پرحرف توصیف می شود (ویژگی که اغلب به دختران نسبت داده می شود). از آنجایی که کارل کودکی بسیار ساکت بود و به همان اندازه بالغی ساکت شد، شخصیت او با شخصیت راسل در تضاد است.

عجیب است که سه کودکی که در Up نمایش داده می شوند، عقل سلیمی را که معمولاً دختران را به عنوان موجودات ساکت تر، فرومایه و کم حرف تعبیر می کند، زیر سوال می برند. ساکت. از سه




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.