فهرست مطالب
نکته اینجاست: هیچ کس "معمولی" نیست و همه ما لااقل یک بار در زندگیشان شایسته تشویق هستند.
پسر با یک تأمل کلیدی به پایان می رسد: برای اینکه بدانید واقعاً مردم چه کسانی هستند، فقط باید با دقت نگاه کنید!
خلاصه و تریلر از فیلم فوق العاده
آگوست پولمن پسری 10 ساله است که با ناهنجاری در صورتش به دنیا آمد. آگی پس از مدت ها آموزش در خانه توسط مادرش، شروع به رفتن به مدرسه می کند.
مرحله انطباق، که برای هر کودکی دشوار است، برای افرادی که به دلیل ظاهرشان مورد تبعیض قرار می گیرند، چالش برانگیزتر است. مورد پسر با این حال، او یک پسر معمولی نیست...
در زیر، تریلر را با دوبله:
فوق العاده تماشا کنیداگر به دنبال یک فیلم ناب هستید، فیلمی که قلب شما را پر از امید به جهان کند، نمی توانید خارق العاده را از دست بدهید.
فیلم بلند آمریکایی 2017، به کارگردانی Stephen Chbosky، این یک درس زندگی از ابتدا تا انتها است.
این فیلم بر اساس رمانی به همین نام اثر R.J. پالاسیو، نویسنده آثاری برای بزرگسالان جوان، و داستان یک پسر کوچک بسیار خاص را روایت میکند
هشدار: از این نقطه به بعد، مقاله حاوی اسپایلها است!
خلاصه ای از فیلم فوق العاده
وقتی به فوق العاده فکر می کنیم، اولین ایده ای که به ذهنمان خطور می کند همه چیزهایی است که می توانیم از روایت یاد بگیریم (یا به خاطر بسپاریم).
علی رغم داشتن پسر تنها 10 سال دارد که شخصیتی پر از خرد است که در محاصره عشق و توصیه های خوب خانواده بزرگ می شود.
همچنین ببینید: آکوتار: دستور درست برای خواندن سریالداستان بر مسیر تکامل او تمرکز دارد و نشان می دهد که چه چیزی پسر به دیگران و همچنین آنچه از آنها آموخته بود، آموخت.
ورود به مدرسه با خانواده
به دلیل ظاهر متفاوتش، آگی پولمن همواره مورد بی اعتمادی و حتی تحقیر همسالانش بوده است. پسران دیگر در مورد ظاهر او اظهار نظر و شوخی می کردند.
خانواده به خصوص مادرش سعی می کردند روی عزت نفس پسر کار کنند و او را برای مقابله با او آماده کنند. قلدری در مدرسه جدید. در ابتدا، آگوست به دنبال پنهان کردن است،کلاه فضانوردی به سر دارد.
مامان می خواهد او را تشویق کند و تکرار می کند که وقتی دیگران بد رفتار می کنند، او می تواند فرد برتر باشد و با وقار واکنش نشان دهد.
استفاده از تخیل برای مقابله با موانع
ایزابل پولمن، مادر آگی، در تربیت او و همچنین در نگاه او به جهان نقش اساسی دارد. او یک طراح است و جهان ها را پیرامون پسرش خلق می کند. او از سنین پایین به او یاد می دهد که از تخیل خود استفاده کند.
پسربچه مجذوب فضا و فیلم های جنگ ستارگان است. مادرش برای تغذیه رویاهایش تصمیم گرفت روی دیوار اتاق خواب ستاره بکشد.
وقتی همکارانش به او نگاه عجیبی میکنند و هدف نظرات ناخوشایندی قرار میگیرند، آگی توصیههای مادرش را به یاد میآورد:
اگر جایی که هستید را دوست ندارید، فقط تصور کنید کجا می خواهید باشید. موضوع مورد علاقه برای غلبه بر اقلیم در راهروها، روی چیزی که برای آینده آرزو دارد تمرکز می کند : فضانورد بودن.
برای کمک به ماموریت، حتی تصور می کند که باشد. او با شخصیت معروف حماسه، چوباکا همراهی میکند.
اوگی با مادرش صحبت میکند و به توصیههای او گوش میدهد. در مورد علائم روی صورتش
ایزابل چین و چروک هایش را به پسرش نشان می دهد و می گوید کهآنها، مانند زخم های پسر، داستان هایی را که تا آن زمان زندگی کرده اند، می گویند. با این حال، این احساسات است که سرنوشت هر یک را تعیین می کند:
قلب نقشه ای است که به ما نشان می دهد به کجا می رویم، صورت نقشه ای است که نشان می دهد کجا بوده ایم.
0>
این کلمات بر چیزی تأکید می کنند که فیلم می خواهد همیشه به خاطر بسپارد: ارزش ذات از ظاهر بیشتر است و در نهایت، این چیزی است که ما را تعیین می کند.
درس اعتماد به نفس از خواهر بزرگتر
ویا دختر بزرگتر است که با تولد برادرش کمی مورد غفلت قرار گرفت. با این حال، این چیزی از عشق او به او کم نکرد و از تمایلی که برای محافظت از او داشت، کم نکرد.
علیرغم اینکه نوجوانی بسیار محتاط است و از جلب توجه به خود اجتناب می کند، به برادرش می آموزد که نکند. از چشمان هر کسی دوری کنید .
اگر نگاه کرد، بگذارید نگاه کند. شما نمی توانید زمانی که به دنیا آمده اید با هم ترکیب شوید تا مورد توجه قرار بگیرید.
سنگینی اعمال انسان و معنای آنها
در مدرسه، کلاس در حال مطالعه است. احکام و تأملات در مورد نقل قول مصر باستان: "اعمال شما یادگار شماست". این بدان معناست که آنچه بیش از همه مهم است، و آنچه که ما به خاطر آنها به خاطر سپرده می شویم، اعمالی است که انجام می دهیم.
بیشتر از آنچه فکر می کنیم یا می گوییم، این آنچه برای دیگران انجام می دهیم است که می تواند تغییر کند. جهان.
اگی کاملا از همسالان خود جدا شده و از یکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.از آنها، جولیان. در آزمون علوم، او متوجه می شود که جک ویل، همکار همسایه، پاسخ ها را نمی داند و به او تقلب می کند: از این عمل یک دوستی متولد می شود. بعداً، آگی می شنود که جک با بقیه کلاس درباره او بد صحبت می کند و دوباره تنها می شود.
وقتی سامر، دختری از همان کلاس، می بیند که آگی تنها سر ناهار، پشت میز او می نشیند و خود را معرفی می کند.
پسر فکر می کند از روی ترحم است و از او می خواهد که برود، اما سامر می گوید که او نیز به دوستان خوبی نیاز دارد. از این ژست همدلی ، پولمن دیگر تنها نیست.
دیدگاه های مختلف از همان داستان
یکی از جالب ترین جنبه های فیلم این است که داستان را روایت می کند. همان روایت از از دیدگاه های مختلف . اگرچه آگوست شخصیت اصلی است، اما میتوانیم ببینیم که طرح روی همه اطرافیان او تأثیر میگذارد: مادری که کارش را متوقف کرده، خواهری که توجهی ندارد و غیره.
این به ما کمک میکند تا بفهمیم که هر داستانی ، حداقل دو نسخه. از نظر آگی، جک وانمود می کرد که دوستش است، اما هرگز او را دوست نداشت.
وقتی نسخه او را از وقایع تماشا کردیم، متوجه شدیم که او نیز به دلیل داشتن پول کمتر نسبت به همکارانش مورد تبعیض قرار گرفته است. وقتی در مورد بچه جدید شوخی می کرد سعی می کرد "جا بیفتد".
دفاع از دوستان واقعی و بخشیدن آنها
در واقع، جک واقعاً می خواست با آگی دوست شود و چندین بار تلاش کرد تا دوباره به دست بیاورد. دوستی اودوستی شما. قهرمان داستان، صدمه دیده، تمام تلاشها برای تقریب را رد کرد. در طول یک پروژه علمی، جک و آگی برای تشکیل یک جفت انتخاب میشوند.
جولیان، قلدر، از این موقعیت استفاده میکند تا دوباره پسر را تحقیر کند. اما اکنون اتفاق متفاوتی می افتد: جک خود را در مقابل قرار می دهد و شروع به دفاع از دوستش می کند.
دو پسر در نهایت با هم دعوا می کنند و جک نامه ای به مدیر مدرسه می نویسد و عذرخواهی می کند. کارگردان پاسخ می دهد و می گوید که طرف او را درک می کند، زیرا "دوستان خوب لیاقت دفاع را دارند".
برای اولین بار، یکی از همسالانش از آگی دفاع کرد و آن را ساخت واضح است که من دیگر تبعیض را تحمل نمی کنم. پسر با این عمل تحت تأثیر قرار می گیرد و متوجه می شود که گاهی اوقات دوستان ما نیز حق دارند که شکست بخورند .
اگرچه بازیابی اعتماد او دشوار بود، اما جک ثابت کرد که یک دوست واقعی است و بنابراین آگوست تصمیم می گیرد او را ببخشد. سپس، این دو نفر با قدرت برمیگردند و خود را وقف کار علمی میکنند.
شیوههای جدید نگاه به جهان
آگی و جک یک سیستم نمایش تصویر ایجاد میکنند و کلاس را تحت تأثیر قرار میدهند و همچنین مقام اول را کسب میکنند. در مسابقه علمی کم کم بچه ها متوجه می شوند که پسر خلاق، بامزه و باهوش است .
از آن به بعد، میز ناهار او بیشتر و بیشتر پر از همراهانی می شود که با هم می خندند و خوش می گذرانند.
این تابستان،آنها به کمپ تابستانی می روند و وقتی آگی توسط پسران بزرگتر تهدید می شود، یاد می گیرد که با حمایت باند از خود دفاع کند. به تدریج، بیشتر و بیشتر آشکار می شود (برای دیگران و برای خودش)، که او بسیار بیشتر از ظاهر خود است .
وقتی والدین جولیان، قلدر ، آنها در مدرسه فراخوانده می شوند، آنها سعی می کنند از پسر خود دفاع کنند. آنها می گویند که چهره آگی ترسناک است و این پسر حق دارد از آزادی بیان خود استفاده کند.
کلمات مدیر مدرسه باید الهام بخش همه ما باشد:
آگی نمی تواند تصویر خود را تغییر دهد، اما میتوانیم نگاه خود را به او تغییر دهیم.
این پیام باید میلیونها بار تکرار شود، تا زمانی که یکسان شود: آنهایی که متفاوت هستند نیازی به تغییر ندارند، جامعه این است که باید بپذیری و درک کنی تنوع .
تنولوگ پایانی: هر کس داستانی برای گفتن دارد
در نهایت، مدرسه رویدادی را برای ارائه مدارک در پایان همان سال ترتیب می دهد. قبل از ترک خانه، آگی از والدینش تشکر می کند، که او را تشویق کردند تا ریسک کند و با بچه های دیگر مخلوط شود.
در این مراسم، او به دلیل "قدرت خاموشش که قلب های بسیاری را تسخیر کرد" یک مدال افتخار به دست آورد. ". او که برای دریافت مدال روی صحنه می رود، در یک مونولوگ درونی احساسی منعکس می شود.
او به این نتیجه می رسد که همه مردم منحصر به فرد خود را دارند.
همچنین ببینید: سرخوشی: سریال و شخصیت ها را درک کنید