تحلیل و توضیح آهنگ Tempo Perdido از Legião Urbana

تحلیل و توضیح آهنگ Tempo Perdido از Legião Urbana
Patrick Gray

آهنگ "Tempo Perdido"، اثر رناتو روسو، در سال 1986 در آلبوم "Dois"، دومین آلبوم گروه Legião Urbana منتشر شد. این تاملی است درباره گذر اجتناب ناپذیر زمان و شرایط زودگذر زندگی. با وجود عنوان، پیام آهنگ این است که ما همیشه می‌توانیم اولویت‌ها و روش‌های زندگی‌مان را تغییر دهیم، که باید خودمان را وقف آنچه واقعاً برای ما مهم است، کنیم.

تحلیل آهنگ‌های کمال را نیز کشف کنید. و Faroeste Caboclo de Legião Urbana.

زمان از دست رفته

هر روز که از خواب بیدار می شوم

دیگر ندارم

زمانی که گذشته است

اما من زمان زیادی دارم

ما تمام وقت دنیا را داریم

هر روز

قبل از اینکه بخوابم

یادم می‌آید و فراموش می‌کنم

همچنین ببینید: دختران اثر ولاسکز

چطور بود؟ بسیار زیباتر است

از این خون تلخ

و خیلی جدی

و وحشی! وحشی!

وحشی!

خورشید را ببینید

این صبح خاکستری

طوفانی که از راه می رسد

آیا رنگ چشمان شماست

چشم های قهوه ای

سپس مرا محکم بغل کن

و یک بار دیگر بگو

که ما قبلاً

از همه چیز دور هستیم

ما زمان خود را داریم

ما زمان خود را داریم

ما زمان خود را داریم

من از تاریکی نمی ترسم

اما چراغها را روشن بگذارید

اکنون روشن کنید

آنچه پنهان بود

آنچه پنهان بود

و آنچه وعده داده شد

هیچکسقول دادم

حتی وقت تلف نشده بود

ما خیلی جوانیم

خیلی جوانیم! خیلی جوان!

تحلیل و تفسیر آهنگ "Tempo Perdido" توسط Legião Urbana

مضمون دقیقاً با تأمل در گذر زمان، عدم امکان بازیابی گذشته آغاز می شود ("من دارم دیگر نه / زمانی که گذشت") و همچنین ناگزیر بودن آینده ("اما من زمان زیادی دارم / ما تمام وقت دنیا را داریم").

موضوع غزلی از اول شخص استفاده می کند. مفرد، با خودش صحبت می کند، اما بعد به جمع تغییر می کند. بنابراین ما درک می کنیم که یک "ما" وجود دارد، که او تنها نیست، او با شخص دیگری صحبت می کند که در موقعیت مشابهی قرار دارد، که تجربیات مشابهی دارد.

همچنین اشاره ای به رفتار منظم وجود دارد. چرخه، نوعی روال است که سوژه را در مواقعی که باید در حال استراحت باشد، به تفکر در مورد این سؤالات سوق می دهد: "هر روز که بیدار می شوم" و "هر روز / قبل از خواب".

قبل از زمین خوردن. در خواب، برای به یاد آوردن روزی که گذشت، برای تجزیه و تحلیل آن استفاده کنید، اما به زودی باید آن را فراموش کنید، زیرا وظایفی برای انجام دادن وجود دارد، لازم است به زندگی روزمره خود ادامه دهید، "مستقیماً / ما زمانی برای از دست دادن نداریم ". این تأملات همیشه با وظایف زندگی عملی قطع می شود.

عرق مقدس ما

خیلی زیباتر است

از این خون تلخ

و خیلی جدی

و وحشی!وحشی!

وحشی!

همچنین ببینید: Abaporu اثر Tarsila do Amaral: معنی اثر

استفاده از ضمیر شخصی «ما» حضور دیگری را تأیید می کند که موضوع خطاب به اوست و بیان می کند که «عرق مقدس» آنها ارجمندتر است، بیشتر باوقار، «خیلی زیباتر» از «خون تلخ» دیگران. در اینجا، به نظر می رسد عرق استعاره ای از کار است، تلاش روزانه برای بقا که در آن زندگی آنها به پایان رسیده است.

بنابراین "خون تلخ"، "جدی" و "وحشیانه" نمادی از کسانی که ظلم می کنند، که به لطف عرق دیگران ثروتمند می شوند. به نظر می رسد این یک تفسیر سیاسی و اجتماعی توسط رناتو روسو در مورد سرمایه داری است که استثمار فقرا توسط ثروتمندان را ترویج می کند، که کارگران را از انسانیت خارج می کند و زندگی آنها را به بقای صرف تقلیل می دهد.

خورشید را ببینید

از این صبح خاکستری

طوفانی که می رسد

رنگ چشمانت است

قهوه ای

پس محکم بغلم کن

و یک بار دیگر می گوید

که ما در حال حاضر

از همه چیز دور هستیم

ما زمان خود را داریم

ما زمان خود را داریم

ما زمان خود را داریم

در این ابیات حضور موضوع دیگری محسوس می شود که قبلاً در بیت های قبلی حدس زده شده بود; مستقیماً با تعبیر «آفتاب را ببین» احضار می شود. «صبح خاکستری»، «طوفان آینده» نمادهای آشکار روزهای سختی است که در آن زندگی می کنند و آینده تاریکی که در انتظارشان است. با وجود این، هنوز نور خورشید وجود دارد، هنوز چشمان قهوه ای فرد وجود دارددوست داشتنی.

بنابراین، رابطه عشقی به مثابه پناهگاهی پدیدار می شود، امکانی برای آسایش و امنیت ("پس مرا محکم بگیر")، گویی با هم می توانند در واقعیت دیگری زندگی کنند، در دنیایی برای خودشان. ("و یک بار دیگر بگو / که ما از قبل هستیم / از همه چیز دوریم").

عاشقان تحت فشار نیروهای بیرونی بیشتر و بیشتر متحد می شوند و به عنوان نوعی شعار تکرار می کنند: "ما وقت خود را داریم. ".

من از تاریکی نمی ترسم

اما چراغ ها را رها کنید

اکنون

آنچه پنهان بود

این است آنچه پنهان بود

و آنچه وعده داده شد

هیچکس قول نداد

حتی وقت تلف نشده بود

ما خیلی جوانیم

خیلی جوان! خیلی جوان!

با تشخیص قدرت خود و همچنین با فرض شکنندگی خود در لحظه حال ("من از تاریکی نمی ترسم / اما چراغ ها را رها کن / اکنون روشن")، سوژه به خود اجازه می دهد بیشتر بازتاب کند. عمیقاً در مسیری که آنها زندگی کرده‌اند و دورانی را که می‌گذرانند.

او نتیجه می‌گیرد که هیچ چیز "زمان تلف شده" نبوده است، همه تجربیات معتبر هستند و به رشد شخصی ما کمک می‌کنند، به یاد داشته باشید که او و شریک زندگی‌اش هنوز با بیت "ما خیلی جوانیم" یک عمر در انتظارشان است.

به نظر می رسد رناتو روسو از طریق این آهنگ سعی می کند به یک رنج وجودی که گاهی همه ما را آزار می دهد پاسخ دهد: ترس از هدر دادن زندگی. اگرچه معمول است که فقط بر بقای خود تمرکز کنیم، اما لازم استبا آگاهی از اینکه هنوز آینده ای در پیش است و ما آزادی عمل داریم تا رفتارها و اولویت های خود را تغییر دهیم.

زمینه تاریخی

در سال 1985، سال قبل از انتشار آهنگ "Tempo" پردیدو، برزیل در حال خروج از یک دیکتاتوری نظامی بود که بیش از دو دهه به طول انجامید. در سال 1986، طرح کروزادو در حال اجرا بود که قصد داشت به تورم فوق العاده پایان دهد، که منجر به بی ثباتی های مالی بزرگ برای مردم شد.

برزیل در مواجهه با آزادی تازه فتح شده، همچنان به دنبال یافتن سیاسی و سیاسی خود بود. مسیرهای اقتصادی و جوانانی که از واقعیت اجتماعی بیگانه و دور شده تلقی می شدند، در میان حوادث گمشده به نظر می رسیدند. رناتو روسو، یکی از صداهای پیشرو نسل خود، با آهنگ مورد تجزیه و تحلیل، احساسی را که این جوانان در زندگی روزمره خود تجربه می کردند، منتقل کرد.

جالب است بدانید که دهه 80 در برزیل، دوران رشد یا تکامل بزرگی نبود و در صفحات تاریخ ما به عنوان "دهه گمشده" مشخص شد.

لژیائو اوربانا که توسط رناتو روسو در سال 1982 تأسیس شد، یکی از بزرگترین گروه‌های راک برزیلی بود. هشت آلبوم منتشر کرد که با استقبال مردم و منتقدان روبرو شد. "Dois"، دومین آلبوم Legião Urbana، یکی از بهترین ها در نظر گرفته شد و "Tempo Perdido" به یکی از بهترین آهنگ های شناخته شده تبدیل شد.

Cultura Genial در Spotify

موفقیت های Legião Urbana



Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.