نوربرتو بابیو: زندگی و کار

نوربرتو بابیو: زندگی و کار
Patrick Gray

نوربرتو بابیو (1989-2004) یک روشنفکر مهم ایتالیایی بود که با سخنرانی در مورد دموکراسی و حقوق بشر سهم خود را ایفا کرد.

فقه یکی از بزرگترین دانشگاهیان قرن گذشته و همچنین یکی از برجسته ترین دانشگاهیان بود. فعال سیاسی در ایتالیایی که دوران پرتلاطمی را سپری می کرد.

بیوگرافی نوربرتو بابیو

نوربرتو بابیو فیلسوف دموکراسی و مدافع سرسخت حقوق بشر به حساب می آمد. این روشنفکر شغل موفقی داشت و نه تنها در ایتالیا بلکه در سایر کشورهای جهان نیز به رسمیت شناخته شد.

زندگی او تقریباً کل قرن بیستم را در بر گرفت (1909-2004) و بنابراین، بابیو نیز بالاتر از این بود. همه، شاهد دگرگونی های اجتماعی و سیاسی : او شاهد دو جنگ جهانی، ظهور و سقوط کمونیسم، نازیسم و ​​توتالیتاریسم بود.

همچنین ببینید: 20 شعر برتر از فلوربلا اسپانکا (همراه با تحلیل)

منشا دموکرات

<0 نوربرتو در 18 اکتبر 1909 در خانواده ای بسیار سنتی متولد شد و پسر یک جراح (لوئیجی بابیو) بود. او همچنین نوه یک مدیر مدرسه (آنتونیو بابیو) بود. پدربزرگ او قبلاً برای تعدادی از روزنامه های محلی می نوشت و در منطقه ای که در آن زندگی می کردند مورد احترام بود.

خانواده بابیو با زندگی بسیار راحت، همیشه از اعتبار اجتماعی برخوردار بودند و زندگی روزمره ثروتمندی داشتند. طبق شرح حال فیلسوف درباره این دوره از زندگی:

ما درخانه ای زیبا با دو خدمتکار خانگی و همچنین یک راننده شخصی (...) و دو ماشین

سوابق علمی نوربرتو بابیو

این روشنفکر فارغ التحصیل از دانشگاه تورین در حقوق (در 1931) و فلسفه (در 1933).

اهمیت سیاسی

بابیو در دو نوبت جداگانه به دلایل سیاسی دستگیر شد . اولین بار در 15 مه 1935 در کنار همکارانی از گروه عدالت و آزادی.

دومین بار در فوریه 1944 دستگیر شد. نوربرتو در مورد آخرین دستگیری که در زمان بارداری همسرش رخ داد، اظهار داشت. در زندگی نامه او:

زندگی ما متزلزل شد. همه ما تجربیات دردناکی را پشت سر می گذاریم: ترس، فرار، دستگیری، زندان. و مردم عزیزی را از دست دادیم. با همه اینها و پس از همه، ما هرگز به همان چیزی که بودیم برنگشتیم. زندگی ما به دو بخش "قبل" و "پس از" تقسیم شد

فیلسوفی که با فاشیسم مبارزه کرد، در تلاش برای سرنگونی دیکتاتور موسولینی شرکت فعال داشت. بابیو بخشی از جنبش عدالت و آزادی و مقاومت بود و به سوسیالیست ها و لیبرال ها پیوست تا رژیم را شکست دهد.

آلدو کاپیتینی به همراه نوربرتو بابیو در سال 1961

اگرچه او فقط نامزد شده بود. زمانی که یک مقام دولتی در ایتالیا انتخاب نشد، نوربرتو به طور فعال در بازی دموکراتیک شرکت کرد و مسئول بازسازی ساختار بود.سیاست در سناریوی پرآشوب پس از جنگ.

کارنامه آکادمیک

بابیو استاد دانشگاه تورین بود که در آن بین سال‌های 1948 تا 1972 فلسفه حقوق و بین سال‌های 1972 تا 1979 فلسفه سیاسی تدریس کرد.

او همچنین در دانشگاه کامرینو، دانشگاه پادوآ و دانشگاه سینا تدریس کرد.

این روشنفکر اولین کرسی علوم اجتماعی را در ایتالیا تأسیس کرد . او همچنین در ونیز، در سال 1950، در کنار همکارانش، انجمن فرهنگی اروپا (SEC) را تأسیس کرد، مؤسسه‌ای که سال‌ها بعد رئیس افتخاری آن شد.

در همان زمان، او همیشه برای مجلات و مجلات می‌نوشت. روزنامه ها دانش خود را منتشر می کردند.

پس از بازنشستگی از دانشگاه به دلیل بازنشستگی، به نوشتن مقاله برای رسانه ها ادامه داد.

Norberto Bobbio در برزیل

در سپتامبر 1982، این روشنفکر به دعوت دانشگاه برازیلیا و دانشکده حقوق USP به همراه همسرش در برزیل بود.

این استاد دانشگاه در رویدادی در برازیلیا در مجموعه Encontros da UnB و در دو کنفرانس در سائو شرکت کرد. پائولو .

شناخت

نوربرتو بابیو پروفسور ممتاز در دانشگاه تورین شد، دانشگاهی که در آن فارغ التحصیل شد و در طول زندگی خود تدریس کرد. او همچنین در تعدادی از موسسات در سراسر جهان (مانند دانشگاه های بوئنوس آیرس، پاریس و مادرید) استاد ممتاز شد.

او همچنین مورد توجه قرار گرفت. سناتور مادام العمر از ایتالیا ، کشور مبدأ وی، نامزدی توسط ساندرو پرتینی، رئیس جمهور وقت، در سال 1984 تحویل داده شد.

همچنین ببینید: 23 بهترین فیلم درام تمام دوران

زندگی شخصی

نوربرتو بابیو با والریا کووا ازدواج کرده بود. (ازدواج در 28 آوریل 1943 صورت گرفت) که از او صاحب سه فرزند شد و بیش از پنج دهه ازدواج کرد. فرزندان بابیو عبارتند از: لوئیجی، آندریا و مارکو.

مرگ روشنفکر

نوربرتو بابیو در 9 ژانویه 2004 در زادگاهش در سن 94 سالگی در بیمارستان مولینت درگذشت.

آثار نوربرتو بابیو

اولین باری که او در مورد اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشت در سال 1951 پس از ایراد سخنرانی در 4 می در تورین بود. از آن زمان به بعد، نوربرتو بابیو بیشتر و بیشتر شروع به نوشتن کرد و به دنبال گسترش دانش خود بود.

موضوعات اصلی مورد علاقه او عبارتند از: حقوق بشر، سیاست، اخلاق، نقش دولت، حق. بابیو همچنین مدافع سرسخت حقوق اجتماعی (آموزش، بهداشت و کار) بود.

کتاب های او به زبان پرتغالی منتشر شد:

  • جامعه و دولت در فلسفه سیاست مدرن (1986)
  • کدام سوسیالیسم؟ (1987)
  • توماس هابز (1991)
  • برابری و آزادی (1996)
  • روزنامه یک قرن (1997)
  • زمان خاطره (1997)
  • لاک و قانون طبیعی (1997)
  • روشنفکران و قدرت (1997)
  • مقالاتی درباره گرامشی و مفهوم جامعه مدنی (1999)
  • ایدئولوژی ها و قدرت در بحران (1999)
  • نظریه عمومی سیاست (2000)
  • آینده دموکراسی (2000)
  • بین دو جمهوری (2001)
  • مقالاتی در مورد علوم سیاسی در ایتالیا (2002)
  • گفتگو پیرامون جمهوری (2002)
  • مشکل جنگ و راههای رسیدن به صلح (2003)
  • عصر حقوق (2004)
  • پایان راه طولانی (2005)
  • نه با مارکس، نه علیه مارکس (2006 )
  • پوزیتیویسم حقوقی (2006)
  • از ساختار تا عملکرد: مطالعات جدید در نظریه حقوقی (2007)
  • <10 حقوق و وظایف در جمهوری: مضامین بزرگ سیاست و شهروندی (2007)
  • از فاشیسم تا دموکراسی (2007)
  • فرهنگ سیاست (2007)
  • قانون و قدرت (2008)
  • سوم مفقود: مقاله ها و سخنرانی ها در مورد جنگ (2009)
  • کدام دموکراسی؟ (2010)
  • ستایش آرامش (2011)
  • راست و چپ (2012)
  • نظریه نظام حقوقی (2014)
  • مطالعاتی برای نظریه عمومی حقوق (2015)
  • سیاست و فرهنگ ( 2015 )
  • نظریه هنجار حقوقی (2016)
  • علیه استبدادهای جدید (2016)
  • مقالاتی در مورد علوم سیاسی در ایتالیا (2016)
  • Jusnaturalism and Law Positivism (2016)
  • اتوبوگرافی: یک زندگی سیاسی (2017)
  • دولت، دولت، جامعه ( 2017)
  • لیبرالیسم و ​​دموکراسی (2017)
  • نظریه اشکال حکومت (2017)
  • نوشته هایی درباره مارکس: دیالکتیک، دولت، جامعه مدنی (2018)

فرازهایی از نوبرتو بابیو

ما کمتر و کمتر می دانیم.

دیکتاتوری مردم را فاسد می کند ارواح ریاکاری، دروغ و نوکری را محدود می کند.

احترام من به کلاسیک ها به جایی رسیده است که هرگز جرأت نکردم از تصویر معروف استفاده کنم، از پشت آنها بالا بروم، یک کوتوله بر پشت غول ها قد بلندتر از آنها فقط برای اینکه پشت شما باشد. همیشه این احساس را داشتم که اگر این کار را می کردم، یکی از آنها حق داشت با کمی دلخوری بگوید:

- لطفی کن، بیا پایین و جای خودت را بگیر که زیر پای من است.

دلیل اساسی اینکه چرا در بعضی از مقاطع زندگیم به سیاست علاقه داشتم یا به عبارت دیگر، اگر وظیفه نگوییم، کلمه ای بیش از حد جاه طلبانه، حداقل لازمه مشارکت در سیاست را احساس می کردم. و گاهی، اگرچه بسیار به ندرت، توسعه فعالیت های سیاسی، همیشه با منظره نابرابری های عظیم مواجه بوده است.نامتناسب و ناموجه، بین غنی و فقیر، بین آنهایی که در بالا و پایین تر از مقیاس اجتماعی هستند، بین کسانی که قدرت دارند، یعنی توانایی تعیین رفتار دیگران، چه در حوزه اقتصادی، چه در حوزه سیاسی و ایدئولوژیک، و چه کسی آن را ندارد

آن را نیز بررسی کنید




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.