معنی شخصیت های Inside Out

معنی شخصیت های Inside Out
Patrick Gray

در فیلم Inside Out که در سال 2015 اکران شد، رایلی دختری 11 ساله از مینه سوتا است که مجبور می شود به همراه خانواده خود به سانفرانسیس نقل مکان کند. ما زندگی عاطفی دختر را از روزی که به دنیا آمد تا قبل از نوجوانی دنبال می‌کنیم.

احساسات اساسی که هویت رایلی را تشکیل می‌دهند توسط پنج شخصیت که نماد احساسات دختر هستند نشان داده می‌شوند: غم، شادی، خشم، ترس. و انزجار در اتاق فرمان، این پنج نفر در مورد آنچه درون رایلی می گذرد، بحث می کنند. احساسات اصلی ارائه شده در فیلم بر ادراک دختر، نحوه نگرش او به جهان و نحوه برخورد او با زندگی خود و اطرافیانش تأثیر می گذارد.

غم و اندوه

بعد از تولد رایلی و ارائه احساس شادی، دومین محبتی که نوزاد تجربه می کند غم و اندوه است.

فیلم Inside Out (خلاصه، تحلیل و درس) ادامه مطلب

غم در فیلم با هوای بدبینانه و دلسرد هر چیزی را که باعث ناراحتی دختر کوچک می شود را به تصویر می کشد. غم و اندوه با لحظات پریشانی و ناراحتی همراه است، جایی که رایلی احساس مالیخولیا، بی قراری و ناامیدی می کند. با وجود معرفی شدن درست پس از تولد رایلی، شخصیت تریستزا پس از اینکه دختر توسط والدینش مطلع می شود که باید به شهر دیگری نقل مکان کند، قدرت بیشتری پیدا می کند. آگاه باشید کهباید دوستانش را پشت سر بگذارد، دختر ناگهان در دریایی از دلسردی غوطه ور می شود.

اگرچه هیچ کس دوست ندارد احساس غمگینی کند، اما در فیلم می بینیم که چگونه غم برای رایلی برای بالغ شدن مهم است. و با موقعیت‌های جدیدی که وقتی در خانه جدید خود احساس تنهایی می‌کنید، به وجود می‌آیند.

جامعه معاصر اغلب تمایل دارد غم و اندوه را پنهان کند و یکی از مهم‌ترین جنبه‌های Inside Out دقیقاً مشروعیت احساس است. این فیلم جایگاه غم و اندوه را بازسازی می کند ، محبت را از جایگاه شرور حذف می کند و آن را به عنوان یک احساس مهم برای روند رشد روانی ما قرار می دهد.

وقتی عملکرد ذهن را می بینیم. رایلی می‌دانیم که غم و اندوه نقش مهمی را ایفا می‌کند و اطمینان از عملکرد سالم در دنیای محبت‌ها مهم است. تریستزا عینک می‌زند و همیشه کت سفید می‌پوشد. او یک شخصیت زن است که هوای فرو ریخته را حمل می کند و بدن خودش قطره شکل است و بیننده را به یاد تصویر یک اشک می اندازد. در انگلیسی، کلمه آبی - رنگ شخصیت - در یک عبارت بسیار رایج ("احساس آبی") استفاده می شود که به معنای دلسرد، غمگین یا افسرده است.

همان رنگ آبی غم در توپ های موجود در فایل ذهنی رایلی زمانی کهشخصیت آنها را لمس می کند. سپس این کره‌ها به‌عنوان حامل خاطرات ناخوشایند مشخص می‌شوند و به‌عنوان یک لحظه بد متبلور می‌شوند.

شخصیت Tristeza در نسخه اصلی توسط فیلیس اسمیت و در نسخه برزیلی توسط Katiuscia Canoro صداگذاری شده است.

الگریا

الگریا راوی اصلی فیلم است ، او کسی است که ما را در این ماجرا راهنمایی می کند و احساسات اصلی رایلی را ارائه می دهد.

خوشبختی، که مدیر بزرگ اتاق کنترل مغز دختر است، اولین احساسی است که رایلی احساس می کند . پس از صفحه تاریک، هنگامی که کودک به دنیا می آید، زمانی که رایلی با والدین ملاقات می کند، جوی به زودی ظاهر می شود.

نوزاد صدای پدرش را می شنود و حالت مادرش را تحسین می کند، در همان لحظه شادی برانگیخته می شود و دختر لبخند می زند. ماموریت اصلی جوی شاد کردن و رضایت رایلی است، او تا حد زیادی مسئول خواندن وقایع زندگی او به شیوه ای مثبت و مطلوب است. این احساس، شادی رایلی را به عنوان هدف اصلی خود دارد.

قبل از اینکه بدانند رایلی به شهر دیگری نقل مکان خواهد کرد، توسط والدین و دوستانش به عنوان دختری همیشه خندان و شاد در زندگی شناخته می شد، شادی در جهان او حاکم بود. ذهنی با این حال، وقتی رایلی متوجه می‌شود که باید به شهر دیگری نقل مکان کند، احساسات تمرکز خود را از دست می‌دهند.

از نظر فیزیکی، جوی یک شخصیت زن است که لباس طرح‌دار می‌پوشد و همیشه زیبا به نظر می‌رسد.مایل بودن. او پر از انرژی، پر از خوش بینی است، حتی زمانی که موقعیت های غیرمنتظره ای مانند جابجایی خانه پیش می آید (الگریا این شرایط پیش بینی نشده را به عنوان فرصتی برای رشد رایلی تفسیر می کند).

این شادی است که مسئول این احساس است. خوب بودن و سرخوشی در دختر احساس می شود.

آلگریا با موها و چشمان آبی، بسیار لاغر، پوستی مایل به زرد روشن دارد و همیشه درخشنده است. جوی شکل بدنی شکل ستاره ای دارد .

در آرشیو حافظه رایلی، کره های زرد نماد خاطراتی هستند که با جوی مشخص شده اند. زرد، رنگ کاراکتر، اغلب با انرژی، شادی، گرما، ارجاعاتی که با مشخصات بیان شده توسط شخصیت همراه است.

شخصیت Alegria no Brasil توسط Miá Mello و در نسخه اصلی توسط Miá Mello صداگذاری شده است. امی پولر.

خشم

آخرین احساسی که رایلی با آن مواجه می شود خشم است. این عصیان شما را نشان می دهد و عصبانیتی را که وقتی آنچه می خواهیم طبق برنامه ریزی انجام نمی شود احساس می کنیم ترجمه می کند. حضور خشم با لحظاتی همراه است که رایلی خود را تحت تأثیر یک خشم شدید می بیند و از نظر فیزیکی یا کلامی پرخاشگر می شود.

اولین صحنه ای که در آن ارائه می شود زمانی اتفاق می افتد که دختر می گوید که نمی رود. بنابراین برخی، بروکلی بخورند. پدر دختر پس از آن پاسخ می دهد که اگر او غذا نخورد، دسرش تمام می شود. در این لحظه است که خشم برایاولین بار.

وقتی رایلی وارد دوران پیش از نوجوانی می شود، خشم قوی تر می شود . از آنجایی که بدن خیلی سریع رشد می‌کند و نمی‌داند چگونه با محبت‌ها به خوبی برخورد کند، اغلب اتاق فرمان توسط خشم مورد هجوم دختر قرار می‌گیرد.

وقتی رایلی احساس ناامیدی یا ناامیدی می‌کند، عصبانیت اغلب سیستم عاطفی شما را کنترل می‌کند و می‌ترساند. همه احساسات دیگر را دور کن.

شخصیت مرد خشم کاملا قرمز است و شعله های آتش را از سرش آزاد می کند. او که بدنه مربعی دارد و مانند آجر است، ریزه اندام است و مانند یک مدیر اجرایی (لباس تجاری) لباس می پوشد.

وقتی رایلی از موقعیتی عصبانی می شود، خشم دستش را روی کره حافظه در اتاق فرماندهی می گذارد و توپ بلافاصله قرمز می شود، و عشقی را که دختر با یادآوری آن موقعیت خاص دوباره زنده می کند، جاودانه می کند.

رنگ قرمز که توسط شخصیت حمل می شود معمولاً با عصبی بودن و عصبانیت همراه است.

لئو جیمی مسئولیت دوبله عصبانیت در نسخه برزیلی را بر عهده داشت در حالی که لوئیس بلک در نسخه اصلی باقی ماند.

ترس

احساس ترس برای محافظت از کودک ضروری است. از خطرات دنیا زمانی به وجود می‌آید که خودمان را به نوعی تهدید می‌کنیم، چه از نظر فیزیکی یا خیالی.

شخصیت در فیلم نماینده جنبه محتاطانه ماست ، به ما می‌آموزد محتاط باشیم و از خود مراقبت کنیم.توجه.

ترس اساسی برای حفظ خود ما است و باعث می‌شود با انتقال ما به واقعیت‌های امن‌تر - هم از نظر جسم و هم از نظر ذهن - از موقعیت‌های بالقوه خطرناک فرار کنیم.

همچنین ببینید: ارثی: توضیح و تحلیل فیلم<0 به همان اندازه که ترس یک احساس مطلوب نیست - و ما موقعیت هایی را می بینیم که رایلی تجربه کرده است که باعث این ناراحتی می شود - حقیقت این است که برای بلوغقهرمان داستان بسیار مهم است.

ترس به رایلی اجازه می دهد قبل از اقدام به دقت فکر کند و باعث می شود که دختر خطرات فیزیکی (مانند زمین خوردن) یا خطرات عاطفی (مانند ناامیدی) را ارزیابی و دوباره ارزیابی کند.

اولین احساسی که رایلی تجربه می کند ترس است. شادی، دومی غم و سومی دقیقا ترس است. ترس یک شخصیت مرد است که وقتی رایلی شروع به کاوش در خانه می کند و خطرات نزدیکتر و نزدیکتر می شوند، بیشتر ظاهر می شود.

ترس در فیلم پوستی بنفش دارد، چشمان درشت دارد، همیشه یک ژاکت چهارخانه می پوشد. و هر بار که او یکی از گوی‌های مرکز فرماندهی را لمس می‌کند، خاطره‌ای از رایلی به رنگ یاسی در می‌آید و وضعیتی را تداوم می‌بخشد که او را به وحشت می‌اندازد. شکل بدن او شبیه طرح کلی یک عصب است .

بیل هدر صداپیشگی شخصیت را در نسخه اصلی و اوتاویانو کوستا در نسخه برزیلی انجام داده است.

Nojinho

چهارمین شخصیتی که به مردم معرفی شد، انزجار است، زمانی که رایلی هنوز خیلی کوچک است وتوسط والدینش دعوت شده است تا کلم بروکلی را بچشند. شخصیت با لحظاتی همراه است که دختر احساس انزجار، حالت تهوع، انزجار می کند.

با وجود مشارکت جزئی در فیلم، انزجار بسیار مهم است زیرا از مستی و مسموم شدن دختر جلوگیری می کند . احساس انزجار برای محافظت از خود در برابر عوامل عجیب و غریب، که ما از آنها بی خبر هستیم، ضروری است.

وقتی با موقعیتی مواجه می شویم که باعث انزجار می شود، انزجار یکی از کره های اتاق فرمان رایلی را لمس می کند و توپ سبز می شود. رنگ سبز احتمالاً نتیجه ارتباط با سبزیجات است که کودکان معمولاً آنها را نمی خورند و با احساس انزجار ارتباط دارند. شکل بدن Disgust انسان را به یاد یک "درخت بروکلی" کوچک می اندازد.

همچنین ببینید: 15 نویسنده رمانتیسیسم برزیلی و آثار اصلی آنها

این شخصیت از نظر فیزیکی کاملا سبز است، با چشمان و مژه های بزرگ، قد کوتاهی دارد و یک لباس چاپ سبز و رژ لب قرمز به تن دارد. در صورتی که با روسری ظریفی که او به دور گردنش می‌بندد، مطابقت دارد. دیالوگ های لباس اسنوبی او با حالت خود راضی کودکانی که از امتحان غذای جدید خودداری می کنند.

صدای نوجینیو توسط Mindy Kaling (نسخه اصلی) و Dani Calabresa (نسخه برزیلی) است.

به فیلم بلند علاقه مندید؟ سپس به مقاله درباره فیلم ذهن سرگرم کننده بروید.

از فرصت استفاده کنید و مقالات Soul Film توضیح داده شده و Film Up: High Adventures - خلاصه و تحلیل را نیز کشف کنید.




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.