شعر ترم د فرو، اثر مانوئل باندیرا (با تحلیل)

شعر ترم د فرو، اثر مانوئل باندیرا (با تحلیل)
Patrick Gray

شعر قطار آهنی در سال 1936 سروده شد و یکی از مشهورترین آثار شاعر مدرنیست مانوئل باندیرا (1886-1968) است.

با ریتم و موزیکال فراوان. ابیات مشخص شده با شفاهی آنها تصویر یک زمان در برزیل هستند.

شعر قطار آهنی

قهوه با نان

قهوه با نان

قهوه و نان

ویرج ماریا، این راننده قطار که بود؟

اکنون بله

قهوه و نان

اکنون بله

پرواز کن، دود کن

دود کن، حصار بکش

ای استوکر

آتش بیاور

در کوره

آنچه من نیاز

قدرت زیاد

قدرت زیاد

قدرت زیاد

او...

فرار، حیوان

فرار، مردم

گذر پل

گذرگاه قطب

گذرگاه مرتع

گذرگاه بوی

گذرگاه گاو

گذرگاه

از درخت اینگازیرا

خم شدن

کنار نهر

چه آرزویی

به آواز بخوان رسمی

او...

دختر زیبا

با لباس سبز

دهانت را به من بده

تشنگی ام را سیراب کنم

Oô...

من به mimbora می روم به mimbora می روم

همچنین ببینید: دارم میرم پاسارگادا (با تحلیل و معنی)

من اینجا را دوست ندارم

من متولد شده ام the Sertão

من از Ouricuri هستم

Oô...

همچنین ببینید: 10 شعر فراموش نشدنی ادبیات پرتغالی

من سریع می روم

من می دوم

من همه جا می روم

که فقط

چند نفر

چند نفر

چند نفر...

تجزیه و تحلیل از قطار آهنی

با سرعت تند ، تقلید از سر و صدای قطار، باندیرا صحنه ای از سفر جمعی را ضبط می کند و شعر،با توجه به چند جزئیات، تا به امروز توانسته است هویت خوانندگان را برانگیزد.

یک پرتره معمولی برزیلی

خلق باندیرا با تصویر قهوه با نان آغاز می شود، که بخشی از روز است. رژیم سنتی برزیلی ها.

خود غنایی خود را به عنوان متولد شده در سرتائو ("Sou de Ouricuri") معرفی می کند و ما رکورد سخنرانی او را با شفاهی می بینیم. او ادعا می کند که جایی که هست را دوست ندارد و این واقعیت را با استفاده از محل اصلی خود به عنوان یک استدلال توجیه می کند.

من اینجا را دوست ندارم

من در Sertão به دنیا آمدم

فراتر از شعر گفتاری موضوع، زبانی که شعر با آن ساخته می شود به ادبیات عامه پسندتر و نزدیکتر به تجربیات روزمره مردم نیز اشاره دارد.

اهمیت سرعت و حرکت در شعر

نویسنده سفر یک قطار بخار را به تصویر می کشد، نه یک قطار الکتریکی (به آیات "دود نذر" توجه کنید، که به طور محتاطانه این وضعیت قدیمی تر وسیله نقلیه را آشکار می کند). آیات، با صدا، به قطاری از این نوع در حرکت، در مقابل ریل ها اشاره می کنند.

هنگام عبور آیات، ما تصاویر سریعی را مشاهده می کنیم که از پنجره عبور می کنند . با این حال، از بیت سوم به بعد است که قطار سرعت خود را افزایش می دهد (به افعال استفاده شده، برای مثال، "فرار کن" توجه کنید). خود غنایی منظره ای را که از پنجره دیده می شود توصیف می کند. سرعت و صدا حیواناتی را که در مسیر ظاهر می شوند می ترساند.

درباره زباناستفاده شده در Trem de ferro

خلق Manuel Bandeira به ویژه با موسیقی بودن مشخص شده است. ابیات کوتاه و سریع، ایده سرعت را منتقل می کند، حاوی تکرار زیاد و نقطه گذاری آزاد است.

در Trem de ferro ما یک زبان روزمره را می یابیم که با حضور بسیار مشخص می شود. شفاهی یک گوینده از درون (به انتخاب املای کلمات "Vige Maria"، "prendero"، "oficiá"، "imbora" توجه کنید).

زمینه تاریخی خلق شعر

جالب است تاکید شود که انقلاب تولید صنعتی در برزیل در آغاز دهه 1930 اوج گرفت. قهوه که توسط باندیرا برای ظاهر شدن در ابتدای شعر انتخاب شد، مهمترین محصول در تولید برزیل بود. به طور گسترده صادر می شود.

قطارها در این زمینه از اهمیت حیاتی برخوردار بودند، زیرا آنها وظیفه حمل و نقل تولیدات را از مراکز تولیدی به شهرها و بنادری که برزیل را ترک کرده بودند، بر عهده داشتند.

علاوه بر این نمونه غزلی زیبا که خواننده را مجذوب خود می کند، شعر Trem de ferro نیز پرتره ای از جامعه در زمان شاعر است.

درباره انتشار شعر قطار آهنی

این شعر در ابتدا در سال 1936 منتشر شد و در کتاب Estrela da Manhã درج شد.

این اثر هفتاد صفحه ای زمانی منتشر شد که بندیرا 50 ساله بود و قبلاً چهار اثر منتشر کرده بود که او را تقدیس کرده بودند. با این حال، نویسنده نتوانست ناشری را به دست آورد کهآن را منتشر کرد و از حمایت پنجاه نفر از دوستانی برخوردار شد که کار او را تامین مالی کردند.

این نشریه که تنها پنجاه نسخه داشت، بیست و هشت شعر گردآوری کرد و روی جلد و در صفحه عنوان تصویری از سانتا روزا و همچنین بازتولید نقاشی مانوئل باندیرا که توسط پورتیناری انجام شده است.

عنوان کتاب الهام گرفته شده از شعر ستاره صبح ، شامل در کار . این شعر حاوی اشعار عاشقانه است که از ماریا هنریکتا باروزو دو آمارال الهام گرفته شده است، که در آن زمان عاشق نویسنده شد.

نسخه های موسیقی Trem de Ferro

The آیات قطارهای آهنی دو بار، اولین بار توسط ویلا-لوبوس (1887-1959) و بعد از آن توسط آنتونیو کارلوس جوبیم (1927-1994) تنظیم شد.

در کنار ویلا- لوبوس این دو، اولین شریک موسیقی باندیرا، پانزده آهنگ ساختند که بسیاری از آنها هرگز ضبط نشدند. با این حال، دیگران مانند دبوسی، فرشته نگهبان و قطار آهنین جاودانه شدند.

جوبیم نیز به نوبه خود، شعر را خیلی دیرتر به موسیقی تنظیم کرد. پس از مرگ نویسنده، اولیویا هیمه، در سال 1986، پروژه ای را برای موسیقی ابیات باندیرا توسعه داد. بنابراین، به همین مناسبت، با دعوت، جوبیم موسیقی را تنظیم کرد قطار آهنی .

بیوگرافی مختصری از مانوئل باندیرا

متولد رسیف، در 19 آوریل ، 1886، مانوئل کارنیرو د سوزا باندیرا فیلهو یکی از آنها شدبزرگ ترین نام ها در ادبیات برزیل.

مرد جوان به سائوپائولو نقل مکان کرد و در سال 1903 دوره معماری را در دانشکده پلی تکنیک آغاز کرد. به دلیل بیماری سل، یک سال بعد مجبور به قطع تحصیل شد و به ریودوژانیرو نقل مکان کرد و بعداً برای درمان بیماری به سوئیس رفت.

باندیرا بازگشت. به برزیل تنها در سال 1914، در آغاز جنگ. او در میهن خود به نویسندگان مدرنیست نزدیک شد و با شعر Os Sapos که توسط دوستش رونالد د کاروالیو در هفته هنر مدرن 1922 خوانده شد، سروصدا کرد.

اولین کتاب نویسنده، اشعار ، در سال 1924 منتشر شد. پس از آن، باندیرا همچنان مجموعه ای از آثار را منتشر کرد و اشعار بزرگی خلق کرد که به کلاسیک تبدیل شدند، مانند Vou-me-fazer pra Pasárgada .

با آن هم آشنا شوید<5




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.