هنر معاصر چیست؟ تاریخ، هنرمندان و آثار اصلی

هنر معاصر چیست؟ تاریخ، هنرمندان و آثار اصلی
Patrick Gray

هنر معاصر گرایشی است که از آشکار شدن - و غلبه بر جلوه های هنری مدرن سرچشمه می گیرد. به همین دلیل می توان آن را هنر پست مدرن نیز نامید.

این جنبه که در نیمه دوم قرن بیستم به وجود آمد، شیوه جدیدی برای تولید و قدردانی از هنر است که تا به امروز تولید می شود.

<0 هنر معاصر که بیشتر به ترکیب زندگی روزمره با جهان هنری توجه دارد، تمایل دارد زبان های مختلف را متحد کند.

هنرمند معاصر یایو کوساما، ژاپنی الاصل، در مقابل یکی از آثارش ژست می گیرد

در حال حاضر، از فناوری و رسانه های دیجیتال به عنوان متحدان بزرگ برای برانگیختن سؤالات و تجربیات نوآورانه برای هنرمندان و مردم استفاده می کند.

تاریخ هنر معاصر

ما می توانیم آن را معاصر بدانیم. هنر از جنبش هایی مانند پاپ آرت و مینیمالیسم که ایالات متحده آمریکا را به عنوان خاک حاصلخیز در دهه 60 داشت، به ثمر نشست.

در آن لحظه، زمینه ای که پس از جنگ زندگی می کرد، توسعه فناوری و تقویت شد. سرمایه داری و جهانی شدن.

بنابراین، صنعت فرهنگی و به تبع آن هنر، دستخوش دگرگونی های عمده ای شد که پایه های ظهور آنچه را که اکنون هنر معاصر می نامیم، پی ریزی کرد.

این رویه هنری جدید آغاز می شود. ارزش دادن به ایده ها و روند هنری بیشتر به ضرر فرمتوسط Ron Mueck در Pinacoteca de São Paulo

Land Art

Land art جنبشی است که بخشی از گزاره های هنری جدیدی است که در دهه 1960 در ایالات متحده آمریکا و اروپا ظهور کرد. 1

اصطلاح لند آرت به معنای "آرت سرزمین" است. به این دلیل که این آثار با استفاده از فضاهای طبیعی به عنوان تکیه گاه و متریال، ارتباط قوی با طبیعت دارند. به این ترتیب، آنچه شما دارید، هنری است که به طور کامل با محیط ادغام شده است.

سکوی مارپیچی (1970)، اثر رابرت اسمیتسون یک اثر هنری زمین معروف است

هنر خیابانی

هنر خیابانی ، یا هنر خیابانی، در دهه 70 در ایالات متحده ظهور کرد. این بیانی است که در فضای عمومی ساخته شده است و می تواند شامل نقاشی (گرافیتی و شابلون)، پرفورمنس، تئاتر، از جمله دیگر اشکال خلقت.

این خصلت زودگذر دارد، زیرا از لحظه ای که در خیابان است، هنرمند دیگر کنترلی بر اثر ندارد. تعامل با مردم نیز نکته مهمی است و این کارها معمولاً در مراکز شهری با گردش جمعیت زیاد انجام می شود.

پلکان سلارون، اثر خورخه سلارون، ساخته شده در سال 2013 در ریودوژانیرو، نمونه ای از هنر خیابانی

هنر بدن

به دنبال فرآیندهای خلاقانه خلاقانه دهه 60 و 70، هنر بدن یا هنر بدن است. در این زبان هنرمندان از بدن به عنوان ماده استفاده می کنند. بنابراین، بسیاری از اوقات هنر بدن با عملکرد و دیگر عبارات آمیخته می شود.

در این آثار، آنچه اغلب می بینیم این است که بدن به عنوان حداکثر قدرت برای بیان احساسات مشکوک مانند درد، اندوه و لذت، و همچنین ابزاری برای برانگیختن سؤالات.

بروس نائومان، هنرمند آمریکایی که از این زبان استفاده می کند، گفت: "من می خواهم از بدنم به عنوان ماده استفاده کنم و آن را دستکاری کنم".

سریال Silhouettes ، توسط آنا مندیتا کوبایی، بین سالهای 1973 و 1980 تولید شد

تفاوت بین هنر مدرن و هنر معاصر

هنر مدرن این است که از اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20. با تغییراتی که در جهان رخ داده است، هنر نیز در حال دگرگونی بوده است.

تعریف دقیق زمان شروع هنر معاصر دشوار است، اما نقطه عطف قابل توجهی جریان پاپ آرت است که شروع به ادغام مشترک می کند. علایق مردم و فرهنگ انبوه به هنر.

بنابراین، اگرچه تفاوت‌های یک گرایش با گرایش دیگر چندان واضح نیست، اما می‌توان گفت که در هنر معاصر توجه بیشتری به نزدیک‌تر کردن هنر به زندگی وجود دارد.

از دیگر نکاتی که شایسته توجه است، پیوند زبان‌ها، استفاده از فناوری و قدردانی از ایده به ضرر فرم در هنر معاصر است.

نهایی یا ابژه، یعنی هنرمندان شروع به جستجوی محرکی برای تأمل در جهان و خود هنر می کنند. علاوه بر این، آنها تلاش می‌کنند تا هنر را به زندگی مشترک نزدیک‌تر کنند.

از این نظر، هنر پاپ با هنرپیشگانش اندی وارهول، روی لیختنشتاین و هنرمندان دیگر، یک محیط فرهنگی مناسب برای هنر معاصر ایجاد می‌کند.

<. 5>

پاپ آرت را می توان «محرکی» برای هنر معاصر دانست. در اینجا، کار اندی وارهول، مرلین مونرو (1962)

به این دلیل است که این رشته فرهنگ توده را به عنوان پشتوانه پایه گذاری خود می دید و از کمیک، تبلیغات و حتی افراد مشهور به عنوان موادی برای خلقت استفاده می کرد. نزدیکتر کردن مردم به جهان هنری.

به همین ترتیب، مینیمالیسم و ​​پست مینیمالیسم (در اواخر دهه 50 و 60 میلادی) فرصتی برای تفکر در مورد اتحاد بین زبانهایی مانند نقاشی و مجسمه سازی و همچنین ارائه می دهد. به عنوان استفاده از فضا به روشی نوآورانه، چه محیط گالری، چه فضاهای عمومی شهری و چه در میان طبیعت.

بعدها، تحولات جدیدی رخ داد و امکان ظهور اشکال دیگر بیان، مانند اجراها را فراهم کرد. ، ویدئو آرت، اینستالیشن ها و غیره>، از این منابع به عنوان راهی استفاده می شودارتباط.

علاوه بر این، موانع مربوط به زبان‌های هنر را می‌شکند، انواع مختلف ساخت هنری را در یک اثر متحد می‌کند و از پشتوانه‌های سنتی فاصله می‌گیرد.

این روندی است که تقریبی بین هنر و زندگی را ارزش می‌گذارد ، اغلب بازتاب‌هایی از حوزه جمعی را به همراه دارد، سیاست و غیرمادی را با هم ترکیب می‌کند. همچنین شخصیت‌ها و موضوعات جدیدی مانند مسائل نژادی، پدرسالاری، مسائل جنسی و جنسیتی، نابرابری‌ها و موارد دیگر را به ارمغان می‌آورد.

هنر معاصر با به ارث بردن روح چالش‌برانگیز دادائیست‌ها، همچنان به خود تحقیق می‌کند ، طرح سؤالاتی در مورد مفاهیم هنری و تشویق به سؤال قدیمی "بالاخره هنر چیست؟" که آنها به دنبال ارائه یک تجربه منحصر به فرد برای افرادی هستند که با این آثار در تماس هستند.

هنر معاصر در برزیل

معمولا گرایش های هنری جدید پس از یک دوره زمانی مشخص در برزیل ظاهر می شوند. زمانی که آنها در حال حاضر در جاهای دیگر، مانند اروپا و ایالات متحده، اساساً اتفاق می‌افتند. اما در مورد هنر معاصر، این فاصله زمانی چندان زیاد نبود.

در سرزمین های برزیل می توان گفت که این نوع هنر با نئوکانکریتیست ها آغاز شد که مانیفست را پایه گذاری کردند.نئو بتن در سال 1959. کسانی که مسئول این سند بودند، آمیلکار دی کاسترو (1920-2002)، فریرا گولار (1930-2016)، فرانتس وایسمن (1911-2005)، لیجیا کلارک (1920-1988)، لیجیا پاپ (192) بودند. - 2004)، Reynaldo Jardim (1926-2011) و Theon Spanudis (1915-1986).

بخشی از سریال Bichos ، توسط Lygia Clarck، تولید شده بین 1960 و 1964

یک نام اساسی دیگر برای هنر معاصر ملی هلیو اویتیسیکا (1937-1980) است که حتی در خارج از کشور نیز شهرت یافت.

لحظه بزرگی از جوشش هنر معاصر برزیل نیز توسط نمایشگاه حالت چطور است، نسل 80؟ ، در ریودوژانیرو، در پارک لاژ در سال 1984 برگزار شد.

نمایش 123 هنرمند را گرد هم آورد و هدف آن ترسیم نقشه های مختلف تولیدات آن زمان بود. هنرمندانی که به عنوان مرجع تبدیل شدند، در آن شرکت کردند، مانند الکس والائوری (1949-1987)، بئاتریز میلهاز (1960)، دانیل سنیس (1955)، لدا کاتوندا (1961) و لئونیلسون (1957-1993).

بین المللی دوسالانه‌های سائوپائولو همچنین مراکز فرهنگی بزرگی هستند که به نتایج و آزمایش‌ها در قلمرو هنری برزیل اشاره می‌کنند.

هنرمندان اصلی معاصر

بسیاری از مردم خود را وقف کرده‌اند و وقف تولید هنر معاصر در برزیل و در جهان. فهرست کردن همه هنرمندان مهم در این جهان کار بسیار بزرگی است. با برخی آشنا شوید:

Fluxus Group

TheGrupo Fluxus یک جنبش هنری بود که در دهه 60 وجود داشت و هنرمندان متعددی داشت که از حمایت های مختلف برای تولید هنری چالش برانگیز، تحریک آمیز و جسورانه استفاده می کردند. این گروه برای تثبیت هنر معاصر در جهان ضروری بود.

یوکو اونو در اجرای قطعه برش (1966) که در آن مردم لباس های هنرمند را می برند

Fluxus به این دلیل نامگذاری شد که اصطلاح لاتین از fluxu مشتق شده است که به معنای "جریان"، "سیالیت" است. هنرمندان جنبش معتقد به یکپارچگی بیشتر بین هنر و زندگی بودند

اعضای آن در چندین کشور حضور داشتند:

  • فرانسه: Ben Vautier (1935)
  • ایالات متحده - هیگینز (1938-1998)، رابرت واتس (1923-1988)، جورج برشت (1926)، یوکو اونو (1933)
  • ژاپن - شیگکو کوبوتا (1937)، تاکاتو سایتو (1929) )
  • کشورهای نوردیک - Per Kirkeby (1938)
  • آلمان - Wolf Vostell (1932-1998), Joseph Beuys (1912-1986), Nam June Paik (1932-2006).

دیک هیگینز، هنرمند آمریکایی که در این گروه شرکت داشت، زمانی جنبش را اینگونه تعریف کرد:

Fluxus یک لحظه در تاریخ یا یک جنبش هنری نبود. این راهی برای انجام کارها [...]، راهی برای زندگی و مردن است.

مارینا آبراموویچ (1946-)

مارینا آبراموویچ در صربستان متولد شد و یکی از بهترین ها به حساب می آید. هنرمندان معاصر به دلیل نقش آن مهم استدر زبان اجرا در دهه 70 ضروری است.

او به همراه شریک سابق خود، هنرمند آلمانی Ulay ، آثاری را خلق کرد که محدودیت‌های خود را آزمایش می‌کرد و به موضوعاتی مانند زمان، هویت و روابط عاشقانه .

آخرین اجرای آنها به نشانه جدایی این زوج انجام شد که کیلومترها پیاده روی کردند و خود را روی دیوار چین یافتند.

در زیر تصویری را مشاهده می کنیم. از اجرا هنرمند حاضر است ، ارائه شده در MoMa در سال 2010، در نیویورک. به همین مناسبت، مارینا چندین ساعت را صرف نشستن و تبادل نظر با مردم کرد.

چیزی که او نمی دانست این بود که اولای در نمایشگاه حضور داشت. او مقابل هنرمند نشست و دیدار مجدد پس از سال‌ها احساسی بود.

مارینا آبراموویچ در اجرا در سال 2010 شریک قدیمی خود را در زندگی و هنر ملاقات کرد

Hélio Oiticica (1937-1980) )

Hélio Oiticica یک هنرمند مشهور برزیلی در صحنه ملی بود. او با پشتیبانی هایی مانند مجسمه سازی، اجرا، نقاشی کار می کرد.

هلیو بسیار فعال بود و در جنبش های مهمی مانند Grupo Frente (1955 و 1956) و Grupo Neoconcreto (1959) شرکت کرد.

او تأثیر زیادی در درک فضا بود، از دو بعدی تا سه بعدی شروع شد.

هلیو همچنین با ترکیب بدن به اثر هنری نوآوری کرد. یک نمونه کلاسیک، مجسمه های پارچه ای رنگارنگ Parangolés است کهمردم می پوشیدند.

اثر Parangolés ، ساخته شده در دهه 60 توسط هلیو اوتیتیکا، کاملاً نمایانگر هنر معاصر است

Rosana Paulino (1967-)

روزانا پائولینو یک هنرمند برزیلی است که آثاری را با پرسش های قوی در مورد موضوعات مهمی مانند نژادپرستی ساختاری و وضعیت زنان در برزیل ارائه می دهد.

او محصولاتی را به زبان های مختلف مانند گلدوزی، مجسمه سازی به نمایش می گذارد. ، طراحی، عکاسی.

همچنین ببینید: مستند دموکراسی در لبه: تحلیل فیلم

اثر زیر با عنوان پشت صحنه (1997) عکس هایی از زنان سیاه پوست در قاب های چوبی را ارائه می دهد. دهان و چشمان آنها بسته شده است که اشاره به ناتوانی و خاموشی قربانیان خشونت خانگی و در معنایی وسیع تر از ستم اجتماعی دارد. توسط Rosana Paulino

Banksy

هنرمند انگلیسی بنکسی یکی از تحسین شده ترین هنرمندان امروزی است. اطلاعات کمی در مورد هویت واقعی او وجود دارد که او اصرار دارد آن را به عنوان یک راز حفظ کند.

معمولاً آثار او در خیابان های شهرهای بزرگ ساخته می شوند. آنها نقاشی هایی هستند که با تکنیک استنسیل تولید شده اند و سوالات بزرگی در مورد جامعه مصرف کننده، ارزش ها، اصول اخلاقی و اجتماعی دارند.

این آثار در چندین مکان در جهان مانند انگلستان، بارسلونا، فرانسه وجود دارد. ، وین، استرالیا، ایالات متحده آمریکا و خاورمیانه.

نقاشی خرید تا زمانی که رها کنید (2011)، ساخته شده در لندن توسطبنکسی

برای دیدن سایر آثار هنرمندان، بخوانید: آثار خارق العاده بنکسی

جنبش ها در هنر معاصر

جنبش های هنری در هنر معاصر متنوع هستند و اغلب محدودیت های آنها پراکنده است. با یکدیگر ادغام می شوند.

اما برخی از آنها را فهرست می کنیم و می توانیم آنها را به صورت زیر تعریف کنیم:

هنر مفهومی

در این نوع هنر، ارزش گذاری برای ایده - مفهوم - به ضرر شکل نهایی. در اینجا، ما به دنبال ایجاد سؤالات از طریق هنر هستیم و یک نگرش ذهنی را پیشنهاد می کنیم. اولین باری که این اصطلاح در دهه 60 در گروه فلوکسوس استفاده شد.

در مورد این جریان، هنرمند سول لویت (1928-2007) گفت:

همچنین ببینید: شاهزاده خانم و نخود: تجزیه و تحلیل داستان پری

این ایده، حتی اگر بصری ساخته نشده است، بلکه به اندازه هر محصول دیگری یک اثر هنری است.

درج در مدارهای ایدئولوژیک: Projeto Cédula (1970)، توسط Cildo Meireles برزیلی نمونه ای از هنر مفهومی است

Arte Povera

arte povera جنبش هنری بود که در دهه 1960 در ایتالیا ظهور کرد و در تلاش برای تولید هنری در دسترس، "فقیر" بود. و مصالح روستایی، به منظور ایجاد زیبایی شناسی جدید.

هدف هنرمندان انتقاد از مصرف گرایی، صنعت و نظام سرمایه داری، تشویق به پرسش در مورد اشیاء هنری با مواد ساده و زودگذر بود.

23>

کار مجسمه زنده (1966)، اثر ماریساMerz

Performance in Art

Performance art نیز جلوه ای بود که در دهه 60 در نتیجه آزمایش هنرمندان مختلف، مانند هنرمندان جنبش Fluxus، به وجود آمد.

در این زبان که معمولاً با سایر اشکال بیان آمیخته می شود، هنرمند از بدن خود به عنوان ماده و تکیه گاه برای اجرای کار استفاده می کند.

ویژگی آن زودگذری است، یعنی عمل صورت می گیرد. در یک مکان و زمان معین، بنابراین کار مدت زمان دارد. با وجود این، از طریق رکوردهایی که معمولاً از طریق عکاسی و فیلمبرداری ساخته می شود، می توان ایده ای از کار به دست آورد.

من آمریکا را دوست دارم و آمریکا مرا دوست دارد (1974 ) نمایشی از جوزف بیویز است که در آن او روزها را با یک کایوت وحشی در اتاقی می گذراند

هیپر رئالیسم

این جریان هنر معاصر در اواخر دهه 1960 در ایالات متحده شتاب گرفت. هدف آن از سرگیری زیبایی‌شناسی فیگوراتیو رئالیستی/وفادار است، در مقابل اکسپرسیونیسم انتزاعی و مینیمالیسم، که به دنبال شیوه‌های بیان ذهنی‌تر بودند.

در این نوع رئالیسم، الهام از دنیای معاصر می‌آید و به عنوان مبنایی استفاده می‌شود. موضوعات و موضوعات جاری.

در ویدئوی زیر می‌توانید گزارشی از تلویزیون فولا در مورد نمایشگاهی توسط مجسمه‌ساز استرالیایی فوق‌رئالیست، ران موک، که در پیناکوتکا د سائوپائولو در سال 2014 برگزار شد، مشاهده کنید.

این آثار



Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.