عذرخواهی سقراط، اثر افلاطون: خلاصه و تحلیل اثر

عذرخواهی سقراط، اثر افلاطون: خلاصه و تحلیل اثر
Patrick Gray

عذرخواهی سقراط اثری از افلاطون، فیلسوف یونان باستان است که نسخه‌ای از سخنرانی‌های سقراط در سال 399 قبل از میلاد در جریان محاکمه او بود.

نه در دادخواستی که ملتو، شاعر آن زمان، اقامه کرد، سقراط متهم شد که جوانان را فاسد کرده و به دین احترام نمی گذارد و خدایان جدید را پرستش می کند. افلاطون که دوست او بود، سخنان حکیم یونانی را قبل و بعد از محکومیت به مرگ جاودانه کرد.

خلاصه کتاب عذرخواهی سقراط

سقراط صحبت می کند. قبل از آتنی ها و خود را از سوفسطائیان جدا می کند و اعلام می کند که نه قصد دستکاری دارد و نه از لفاظی برای متقاعد کردن استفاده می کند، او فقط قصد دارد حقیقت را بگوید. او اعلام می‌کند که شهرت بد سال‌هاست که او را تحت تأثیر قرار داده است به دلیل منتقدان متعددش، و اظهار می‌دارد که می‌داند که افراد زیادی بر او تأثیر منفی گذاشته‌اند. سفری به دلفی با گزنفون، زمانی که دوستش از اوراکل پرسید که خردمندترین مرد موجود کیست، و او پاسخ داد که او سقراط است. فیلسوف بر اساس جستجوی حکمت شروع به زندگی کرد و به این نتیجه رسید که هیچ کس آن را ندارد، ایده ای که در عبارت معروف او خلاصه می شود: "من فقط می دانم که هیچ چیز نمی دانم".

او در تحقیقات خود با شخصیت های بزرگ زندگی فکری و سیاسی آتن گفتگو کرد و نویسندگان و هنرمندان را فراموش نکرد. آنها را رد می کنداستدلال و دانش سطحی، سقراط خشم بسیاری از شهروندان را برانگیخت . در همان زمان، جوانان شروع به کپی برداری از حالت کنجکاو او کردند که وضعیت را بدتر کرد.

بنابراین، او شروع به انحراف از رفتار جوانان و پرستش خدایان دروغین و دریافت پول برای انتقال آموزه های خود کرد. . وقتی حکیم از ملتو، شاعری که علیه او شکایت کرده است، بازجویی می کند، حکیم اتهامات را خنثی می کند.

حتی پس از محکومیت به اعدام، سقراط برای زندگی اش التماس نمی کند و اعلام می کند که از مرگ نمی ترسد و که از کردار خود پشیمان نیست . در نهایت، او اعلام می کند که کسانی که علیه او رای داده اند همیشه به خاطر آن به یاد خواهند ماند.

اتهامات و محاکمه

در ابتدای سخنرانی خود، سقراط نشان می دهد که دانش زیادی دارد. در مورد کسانی که از او حمایت کردند، تماشا کنید، سؤالات او و اتهامات وارده به او را حدس بزنید.

او از همان ابتدا با رد کردن، اظهار داشت که قصد دروغ گفتن یا دستکاری را ندارد:

اما، از جمله دروغ‌های زیادی که او فاش کرد، یکی از آن‌ها که من بیش از همه آن را تحسین می‌کنم: دروغی که به خاطر آن می‌گفتند باید مراقب باشید که فریب من را نخورید، به عنوان مردی که قادر به صحبت کردن است.

همچنین ببینید: شعر تاباکاریا اثر آلوارو دکامپوس (فرناندو پسوا) تجزیه و تحلیل شد

اما پس، انجام دهید. از این خجالت نکشید که به زودی آنها را با حقایق در تضاد قرار خواهند داد، وقتی که من پیش شما آمدم، به هیچ وجه یک خطیب توانا نیستم؟ به نظر من این بزرگ‌ترین بی‌احتیاطی شماست، اگر این کار را نکنیدآنها به کسی که حقیقت را می گوید "ماهر در صحبت کردن" می گویند.

او از آنها می خواهد که به پیام توجه کنند و نه شکل کلام او و نشان می دهد که او به سادگی حقیقت را بیان می کند و شروع به توضیح می کند. که او برای مدت طولانی هدف انتقاد و شایعات است .

در واقع، او می داند که بسیاری در آنجا با گوش دادن به داستان هایی در مورد "یک سقراط، یک مرد دانشمند بزرگ شده اند." یک دلال چیزهای آسمانی» که آریستوفان کمدین راه رفتن روی ابرها را به تصویر می‌کشد.

بنابراین، او کاملاً آگاه است که خلاصی از چنین تصویر منفی در مدت کوتاهی دشوار خواهد بود. سال به سال توسط مخالفان او ساخته شده است.

خب، خب، شهروندان آتنی، من باید از خودم دفاع کنم و متعهد شوم که در عرض یک ساعت، نظر بدی را که نسبت به آن داشته اید را از ذهن شما حذف کنم. زمان طولانی. یقیناً من دوست دارم به آن برسم و برای من و شما بهتر است که با دفاع از خود منفعتی به دست بیاورم. اما من چیز دشوار را می بینم و دلیل آن را می فهمم.

در آن زمان است که او به دعوی اقامه شده توسط Meletus اشاره می کند که ادعا می کند مبتنی بر تهمت است، زیرا خدایان جدید را نمی پرستد. او با فاسد کردن ذهن جوانان زندگی را به دست نمی آورد. او همچنین از فرصت استفاده می کند و نشان می دهد که بر خلاف سوفسطائیان، کسی را برای پول متقاعد نمی کند.

- سقراط - اتهام می گوید - با فاسد کردن جوانان و عدم توجه به خدایان شهر مرتکب جنایت می شود. ، اما خدایان دیگر

او در ادامه توضیح می دهد که اگر در چنین موقعیتی قرار می گیرد به دلیل خرد است، زیرا "خرد بودن خطرناک است". فیلسوف نقل می‌کند که گزنفون در جریان بازدید از دلفی، از یک عاقل پرسید که خردمندترین مرد موجود کیست و او پاسخ داد که او سقراط است.

یونانی با شنیدن این سخنان شروع کرد. تعجب کنیم که عاقل بودن به چه معناست. بنابراین، او تصمیم گرفت با همه کسانی که عاقل به حساب می آمدند صحبت کند و متوجه شد که آنها فکر می کنند یقین و دانشی دارند که بالاخره ندارند.

گفتگو بین سقراط و ملتوس

رفتار شروع به برانگیختن خشم و آزردگی در میان آتنیان مقامات مختلف کرد که تصمیم به مجازات او داشتند:

بنابراین، من فکر می‌کنم که جاه‌طلب و مصمم و در تعداد زیاد هستم و از من به خوبی صحبت می‌کنم. و اقناع کننده، گوش هایت را پر کرده است که از دیرباز و پیوسته به من تهمت می زنی. در این میان، ملتوس، آنیتوس و لیکن خود را علیه من پرتاب کردند: ملتوس توسط شاعران، آنیتوس توسط هنرمندان، لیکن توسط سخنوران.

ملتوس یکی از شاعرانی بود که از گفتگوهای خود با فیلسوف احساس حقارت کرد. . در طول محاکمه، سقراط از حضور او استفاده می کند و او را بازجویی می کند و سعی می کند بی گناهی او را ثابت کند . در ابتدا از او می‌خواهد که مردانی را که جوانان را بهتر می‌کنند نشان دهد و دیگری پاسخی نمی‌دهد.مشاغل مختلف که رقیب تأیید می کند که تأثیرات خوبی دارند. سقراط نشان می دهد که این امری شخصی است، زیرا برای ملتوس همه نمونه ها خوب بوده اند، به جز او. سپس توضیح می دهد که اگر کسی را تحت تأثیر قرار دهد ناخواسته است :

اما یا من او را فاسد نمی کنم یا اگر او را فاسد می کنم غیر ارادی است و در هر دو مورد شما دروغ گفته اید. و اگر بی اختیار آنها را فاسد کنم، هیچ قانونی وجود ندارد که حکم کند کسی را برای چنین حقایق غیرارادی به اینجا بیاورند، بلکه قوانینی هستند که دستور می دهند او را در خلوت ببرند، به او دستور می دهند، به او هشدار می دهند؛

او در ادامه به افشای تضادهای موجود در گفتار شاعر در مورد اعتقادات مذهبی فرضی او می‌پردازد که همزمان او را به بی‌خدایی و اعتقاد به شیاطین متهم می‌کند. سقراط به این ترتیب نتیجه می گیرد که این اعمال نتیجه «ترس، بی اعتنایی و سبکسری جوانی» است.

دفاع سقراط

متفکر در مواجهه با آنچه با مخالف خود بحث کرده است، به تأمل می پردازد. ریشه واقعی مشکل : نفرتی که از آن دامن زده شده است: "تهمت و دام مردم". با وجود این، او ادعا می کند که از اعمال خود خجالت نمی کشد، زیرا او اراده خدایان را برآورده می کند.

سقراط می داند که ممکن است با مجازات اعدام روبرو شود و برای جان خود دعا نمی کند. برعکس، بیان می کند که او از مرگ نمی ترسد .

هیچ کس نمی داند، در واقع، اگر تصادفاً مرگ از همه چیز برای انسان بزرگتر نباشد، و با این حال همه چیز ترس، انگار می دانستند،یقیناً این بزرگترین بدی هاست.

اما او سعی می کند به آتنیان یادآوری کند که سهم او در آن جامعه و پیام هایی که منتقل کرد برای همه کسانی که به او گوش می دادند مفید بود، حتی اگر آنها را خشمگین کند. او همچنین می افزاید که اگر زنده بماند، قصد تغییر رفتارش را ندارد .

همه جا، از پیر و جوان، همه را متقاعد می کنم که منحصراً و نه آنچنان شدیداً نگران نباشند. جسم و ثروت چگونه باید به فکر روح باشند تا هر چه بهتر باشد و من می گویم که فضیلت از مال نشات نمی گیرد، بلکه از فضیلت به انسان و ثروت و همه کالاهای دیگر می رسد. اعم از عمومی و خصوصی.

فیلسوف آشکار می کند که صرفاً به این امور اختصاص داشته است و وظایف خود را به نام فضیلت و دانش کنار گذاشته است. علاوه بر این، او تضمین می کند که وضعیت فقر کنونی او گواه آن است.

حداقل من هرگز از پول صحبت نکردم. اما وقتی کسی که می خواهد بگوید من را بشنود، چه فقیر و چه غنی، خود را به پرسش می کشم. و اگر هر یک از آنها بهتر شد یا بهتر نشد، من نمی توانم مسئول باشم، زیرا نه قولی داده ام و نه به این معنا تعلیم داده ام.

بعد از اینکه پرسیدم بالاخره کجا آیا این جوانان از طریق او فاسد شده اند، سقراط فاش می کند که او سه فرزند دارد، اما او از آوردن آنها خودداری کرد: "من نمی آوردم.هیچ کدام از آنها برای عفو من از شما التماس نمی کنند.

بنابراین، به جای التماس، اعلام می کند که ترجیح می دهد خونسردی خود را حفظ کند و معقولانه استدلال کند ، با اعتماد به اینکه شهروندان آنچه را که منصفانه است انجام خواهند داد. .

سخنرانی پایانی پس از حکم اعدام

در این قسمت دوم اثر، واکنش سقراط را پس از کشف اینکه او مجازات اعدام را دریافت کرده است، می یابیم. روی این حساب می کرد" و حتی انتظار نتیجه بدتری داشت (280 رای موافق و 220 رای مخالف).

با این حال، فیلسوف اعلام می کند که همه حاضران به عنوان "قاتلان یک حکیم" و این مجازات آنها خواهد بود. او همچنین دسیسه و بدی را مقصر سرنوشت خود می داند.

اما ای شهروندان، شاید این سخت نباشد فرار از مرگ. فرار از شر، که سریعتر از مرگ است، دشوار است.

سقراط با تمرکز بر موضوع، دو سناریو برای مرگ تصور می کند: یا مانند یک شب طولانی خواهد بود، یا او در هادس خواهد بود و قادر خواهد بود با چهره های بزرگی که رفته اند صحبت کنید. در لحظات پایانی خود از کسانی که از او حمایت می کنند می خواهد که در کنار او بمانند تا تا زمانی که زمانش فرا می رسد صحبت کنند .

کلماتی که سخنرانی را می بندد بازتابی تحریک آمیز در زندگی به جا می گذارد. ، مرگ و آنچه می توانیم از آنها انتظار داشته باشیم.

اما زمان رفتن فرا رسیده است: من به سوی مرگ و تو برای زندگی. اما، چه کسی شانس بیشتری دارد، این استراز، به جز خدا.

همچنین ببینید: افسانه غار، اثر افلاطون: خلاصه و تفسیر

سقراط و افلاطون: آنها چه کسانی بودند؟

سقراط (469 قبل از میلاد - 399 قبل از میلاد) فیلسوف یونان باستان بود، یکی از پیشگامان فلسفه غرب به شمار می رود. آنچه ما از اندیشه او می دانیم به دلیل آثاری است که توسط نویسندگان دیگری مانند افلاطون نوشته شده است، زیرا آتنی در انتقال دانش از طریق شفاهی ماهر بود.

در حالی که سقراط برای نسل های جوان استاد می شد، شروع به تبدیل شدن به او کرد. هدف بی اعتمادی و بیزاری مردم محلی است. اینگونه بود که دعوای آنیتوس، ملتوس و لیکن مطرح شد که در آن فیلسوف متهم به بدعت گذاری و الگوی بد جوانان شد.

پس از 30 روز زندان، او را در حال نوشیدن شوکران اعدام کردند. حضور دوستانش.

افلاطون (428 قبل از میلاد – 347 قبل از میلاد)، بنیانگذار آکادمی معروف آتن، از شاگردان سقراط بود. این فیلسوف و ریاضیدان آثار متعددی مانند دیالوگ های خود و Apologia نوشت که در آنها کلماتی را که استاد برای دفاع از خود به کار می برد بازتولید کرد.

مرگ فیلسوف و قضاوتی که قبل از آن انجام شد. در فیلم سقراط (1971) توسط روبرتو روسلینی نمایش داده شد. گزیده ای را در زیر ببینید:

عذرخواهی سقراط (گزیده ای از فیلم سقراط در سال 1971)

همچنین ببینید




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.