شعر پنوموتوراکس از مانوئل باندیرا (همراه با تحلیل)

شعر پنوموتوراکس از مانوئل باندیرا (همراه با تحلیل)
Patrick Gray

منتشر شده در سال 1930، در کتاب Libertinagem ، شعر Pneumotórax، یکی از شاهکارهای مانوئل باندیرا (1886-1968)، به کلاسیک مدرنیسم برزیل تبدیل شد.

در چند بیت داستان غزلسرایی را می بینیم که مشکل ریوی دارد و نمی تواند راه حلی برای حل مشکل خود بیابد. باندیرا با دوزی طنز و کنایه شعر خود را با نتیجه ای غیرمنتظره به پایان می رساند.

شعر پنوموتوراکس به طور کامل

تب، هموپتیزی، تنگی نفس و تعریق شبانه.

تمام زندگی که می توانست باشد و نبود.

همچنین ببینید: فرانکنشتاین، نوشته مری شلی: خلاصه و ملاحظات درباره کتاب

سرفه، سرفه، سرفه.

او به دنبال دکتر فرستاد:

— بگو سی -هشت سه.

— سی و سه… سی و سه… سی و سه…

— نفس بکش.

……………………………… …………………………………………………….

— شما یک حفاری در ریه چپ خود دارید و یک ریه راست نفوذ کرده است.

— پس آقای دکتر، امکان امتحان پنوموتوراکس وجود ندارد؟

— نه.

تنها کاری که باید انجام داد این است که یک تانگو آرژانتینی بازی کنید.

تحلیل شعر پنوموتوراکس

آیات اولیه

شعر مدرنیستی پنوموتوراکس با برشمردن علائم بیماری که ما از آن بی اطلاعیم شروع می شود: "تب، هموپتیزی، تنگی نفس و تعریق شبانه". .

ای آیه زیر مشاهده ای را بیان می کند که انتظار می رود شخصی در بستر مرگ گفته شود. سوژه به گذشته نگاه می‌کند و به فرصت‌های فراوانی که در مسیر خود داشته و کدام را منعکس می‌کندنهایتاً از آن سوء استفاده نکرد: "یک زندگی کامل که می توانست باشد و نبود." ، سرفه ، سرفه ".

ابیات میانی

درست بعد وسط شعر دکتر را می گویند:

همچنین ببینید: 20 شعر برتر از فلوربلا اسپانکا (همراه با تحلیل)

فرستاد دنبال دکتر:

— بگو سی و سه.

— سی و سه... سی و سه... سی و سه...

— نفس بکش.

آنچه می بینیم دیالوگ است - کاملاً واقع بینانه - بین پزشک و بیمار. در اینجا شرح مختصری از معاینه بالینی است: دکتر به بیمار می گوید چند کلمه را تکرار کند، او اطاعت می کند.

لازم به ذکر است که پنوموتوراکس شعری بود که عمیقاً با زندگی نامه مرتبط بود. از مانوئل باندیرا که در طول زندگی‌اش یک سری مشکلات ریوی داشت و مجبور به انجام برخی اقدامات شد. در ابتدا تشخیص جدی بیمار را دریافت کرد. سپس دکتر شرحی نسبتاً سرد و عینی از معاینه ای که اخیرا انجام داده است ارائه می دهد: "شما در ریه چپ حفاری دارید و ریه راست نفوذ کرده است".

او راه حل ارائه نمی دهد، او نمی کند. پیشنهاد درمان، فقط به صورت فنی نشان می دهد که او چه چیزی را از معاینه کشف کرده است.

در خط بعدی بیمار است که یک فرضیه درمانی را پیشنهاد می کند ("بنابراین، دکتر، نمی توان آن را امتحان کرد.پنوموتوراکس؟")، دانش پزشکی خاصی را نشان می دهد. همچنین نشانه ای از امید وجود دارد، خواننده با پاسخ آگاهانه به این باور می رسد که بیمار قبلاً وضعیت مشابهی را پشت سر گذاشته است.

پاسخ، خشک است. و مستقیم، ویرانگر است - "نه" - و هیچ راهی برای خروج ندارد.

نتیجه گیری

تنها کاری که باید انجام داد این است که یک تانگو آرژانتینی بازی کنید.

در بیت آخر به جای افسردگی، کنایه می بینیم، حضور طنز ، ویژگی بارز غزل بندهرا را مشاهده می کنیم.

در پایان شعر، خود غنایی با تشخیص خود شوخی می کند. ، که با سبکی خاصی شروع به مواجهه با آن می کند.

در مواجهه با امری اجتناب ناپذیر که توسط دکتر تأیید شده است، نتیجه ای که موضوع شاعرانه به آن می رسد این است که تنها جایگزین او استفاده از زمان اندک است. که هنوز اینجا باقی مانده است .

شایان ذکر است که انتخاب ژانر موسیقی انتخاب شده است - تانگو یک ژانر موسیقی معمولی دراماتیک است.

به شعر خوانده شده گوش کنید

[شعر] پنوموتوراکس - مانوئل باندیرا

زمینه انتشار شعر پنوموتوراکس

شعر پنوموتوراکس در اثر لیبرتیناژم منتشر شد. ، منتشر شده در سال 1930. شعری که نام فنی یک عمل پزشکی را به عنوان عنوان دارد، داستان کاملی را با آغاز، میانه و پایان بیان می کند.

استفاده از زبان محاوره ای - مانند بقیه کارها - ما بسیار غنایی را مشاهده می کنیمبیوگرافی.

باندیرا، که در طول زندگی خود با مشکلات ریوی مواجه بود، پنجاه و شش ساله بود که پنوموتوراکس را ایجاد کرد.

درباره مانوئل باندیرا (1886-1968)

شاعر، روزنامه‌نگار، منتقد، نویسنده، معلم - مانوئل کارنیرو د سوسا باندیرا فیلهو، که عموماً تنها با نام مانوئل باندیرا شناخته می‌شود. پسر مهندسي به نام مانوئل كارنيرو د سوزا بانديرا با فرانسلينا ريبيرو.

مانوئل در خانواده‌اي ثروتمند متشكل از زمين‌داران و سياستمداران بزرگ شد.

وقتي 16 ساله بود به به ریودوژانیرو نقل مکان کرد. او سعی کرد در رشته معماری فارغ التحصیل شود، اما به دلیل بیماری های ریوی تحصیلاتش قطع شد.

به دلیل وضعیت شکننده سلامتی، برای معالجه به سوئیس رفت. یک کنجکاوی: شاعر برزیلی ما در آنجا بستری شد و با شاعر فرانسوی پل الوارد دوست شد.

او در برزیل به شدت شروع به تولید کرد و کار خود را با انتشار اولین کتابش آغاز کرد ( ساعت های خاکستری ، 1917).

یکی از بزرگ ترین نام های مدرنیسم، مانوئل باندیرا در هفته هنر مدرن 1922 شرکت کرد و شعر معروف خود قورباغه ها را برای خواندن فرستاد. .

او در طول زندگی حرفه ای اش شعرهای خاطره انگیزی سروده که وارد تالار شاهکارهای ادبیات برزیل شد، مانند: Vou-meدور به پاسارگادا ، Evocação ao Recife و Teresa .

همچنین ببینید




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.