بازگشت به سیاه اثر امی واینهاوس: اشعار، تحلیل و معنا

بازگشت به سیاه اثر امی واینهاوس: اشعار، تحلیل و معنا
Patrick Gray
منبع نگرانی برای امی.

با سلامت جسمی و روانی ضعیف او، علیرغم حمایت نوازندگانی که او را همراهی می کردند، او در نهایت در سال 2008 صنعت موسیقی را ترک کرد .

سه سال بعد، یکی از نمادین ترین هنرمندان نسل ما به دلیل مصرف بیش از حد دارو پس از عود بیماری، پیش از موعد درگذشت. میراث موسیقایی او با گذشت زمان پابرجا می ماند و امی واینهاوس همچنان توسط طرفداران در سراسر جهان به یاد می آورد.

امی.

نوشته ایمی واینهاوس و تهیه کنندگی مارک رونسون، بازگشت به سیاه یکی از معروف ترین آهنگ های این خواننده است که در آلبومی به همین نام در سال 2006 گنجانده شده است. برای مخاطبان بین المللی، استعداد و استعداد او را آشکار می کند. ایجاد جنجال در مورد زندگی شخصی او.

جلد آلبوم بازگشت به سیاه (2006) امی واینهاوس که وضعیت روحی او و مشکلاتی را که داشت توصیف می کرد.

او با آواز استادانه درباره افسردگی، وابستگی شیمیایی و روابط مخرب عشقی، به نماد فرهنگ پاپ تبدیل شد، رکوردهای فروش را شکست و جوایز متعددی را از آن خود کرد.

مارک رونسون، تهیه‌کننده آلبوم، ادعا می‌کند که خواننده تنها دو یا سه ساعت برای نوشتن شعر و ساختن ملودی زمان صرف کرده است. می توان نتیجه گرفت که این یک طغیان است، نوعی کاتارسیس برای هنرمندی که در موسیقی راهی برای بیان خود و ایجاد زیبایی از رنج داشت.

امی واینهاوس - بازگشت به سیاه

Letra original

بازگشت به سیاه

او فرصتی برای پشیمانی باقی نگذاشت

دیک خود را خیس نگه داشت

با همان گاوصندوق قدیمی خود شرط ببند

من و سرم بالاست

و اشک هایم خشک می شوند

بدون پسرم ادامه بده

تو به چیزی که می دانستی برگشتی

از همه چیزهایی که رفتیم فاصله داریمازطریق

و من مسیری پر از مشکل را طی کردم

شانس های من انباشته است

به سیاهی برمی گردم

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

من صد بار مردم

تو برگردی پیشش

و من برمیگردم به

همچنین ببینید: جورج اورول 1984: خلاصه، تحلیل و توضیح کتاب

من برمیگردم پیش خودمون

دوست دارم تو خیلی

این کافی نیست

تو عاشق دمیدن هستی و من عاشق پفک هستم

و زندگی مثل یک لوله است

و من یک پنی کوچک هستم که می چرخد بالای دیوارهای داخل

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

من صد بار مردم

تو برگرد پیش اون

و من برگردم

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

من صد بار مردم

تو برگرد پیش اون

و من به

سیاه

سیاه

سیاه

سیاه

سیاه

سیاه

سیاه

I بازگشت به

من برمیگردم به

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

صد بار مردم

تو برگرد پیشش

و من برمیگردم به

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

من صد بار مردم

تو برگرد پیشش

و من به سیاهی برگرد

همچنین ببینید: شیر شاه: خلاصه، شخصیت ها و معنی فیلم

تحلیل غزل

بند 1

زمانی را برای پشیمانی باقی نگذاشت

او ارگ را در خود نگه نداشت شلوار

همان قمار قدیمی

من با سرم بالا

و با اشکهایم از قبل خشک شده

ما باید بدون پسرم حرکت کنیم

تو به آنچه قبلاً می دانستی بازگشته ای

و قبلاً همه چیزهایی را که با هم زندگی می کردیم فراموش کرده ای

من مسیر خطرناکی را دنبال می کنم

همه چیز خلاف من است

برمی گردم بهتاریکی

بازگشت به سیاه سرود دلهای شکسته است که از جدایی سخت و دردناک صحبت می کند که از بیت آغازین پیداست. اولین کلمه ترانه «او» است، عاشقی که رفت و «زمان را به پشیمانی نگذاشت». اطلاعات بیوگرافی نشان می دهد که امی درباره Blake Fielder-Civil ، دستیار ویدئویی که با او شور و شوق زیادی داشت، می نوشت.

این جدایی ناگهان اتفاق افتاد، زمانی که بلیک با دوست دختر قدیمی خود بازگشت. و الهام بخش آلبوم دوم این خواننده بود. بیت دوم ترانه نشان از عصیان و احساس خیانت او دارد و می گوید که خودش را کنترل نکرده و فقط به رابطه جنسی فکر می کند. از ناکجاآباد، او به "همان شرط قبلی همیشه" بازگشت، زنی که قبلاً با او درگیر شده بود.

پرتره امی و بلیک.

حتی مجروح، او به دنبال کنترل خود است، "سر خود را بالا نگه دارید"، گریه نکنید و هماهنگ شوید. او می داند که باید ادامه دهد، اگرچه هنوز هم از معشوق سابقش به عنوان "پسر من" یاد می کند که وابستگی و اعتقاد آنها را نشان می دهد که آنها به هم تعلق دارند.

در وسط بیت، مستقیماً با او ("شما") صحبت می کند و وضعیت روحی آنها را پس از جدایی مقایسه می کند. در حالی که به نظر می رسد او "به آنچه قبلاً می دانست" بازگشته است و آنچه را که با هم زندگی می کردند را فراموش کرده است، او رنج می برد زیرا نمی تواند همین کار را انجام دهد.

حداقلبرعکس، او در مورد احساسات خود صحبت می کند و نشان می دهد که در یک "مسیر خطرناک" قدم می زند، جایی که احساس می کند شکننده است، در برابر تجاوزات جهان آسیب پذیر است ("همه چیز علیه من پیش می رود").

ناپایدار، تسلیم افسردگی و ناامیدی، اعلام می کند که سرنوشت او «بازگشت به تاریکی» است، یک رفتار دوره ای ، که قبلاً بارها اتفاق افتاده است.

گروه همخوانی

ما فقط با کلمات خداحافظی کردیم

من صد بار مردم

تو برگرد پیش او

و من به ما باز می گردم

خداحافظی این دو فقط از طریق کلمات انجام شد، بدون هیچ تغییری در احساسات او، که او هنوز عاشق است. به گفته Amy ، مستند بیوگرافی 2015، بلیک به رابطه عاشقانه خود با هنرمند از طریق پیامی در تلفن همراه خود در حالی که او در تعطیلات بود پایان داد.

ما می توانیم کر را به عنوان یک مرجع تفسیر کنیم. به آن پایان ناگهانی و سرد ، بدون خداحافظی یا حتی آخرین آغوش. رنج او ویرانگر است و به نظر می رسد که هرگز تمام نمی شود، گویی او "صد بار" مرده است.

آخرین مصراع روشن می کند که هیچ کدام از آنها زندگی خود را به جلو نمی برند. او به سمت عقب راه می رود و به زنی باز می گردد که در گذشته او را رها کرده بود. او راکد است، در رابطه ای که قبلاً به پایان رسیده گیر کرده است .

بند 2

من شما را خیلی دوست دارم

اما این کافی نیست

شما داروهای سخت را دوست دارید، من مواد سبک را دوست دارم

و زندگی همین استمثل یک لوله

من یک سکه ناچیز هستم که بی هدف در آنجا می چرخم

با وجود همه چیز، به ابراز عشق خود ادامه دهید، اما آگاه باشید که این برای شاد بودن کافی نیست. مشکلاتی که آنها را از هم جدا می کند بسیار است و همچنین شامل مصرف مواد مخدر می شود. در حالی که او مواد سبک را ترجیح می دهد، او از مواد مخدر سخت استفاده می کند، که منجر به رفتارهای متضاد، ریتم های مختلف زندگی و ناهماهنگی می شود.

دور از مردی که دوستش دارد، وضعیت فعلی ذهنی خود را بیان می کند عدم کنترل و جهت در مواجهه با واقعیت. او برای توضیح آنچه احساس می کند، از استعاره سکه ای استفاده می کند که از لوله می افتد، "بدون جهت" یا هیچ امیدی می لغزد.

این قطعه همچنین بر تنهایی و احساس رها شدن او تأکید می کند. ، تصور فراموش شدن، دور انداخته شدن، انگار که یک عاشق قدیمی او را از زهکشی "بیرون انداخته است".

تصویر بودن در میانه سقوط آشکار است، گویی او در دام افتاده است. تونلی بدون اینکه بتوان نور را دید. با این تصویر می توان ناراحتی هنرمندی را احساس کرد که در حال سقوط به مارپیچ رو به پایین بود که باعث مرگ او شد.

Chorus

ما فقط گفتیم خداحافظ با کلمات

من صد بار مردم

تو برگردی پیشش

و من به تاریکی برمیگردم

وقتی که به پایان رسید از آهنگ، گروه کر کمی تغییر کرده است: به جای "من به ما برمی گردم"، "من به تاریکی برمی گردم" را تکرار می کند.به این ترتیب، به نظر می‌رسد که او سرنوشت خود را می‌داند و قدرت مبارزه با آن را ندارد، و یا حداقل از رفتارهای خود ویرانگر خود آگاه است.

بنابراین، "تاریکی" "نماینده تمام منفی‌هایی است که امی را درگیر می‌کرد، افسردگی او در پایان یک رابطه، که در موزیک ویدیو به عنوان یک بیداری نمادین بود. در سوگ هیچ راهی برای رهایی از غم خود نمی بیند، نور انتهای تونل را نمی بیند.

برخی از تعابیر اشاره به "بازگشت به تاریکی" دارد. می تواند مترادف غش کردن باشد، "بیهوش شدن" از نوشیدن زیاد، کاری که خواننده بیشتر و بیشتر انجام می دهد.

بقیه فراتر رفته و اشاره می کنند که "سیاه" ممکن است اشاره ای به هروئین تار سیاه باشد، نوعی هروئین، ماده ای به شدت اعتیادآور و مخرب است.

معنای آهنگ

سیاه به سیاه بیانگر درد فردی است که در یک جدایی سخت می گذرد، احساسات او رها، شکنندگی و درد دل . حتی با وجود اینکه می داند که باید ادامه دهد، همچنان در زندان خاطرات یک رابطه سمی است که او را به پایین می کشاند و به لحظاتی از افسردگی، پوچی و تنهایی منجر می شود.

موضوع نشان می دهد. چگونه یک جدایی ناگهانی می تواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد، عزت نفس ما را به هم بزند و حتی دیدگاه ما را برای آینده تغییر دهد. در اینجا، ضربه جدایی آخرین نی است که منجر به الف می شودمن به تاریکی شیرجه می زنم که راه برگشتی ندارد.

درباره امی واینهاوس

امی واینهاوس در موزیک ویدیو بازگشت به سیاه.

امی جید واینهاوس ( 14 سپتامبر 1983 - 23 ژوئیه 2011) خواننده، ترانه سرا و نوازنده مشهور انگلیسی بود که در اوج زندگی حرفه ای خود در سن 27 سالگی درگذشت.

واینهاوس با وقف خود به سبک های جاز، روح و R&B پایان داد. به لطف استعداد، جذابیت و استایل بی‌گمانش به نماد فرهنگ عامه تبدیل شد. اولین آلبوم او، فرانک (2003)، نظرات خوبی را از متخصصان دریافت کرد، اما توجه عمومی را به خود جلب نکرد.

با اشعار صمیمی تر و مستقیماً مرتبط با زندگی هنرمند، بازگشت به سیاه (2006) امی را به موفقیت بین المللی سوق داد. اوج شهرت در همان زمان بود که زندگی شخصی او در حال فروپاشی بود: اختلالات خوردن، مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر، پایان رابطه.

سال بعد، آلبوم پرفروش ترین آلبوم بود. در جهان و این خواننده چندین جایزه معتبر دریافت کرد. با این حال، کار او همچنان با رسوایی مشخص شد. او در حال جنگ با خبرنگارانی بود که او را تعقیب می‌کردند، در مکان‌هایی که به‌طور بدنام مست یا تحت تأثیر مواد بود، در انظار ظاهر می‌شد.

موسیقی، به‌عنوان راهی برای زنده ماندن، ایجاد و ابراز وجود با وجود همه رنج‌ها دیده می‌شود. ، در نهایت تبدیل به a




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.