گوژپشت نوتردام، اثر ویکتور هوگو: خلاصه و تحلیل

گوژپشت نوتردام، اثر ویکتور هوگو: خلاصه و تحلیل
Patrick Gray
دیم، آن را مشهورتر کرد و آن را به خانه ابدی کوازیمودو تبدیل کرد. حتی امروز نیز نمی توان به آن نگاه کرد و صدای زنگ را در بالا تصور نکرد.

اقتباس از اثر

رمان ویکتور هوگو اقتباس شده است و داستان کوازیمودو همچنان روایت می شود. از طریق نسل ها گوژپشت نوتردام تبدیل به یک فیلم اپرا، صامت و حتی یک فیلم انیمیشنی توسط کمپانی بی نظیر دیزنی شد.

تریلر اولین اقتباس فیلم، توسط والاس ورسلی (1923) را ببینید. :

تریلر The Chungback of Notre Dame

تریلر فیلم انیمیشن دیزنی (1996) را به خاطر بسپارید:

تریلر (سینما)

با عنوان اصلی نوتردام د پاریس یا بانوی پاریس ، اثری که بیشتر با نام گوژپشت نوتردام شناخته می شود منتشر شد. توسط ویکتور هوگو در مارس 1831. این کتاب که بزرگترین رمان تاریخی نویسنده به حساب می آید، یکی از موفقیت های بزرگ او بود که به چندین زبان ترجمه شد و در سراسر اروپا منتشر شد.

داشتن کلیسای نوتردام به عنوان محیط اصلی آن -Dame ، این کار به قدردانی بیشتر از مکان و همچنین معماری گوتیک و بناهای تاریخی دوره پیش از رنسانس کمک کرد.

توجه: از اینجا این مقاله حاوی اطلاعاتی درباره طرح و نتیجه کتاب است!

خلاصه کتاب

مقدمه

روایت در پاریس در قرون وسطی اتفاق می افتد. مکانی در کلیسای نوتردام، کلیسای اصلی شهر در آن دوره. آنجاست که کوازیمودو، کودکی که با ناهنجاری هایی در صورت و بدنش به دنیا آمده بود، توسط خانواده اش رها می شود.

این شخصیت بزرگ می شود و از دنیایی که با او بدرفتاری می کند و او را طرد می کند، بزرگ می شود و به ناقوس تبدیل می شود. زنگ کلیسای جامع، فرماندهی اسقف اعظم کلود فرولو. در آن زمان، پایتخت پاریس مملو از شهروندانی بود که در موقعیت‌های بسیار مخاطره‌آمیز بودند، بسیاری در خیابان‌ها می‌خوابیدند و برای زنده ماندن درخواست پول می‌کردند.

این مکان هیچ نیروی پلیسی نداشت و فقط توسط برخی از نگهبانان گشت‌زنی می‌شد. پادشاه و اعضای اشراف که بیشتر به آنها نگاه می کردنداز بی‌اعتمادی، به‌عنوان یک خطر اجتماعی، محروم بود.

توسعه

در میان لایه‌ای از جمعیت که مورد تبعیض قرار می‌گرفت، اسمرالدا، یک زن کولی بود که با رقصیدن در مقابل کلیسا امرار معاش می‌کرد. فرولو اسمرالدا را وسوسه‌ای برای حرفه کلیسایی‌اش می‌بیند و به کوازیمودو دستور می‌دهد که او را دزدد.

زنگ‌زن در نهایت عاشق دختر می‌شود که توسط فبو، مامور گارد سلطنتی که او می‌آید، نجات می‌یابد. برای دوست داشتن.

فرلو با احساس طرد شدن، رقیب خود را می کشد و بالرین را که متهم به قتل است، قاب می کند. کوازیمودو موفق می شود او را به داخل کلیسا ببرد، جایی که به دلیل وجود قانون سرپناه در آن امن خواهد بود. با این حال، وقتی دوستانش تصمیم می‌گیرند به ساختمان نفوذ کنند و او را ببرند، اسمرالدا دوباره اسیر می‌شود.

نتیجه‌گیری

کوازیمودو خیلی دیر می‌رسد و اعدام اسمرالدا در ملاء عام را در بالای کلیسای جامع تماشا می‌کند. فرولو زنگ، خشمگین، اسقف اعظم را از پشت بام پرت می کند و دیگر هرگز در منطقه دیده نمی شود. سال‌ها بعد، جسد او در مقبره معشوقش پیدا می‌شود.

شخصیت‌های اصلی

Quasimodo

Quasimodo مردی است که تصویرش از استانداردها منحرف شده و مردم را می‌ترساند. زمان . او در کلیسای جامع به دام افتاده زندگی می کند، زیرا مورد حمله و تحقیر دیگران قرار می گیرد و به عنوان یک تهدید دیده می شود. برعکس، او خود را مردی مهربان و ملایم نشان می‌دهد که مایل است برای نجات زنی که دوستش دارد قهرمان شود.

Claude Frollo

Claudeفرولو اسقف اعظم کلیسای جامع است که کوازیمودو را پذیرفته و نسبت به اسمرالدا وسواس پیدا می کند. اگرچه در برخی از بخش‌ها او خیرخواه است و نگران دیگران است، اما به دلیل میل خود فاسد شده، کوچک و خشن شده است. زن کولی و خارجی او که عاشق فیبوس، یک نگهبان متعهد می شود، شور فرولو را بیدار می کند، که در نهایت او را به سرنوشت غم انگیزی می کشاند.

فیبوس

کاپیتان گارد سلطنتی مردی است که در یک رابطه عاشقانه با فلور-د-لیس، اما او وانمود می کند که با عشق اسمرالدا مطابقت دارد زیرا تمایل جنسی به او دارد. او در نهایت به این دلیل می میرد، قربانی حسادت فرولو، که موفق می شود اسمرالدا را قاب کند.

همچنین ببینید: کارولینا ماریا دی ژسوس که بود؟ با زندگی و آثار نویسنده Quarto de Despejo آشنا شوید

تحلیل اثر

پرتره جامعه فرانسه

با عنوان اصلی بانوی ما پاریس ، رمان معروف ویکتور هوگو دقیقاً روی Quasimodo تمرکز ندارد . اتفاقاً، این کاراکتر تنها در سال 1833 با ترجمه انگلیسی در عنوان ظاهر می‌شود.

این اثر، در 1482 ، قرار است پرتره‌ای از جامعه و فرهنگ فرانسه در قرن پانزدهم باشد. ، به عنوان یک نمایش تاریخی از دوره عمل می کند.

روایت در کلیسای جامع نوتردام می گذرد و ساختمان در سراسر کتاب مورد توجه ویژه قرار می گیرد. نویسنده فصول کاملی را می نویسد که به شرح معماری آن اختصاص یافته استجنبه‌های زیبایی‌شناختی و جزئیات مکان.

از آنجایی که کلیسا اصلی‌ترین کلیسا در منطقه بود، ویکتور هوگو آن را به عنوان قلب شهر، مکانی که همه چیز در آن اتفاق افتاد، معرفی کرد.

در آنجا سرنوشت افراد از همه اقشار اجتماعی تلاقی می‌کرد: بی‌خانمان‌ها، بدبختان، روحانیون، اشراف، راهزنان، نگهبانان، اشراف و حتی پادشاه لوئی یازدهم.

بنابراین، به عنوان یک فضا. کلیسای جامع در زندگی همه پاریسی ها تصویری جامع از چشم انداز اجتماعی آن زمان ارائه می دهد .

همچنین به عنوان مکانی برای مهربانی و عشق به دیگران، جایی که یتیمان در آن دیده می شود. جنایتکاران و همه کسانی که به پناهگاه نیاز داشتند سرپناه پیدا کردند. از سوی دیگر، اقداماتی در تضاد با ایمان مسیحی و ارزش‌هایی بود که توسط دین تبلیغ می‌شد.

همچنین ببینید: Macunaíma، نوشته ماریو د آندراد: خلاصه و تحلیل کتاب

نقد روحانیت و سلطنت

فساد است. حضور در خود روحانیون ، به نمایندگی از کلود فرولو، که غرایز جنسی او را به انکار ایمانش و کشتن فیبوس به خاطر حسادت به اسمرالدا می کشاند. برای تلقی شدن "شهروند درجه دو، طبقه" به طور خودکار به عنوان مجرم شناخته می شود.

بنابراین، می توان نظام سلطنتی را مشاهده کرد که در آن مردم تحت ستم بودند، جایی که عدالت در دست ثروتمندان بود. و قدرتمند، خود را از طریق تماشای عمومی مرگ و شکنجه نشان می دهد.

کتاب همچنین نشان می دهد جامعه هنوز دارای جهل و تعصب است که هر چیزی را که متفاوت است رد می کند، آن را زشت یا خطرناک می داند.

معنای گوژپشت نوتردام

توجه ای که ویکتور هوگو در سرتاسر کار خود به کلیسای جامع نوتردام معطوف می کند باعث می شود بسیاری به این نکته اشاره کنند که این ساختمان قهرمان اصلی واقعی است .

وقتی ویکتور هوگو نوتردام پاریس را نوشت، نگران وضعیت نامطمئن کلیسای جامع بود که در ساختار آن با مشکلاتی مواجه بود. هدف آن جلب توجه فرانسوی ها به غنای زیبایی شناختی و تاریخی این مکان بود تا بتوان بازسازی آن را آغاز کرد.

کتاب، با موفقیت عظیم خود، محقق شد. مأموریت آن: شروع به جذب بیشتر و بیشتر گردشگران به این مکان کرد، که باعث شد فرانسه از غفلت از کلیسای جامع دست بردارد. چند سال بعد، در سال 1844، کارهای نوسازی آغاز شد.

اگرچه آنچه بیش از همه در تخیل جمعی وجود داشت، شکل کوازیمودو بود، کلیسای جامع و کتاب ویکتور هوگو برای همیشه در خاطرات ما پیوند خوردند. اما اگر Quasimodo خود کلیسای جامع باشد چه؟

برخی از تفاسیر استدلال می کنند که شکل "گوژپشت" استعاره ای برای صحبت در مورد ساختمان است ، که منحط و زشت دیده می شد و توسط مردم محلی تحقیر می شد.

ویکتور هوگو تا حد زیادی به بهبود کلیسای جامع نوتر کمک کرد




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.