فهرست مطالب
از امتحان راز تو خسته شدم:
در نگاه بی رنگ تو، چاقوی سرد،
نگاهم شکست، بحث کردن،
مثل موجی بر تاج سنگ.
راز این روح راز من است
و وسواس من! برای نوشیدن آن
من لب چشمی تو بودم، در کابوس،
برای شبهای ترس، پر از ترس.
و بوسه سوزان من، توهم،
سرد شده روی سنگ مرمر درست
آن لب نیمه باز یخی...
آن لب مرمری، محتاطانه،
همچنین ببینید: رمانس ایراسما، اثر خوزه د آلنکار: خلاصه و تحلیل اثرسخت مثل قبر بسته،
آرام مانند دریاچه ای ساکت.
(از کتاب کلپسیدرا)
در شعر مورد بحث، نویسنده به موضوعاتی مانند عشق، از دست دادن یک عزیز و رنجی که این سوگواری ایجاد می کند.
شاعر با استعاره هایی تا حدی تشییع جنازه، احساس سرخوردگی را در جستجوی عشق و ناتوانی در استخراج نگاه عاشقانه، نگرش متقابل مطرح می کند.
این شعر همچنین پرتگاه بین مردم، به ویژه بین دو عاشق را آشکار می کند، زیرا نمی توان روح دیگری را عمیقاً شناخت.
Florbela Espanca
ویدئوی زیر را نیز مشاهده کنید. شعر Odio
سمبولیسم یک جنبش هنری بود که در قرن نوزدهم در اروپا رخ داد.
این رشته چندین زبان هنری را با تأکید بر ادبیات، به ویژه شعر، در بر می گرفت.
این بود. گرایشی که مبتنی بر مخالفت با عینیت جنبش های قبلی مانند پارناسیسم، علاوه بر آرمان های علم گرایی و ماتریالیسم بود.
بنابراین، نمادگرایی بیانگر شیوه ای برای بیان مبتنی بر ذهنیت، خیال، رمز و راز و گریز بود. از
منشا و زمینه تاریخی سمبولیسم
سمبولیسم در اروپا در نیمه دوم قرن نوزدهم، به طور دقیق تر در فرانسه، در حدود سال 1880 جوانه می زند.
در آن زمان، جهان در حال تجربه تغییرات عمده ای بود، هم از نظر مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
پیشرفت نظام سرمایه داری، تحکیم انقلاب صنعتی، ظهور بورژوازی و مناقشات بر سر بازارهای جدید و مکان هایی برای کاوش، مانند قاره آفریقا، جامعه را عمیقا متحول کرده است. بعدها، چنین عواملی باعث ایجاد اپیزودهای تأسف باری مانند جنگ جهانی اول (1914-1918) شد.
در این میان، نوع تفکری که غالب شد، علم گرایی بود که منشأ پوزیتیویستی داشت. چنین خط فلسفی بسیار عقلانی بود و به دنبال درک و تبیین عینی واقعیت بود و علم را به ضرر معنویت و معنویت ارزش میداد.از نظریات متافیزیکی.
اما، این شکل از استدلال توسط تعداد زیادی از مردم، عمدتاً توسط اقشار اجتماعی که از نعمت سرمایه داری "برکت" نداشتند، رد شد. این افراد حتی تصور می کردند که این نظام باعث اختلال روحی خاصی شده است.
بنابراین در رد این جهان بینی نماد پدیدار می شود که عمدتاً در شعر جایگاهی برای توسعه دارد.
این جنبش جدید به عنوان تأییدی بر ایدههای معنوی ظاهر میشود و به دنبال نزدیکتر کردن انسانها به امر الهی، کیهانی و غیرقابل توضیح است.
روند نمادگرایی چندان طولانی نبود، اما گسترش یافت. به کشورهای دیگر مانند پرتغال و همچنین برای برزیل.
ویژگی های جنبش نمادگرایی
همانطور که گفته شد، این رشته هدف تعالی شخصیتی اثیری و عرفانی و ارزش گذاری انسان را داشت. روح، ناخودآگاه و فردیت. بنابراین می توان گفت که ویژگی هایی که در این حرکت بیشتر به چشم می خورد عبارتند از:
- زبان ذهنی و مبهم؛
- استفاده از چهره های گفتاری؛
- تعالی. به عرفان و خیال؛
- ارزش دادن به خلاقیت؛
- ترجیح مضامین تاریک، معمایی و باطنی؛
- استفاده از ناخودآگاه؛
- ارزش دادن به " من" ";
- ترکیبی از احساسات مانند بینایی، بویایی، چشایی، لامسه و شنوایی؛
- موسیقی بودن.
سمبولیسم درادبیات
اگرچه در هنرهای تجسمی مانند نقاشی نیز وجود داشته است، اما نمادگرایی در عرصه زبان نوشتاری زمینه مساعدی می یابد. به این ترتیب، ادبیات نمادگرا به شیوهای سیال توسعه مییابد و برای جهان رویایی، حسی و خلاق ارزش قائل میشود.
نویسندگان اغلب از زبانی نادقیق و با منابعی مانند استعارهها، استعارهها، رویاپردازیها و سینستزیاها استفاده میکنند.
کتابی که این جنبش را آغاز کرد گلهای شیطان (1857)، اثر شارل بودلر فرانسوی (1821-1867) بود. بودلر یکی از تحسین کنندگان نویسنده دیگری به نام ادگار آلن پو بود که از او به دنبال ارجاعات و الهام بود.
![](/wp-content/uploads/music/616/ovaiw97svo.jpg)
نویسنده شارل بودلر اولین کسی بود که اثری نمادین نوشت
بیشترین موضوعات در این جریان به عشق، پایان یافتن زندگی، رنج، رویا، روان انسان و غیره مربوط می شود. می توان گفت که ادبیات نمادگرایی به نوعی مضامین و ایده هایی را از رمانتیسم می گیرد.
سمبولیسم در پرتغال
در پرتغال، اثری که نمادگرایی را آغاز می کند، کتاب شعر است Oaristos ، توسط Eugênio de Castro، منتشر شده در سال 1890. در آن زمان، تأثیری از این نوع در کشور وجود داشت که از طریق مجلات "Boemia Nova" و "Os Insubmissos" وارد می شد.
اسامی مهم دیگر. آنتونیو نوبره (1867-1900) و کامیلو پسانها (1926-1867) در این جنبش حضور داشتند.
یک شاعر برجسته پرتغالی نیز فلوربلا است.Florbela Espanca
سمبولیسم در برزیل
در برزیل، جنبش نمادگرایی در سال 1893 ظاهر شد، با انتشار کتابهای Missal و Broquéis توسط شاعر Cruz e. سوسا (1861-1898).
همچنین ببینید: کتاب کلارا دوس آنجوس: خلاصه و تحلیل
یکی دیگر از نویسندگانی که شعرهای نمادگرا را در خاک برزیل نمایندگی میکرد، آلفونسوس دو گیماراس (1870-1921) بود. علاوه بر آنها می توان به آگوستو دوس آنژوس (1884-1914) نیز اشاره کرد که عناصری از پیشامدرنیسم را نیز ارائه می کند. توسط Alphonsus de Guimarães
وقتی اسمالیا دیوانه شد،
او در برج دراز کشید و خواب دید…
ماهی را در آسمان دید،
او ماه دیگری را در دریا دید.
در خوابی که گم شده بود،
در نور ماه غسل کرد...
او می خواست به آسمان برود،
او می خواست به دریا برود...
و در جنون خود،
در برج شروع به خواندن کرد...
نزدیک بهشت بود،
دور از دریا...
و مثل فرشته آویزان بود
بالها برای پرواز…
او ماه را از آسمان می خواست،
او ماه را از دریا می خواست…
بالهایی که خداوند به او داد
جفت جفت درخشید...
روح او به آسمان عروج کرد،
جسد او به دریا فرود آمد…
Ismália یکی از مشهورترین شعرهای دوره نمادگرایی برزیل است. این داستان دختری را روایت می کند که دیوانه شده تصمیم می گیرد خودکشی کند.
نویسنده به زبانی ساده و ظریف در واقع از یک تراژدی به ما می گوید.لحظه ناامیدی، هذیان و جنون. شکل توصیفی متن تقریباً ما را به تصور صحنه سوق می دهد.