تحلیل شعر I, Label اثر کارلوس دراموند دی آندراد

تحلیل شعر I, Label اثر کارلوس دراموند دی آندراد
Patrick Gray

کارلوس دراموند دی آندراده را یکی از بزرگترین شاعران ادبیات ملی می دانند. در میان تولیدات غنایی وسیع او، آهنگ‌های متعددی را می‌یابیم که بر مضامین اجتماعی تمرکز دارند و پرتره انتقادی از زمان او را ردیابی می‌کنند.

I, Label

در شلوارم گیر کرده است. نامی

که در غسل تعمید یا دفتر اسناد رسمی متعلق به من نیست،

نامی... عجیب است.

ژاکت من یادآور نوشیدنی است

که من در این زندگی هرگز در دهانم نگذاشته ام.

روی تی شرت من مارک سیگار

من سیگار نمی کشم، تا امروز سیگار نکشیده ام.

جوراب‌های من در مورد محصولی صحبت می‌کنند

که هرگز آن را امتحان نکرده‌ام

اما به پاهایم اطلاع داده شده است.

کفش‌های کتانی من یک تبلیغ رنگارنگ هستند

از چیزی ثابت نشده

توسط این رختکن قدیمی.

دستمال من، ساعت من، حلقه کلید من،

کراوات و کمربند و برس و شانه من،

لیوان من، فنجان من،

حوله حمام و صابون من،

این، آن من،

از سرم تا نوک کفش هایم ،

پیام ها هستند،

حروف صحبت کردن،

فریادهای تصویری،

استفاده از دستورات، سوء استفاده، تکرار،

عادت، عادت , اضطرار,

لازم بودن

و مرا تبلیغی مسافرتی می کنند

بنده امر تبلیغ شده.

من هستم، هستم. در مد.

مد بودن شیرین است، حتی اگر مد

انکار هویت من باشد،

آن را با هزار مبادله کن، هول کردن

همه برندهاثبت شده،

همه آرم های موجود در بازار.

با چه معصومیتی از بودنم استعفا می دهم

من که بودم و خودم را می شناختم

پس متفاوت از دیگران، بنابراین خودم،

در حال فکر کردن، احساس کردن و حمایت

با سایر موجودات متنوع و آگاه

از وضعیت انسانی و شکست ناپذیر آنها هستم.

اکنون من یک تبلیغ هستم،

گاهی مبتذل یا عجیب،

به زبان ملی یا به هر زبان

(هر، عمدتاً).

و در این من خوشحالم، من از باطل شدنم شکوه می گیرم

.

من - بررسی کنید - آگهی قراردادی ندارم.

من کسی هستم که با مهربانی پرداخت می کنم

برای تبلیغ، فروش

در بارها، مهمانی ها، سواحل، آلاچیق ها، استخرهای شنا،

و در نمای کامل این

برچسب جهانی را نمایش می دهم بر تنی که

از لباس و صندل یک ذات تسلیم می شود

آنقدر زنده، مستقل،

که هیچ مد و رشوه ای آن را به خطر نمی اندازد.

0>جایی که من

سلیقه و توانایی انتخابم را دور انداخته ام،

شخصیت های بسیار شخصی ام،

آنقدر مال من که روی صورتم منعکس شده است،

و هر حرکتی، هر نگاهی،

هر چینی در لباسم

یک زیبایی شناسی را خلاصه می کند؟

امروز من دوخته شده ام، من بافته شده ام،

من به شکلی جهانی حکاکی شده ام،

من چاپخانه را ترک می کنم، نه از خانه،

همچنین ببینید: 7 بهترین شعر از امیلی دیکنسون تجزیه و تحلیل و نظر داده شد

مرا از پنجره بیرون می آورند، جایگزینم می کنند،

یک شیء تپنده، اما جسمی

که خود را به عنوان نشانه ای از اجسام

ایستا و باردار دیگر ارائه می دهد.

برای اینکه خودم را اینگونه به رخ دیگران بکشم، بسیار مفتخرم

از اینکه من نیستم، بلکه مقاله هستمصنعتی،

خواهش می کنم نامم اصلاح شود.

لقب مرد دیگر به من نمی خورد.

اسم جدیدم چیزی است.

من چیزی هستم، چیز هستم.

تحلیل و تفسیر شعر Eu, Etiqueta

بخشی از تولید غنایی نسل دوم مدرنیسم برزیلی ، این یکی از اشعار دراموند است که بر جامعه معاصر و شیوه های زندگی و عملکرد آن تمرکز دارد.

ترکیب با استفاده از شعر آزاد و واژگان روزمره به دنبال نزدیک شدن به زندگی واقعی و به تصویر کشیدن آن است. لحنی طعنه آمیز و نکوهش کننده.

در خود عنوان و همچنین در آیات آغازین متوجه می شویم که این مرد دیگر با نام خود شناخته نمی شود، بلکه با مارک محصولاتی که استفاده می کند و نمایش می دهد شناخته می شود. .

من روی شلوارم اسمی چسبانده ام

که در غسل تعمید یا اداره ثبت نام مال من نیست،

نامی... عجیب است.

0>انگار که دارم آگاه می شوم یا در حال ظهور هستم، این خود غنایی متوجه می شود که لباس هایش به محصولاتی اشاره دارد که هرگز امتحان نکرده است و حتی ممکن است به آنها دسترسی نداشته باشد. به عبارت دیگر، او در نهایت چیزهایی را که حتی درباره آنها نمی دانست تبلیغ می کند، فقط به این دلیل که از نظر اجتماعی ارزش دارند.

او با نگاهی به اطراف، محصولاتی را فهرست می کند که او را احاطه کرده اند، روزانه از آنها استفاده می کند، و دارای برچسب هستند. یا یک برند به نظر می رسد آیات تأکید می کند که نظام سرمایه داری بر پیش پا افتاده ترین جنبه های روزمره ما تأثیر می گذارد.

توسل بهخواسته های هرکس، تبلیغات از هر طرف می رسد، با "پیام ها، / نامه های گفتاری، / فریادهای بصری" که افراد را گیج می کند و توجه آنها را جلب می کند.

در مواجهه با همه اینها، گویی نشان می دهد. با کمی شگفتی، سوژه تأیید می کند که او به یک "مرد تبلیغاتی دوره گرد" تبدیل شده است تا روندهای همسالان خود را دنبال کند.

من اهل مد هستم.

این شیرین است در مد باشم، حتی اگر گرایش

انکار هویت من باشد،

برای جا افتادن، او متوجه می شود که در نهایت خود را از دست داده است. او به نام بیهودگی ها و قراردادهایی که فقط بر ظاهر متمرکز است، از نحوه وجودش، از روحش جدا شد.

این خود غنایی که می تواند نماینده شهروندانی از سراسر جهان و از دوره های مختلف باشد. در مورد راه هایی که ما در تله های مصرف گرایی گرفتار می شویم، منعکس می کند.

بدون اینکه بدانیم، ما به این سیستم کمک می کنیم، زیرا احساس می کنیم باید ارزش یا موفقیت خود را از طریق <1 اثبات کنیم>خودنمایی کالاهای مادی.

این نوع ذهنیت می تواند ما را به نادیده گرفتن احساسات خود و حتی رنج دیگران سوق دهد و جنبه انسانی تر و حمایتگر ما را باطل کند.

من نیستم. - بررسی کنید - آگهی استخدامی .

این من هستم که عاشقانه پول می دهم

برای تبلیغ، برای فروش

با لحنی کنایه آمیز، موضوع این موضوع را تقویت می کند که در آن هستیم. توافق با این طرح حتی زمانی که ما از آن سودی نمی بریم، فقط برای اینکه احساس کنیم یکپارچه شده ایم.بسیاری از مردم فراموش می‌کنند که از ذات خود مراقبت کنند، چیزی که «هیچ مد و رشوه» نباید آن را به خطر بیاندازد یا به بازی بگیرد. از بازیگری و تفکر، که اولویت‌های کاملاً معکوس را نشان می‌دهد.

در یک حرکت مداوم استانداردسازی گم می‌شود، می‌بیند که دیگر روحیه انتقادی ندارد، مانند دیگران شد، بدون " ذوق و توانایی انتخاب".

لقب مرد دیگر برازنده من نیست.

اسم جدید من چیز است.

محروم از احساس فردیت یا هویت، این مرد او ترکیب را با اعلام اینکه تبدیل به یک "چیز" شده است به پایان می رساند.

پس این پیروزی مطلق سرمایه داری خواهد بود: انسانی که تبدیل به محصول می شود ، که می بیند. خود را به عنوان یک شی صرف.

معنا و پیام شعر

این یکی از ساخته های دراموند است که در آن سوژه شاعرانه بینش های خود را از جهان بیان می کند. او که صاحب نگاهی دقیق و متعهد است، درباره تأثیراتی که منطق سرمایه داری در شهروندان ایجاد می کند، اظهار نظر می کند.

واقعیتی که در آن همه ما در رقابت دائمی زندگی می کنیم و ارزش ما از طریق پول و اشیا ثابت می شود. تجمل گرایی، منجر به ترویج انسان زدایی می شود.

از طریق رسانه ها، ما به تشدید مصرف هدایت می شویم، گویی این تنها راه برای یافتن خوشبختی است. به تدریج،"داشتن" با "بودن" همپوشانی دارد و مهم ترین چیز را کنار می گذاریم: چیزی که خریدنی نیست، قیمتی نیست.

در زیر به شعر خوانده شده توسط نویسنده پائولو اوتران گوش دهید:

I, Label - Carlos Drummond de Andrade اثر Paulo Autran

درباره Carlos Drummond de Andrade

که به عنوان بزرگترین شاعر برزیلی قرن بیستم خوانده می شود، Carlos Drummond de Andrade (1902 - 1987) یک نویسنده اساسی است. پانورامای ادبی ما.

نوگرایان فرمول‌ها و سنت‌های غزلی نسل‌های پیشین را رد کرد و در اشعار خود زندگی روزمره و روال شهرهای بزرگ را ترجمه کرد.

صدا دادن به احساسات جاودانه‌ای مانند عشق. دلتنگی و تنهایی، ابیات او نیز با نظرات سیاسی و اجتماعی در مورد دوران زندگی اش تلاقی کرد.

همچنین ببینید: شعر پروانه ها، اثر وینیسیوس دو موراس

اگر شاعر را دوست دارید، فرصت را غنیمت بشمارید و ببینید:




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.