Música Aquarela، اثر توکینیو (تحلیل و معنا)

Música Aquarela، اثر توکینیو (تحلیل و معنا)
Patrick Gray

Aquarela که در اوایل دهه هشتاد منتشر شد، آهنگی است که به دنیای کودکی بازمی گردد. این به شنونده نیاز به تصور سناریوهای جایگزین را یادآوری می‌کند، و به زیبایی توانایی فراتر رفتن از ظرفیت خلاقیت خود فکر می‌کند.

تعداد کمی از مردم می‌دانند، اما این آهنگ برای اولین بار در ایتالیا منتشر شد، جایی که یک آهنگ بزرگ بود. موفق شد، و تنها بعدا توسط توکینیو که آهنگساز نسخه اصلی نیز هست به پرتغالی ترجمه و اقتباس شد.

در کشور ما Aquarela نیز بسیار موفق بود و حتی بیشتر به دست آورد. پس از انتخاب به عنوان موسیقی متن برای یک آگهی تبلیغاتی نمادین که در سال 1984 توسط شرکت مدادسازی آلمانی Faber-Castell منتشر شد.

Toquinho - Aquarela

Lyrics

روی هر ورق کاغذی من یک خورشید زرد می کشم

و با پنج یا شش خط ساختن قلعه آسان است

من مداد را دور دستم می‌چرخانم و به خودم دستکش می‌دهم،

و اگر باران ببارد، با دو ضربه من یک چتر دارم

اگر یک قطره جوهر روی یک کاغذ آبی کوچک بیفتد،

در یک لحظه تصور می کنم یک مرغ دریایی زیبا در آسمان پرواز می کند

پرواز می کند، در اطراف منحنی عظیم شمال و جنوب،

من با او می روم، در سفر، هاوایی، پکن یا استانبول

من یک قایق بادبانی سفید رنگ می کنم، دریانوردی،

در بوسه ای آبی آسمان و دریا بسیار است

هواپیما صورتی و قهوه ای زیبا در میان ابرها ظاهر می شود

همه چیز در اطراف رنگی است، با نورهایش درخشانچشمک زدن

فقط تصور کنید که او در حال رفتن است، آرام، زیبا،

و اگر بخواهیم، ​​او فرود می آید

من یک کشتی در حال حرکت را روی هر ورق کاغذی می کشم

با چند دوست خوب که زندگی را خوب می نوشند

از یک آمریکا به آمریکای دیگر می توانم در یک ثانیه عبور کنم،

قطب نما ساده ای را می چرخانم و در دایره ای می سازم جهان

پسری راه می رود و به سمت دیوار می رود

و آنجا، درست جلوتر، منتظر ماست، آینده است

و آینده یک سفینه فضایی است که ما سعی می کنیم به خلبان،

هیچ وقت یا ترحمی نیست، زمانی برای رسیدن وجود ندارد

بدون درخواست اجازه، زندگی ما را تغییر می دهد، سپس ما را به خندیدن یا گریه دعوت می کند

در این مورد جاده به ما بستگی ندارد که بدانیم یا ببینیم چه چیزی در راه است

پایان آن هیچکس مطمئناً نمی داند به کجا ختم می شود

بیایید همه به یک راهپیمایی زیبا برویم

از آبرنگی که بالاخره روزی رنگ می گیرد

(که رنگ می گیرد)

(که رنگ می گیرد)

(که رنگ می گیرد)

تحلیل اشعار

نامه Aquarela طولانی است و کر ندارد، که می تواند نقطه ضعف آهنگ باشد، اما مانع از موفقیت آن نشد.

گویی خود غنایی در اینجا داستان طولانی را بیان می کند که مستقیماً خاطره را از شنونده لمس می کند:

روی هر ورق کاغذی خورشیدی زرد می کشم

و با پنج یا شش خط ساختن قلعه آسان است

من مداد را دور دستم می کشم و به خودم دستکش می دهم،

و اگر باران ببارد با دو ضربه من یک چتر دارم.باران

در طول بسیاری از آیات، ما فراخوانده شده‌ایم که به تخیل دوران کودکی برگردیم ، که می‌تواند تصاویر و سناریوهایی را در جایی که در ابتدا چیزی وجود نداشت، بسازد.

در افتتاحیه بخش، که در بالا به آن اشاره شد، می بینیم که چگونه کودک تنها با چند ضربه، مجموعه ای از جهان های ممکن را ایجاد می کند که فقط ابزارهای اساسی مانند خطوط و رنگ آمیزی مداد در دست دارند. سبک، بدون اضطرار، و راوی بازی را انتخاب می کند - درست مانند یک سازنده - برای ساختن سناریوهای ممکن یا حتی نشان دادن اشیاء ساده.

بازی کلمه کلیدی برای درک آهنگ توکینیو است که بر اساس جهان بازیگوش است و غریزه خلاق ما را جذاب می کند .

همچنین ببینید: آریانو سواسونا: با نویسنده Auto da Compadecida آشنا شوید

اگر قطره کوچکی از جوهر روی یک کاغذ کوچک آبی بیفتد،

در یک لحظه تصور می کنم یک مرغ دریایی زیبا در حال پرواز است. آسمان

آیات فوق حتی اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای را که در دنیای کودکان رخ می‌دهد، نشان می‌دهد و باعث شناسایی بیشتر شنونده کوچک - یا شنونده بزرگسالی می‌شود که کودکی خود را به یاد می‌آورد.

همچنین ببینید: 10 اثر اصلی خوان میرو برای درک مسیر نقاش سوررئالیست

چند بار هنگام طراحی به طور تصادفی اجازه نمی دهیم کاغذ لکه دار شود؟ اما این واقعیت که طراحی آنطور که انتظار می رفت انجام نشد، تخیل را وادار به کار می کند و راه حلی برای مشکل به سرعت پیدا می شود.

درست پس از آن، نامه دامنه جهان را نشان می دهد و شنونده را وادار می کند تا به کشف این موضوع بپردازد. تخیل در همهعبور بالقوه آن از مرزها و کشف چهار گوشه سیاره:

پرواز، دور زدن منحنی عظیم شمال و جنوب،

من با او خواهم رفت، سفر، هاوایی، پکن یا استانبول

من یک قایق بادبانی سفید رنگ می کنم، دریانوردی،

آسمان و دریا در بوسه ای آبی بسیار است

یک هواپیمای صورتی و قهوه ای زیبا بین ابرها ظاهر می شود

برای رسیدن به این سفر، خود غنایی وسیله حمل و نقل خود را ایجاد می کند: ابتدا یک قایق بادبانی و سپس یک هواپیما.

همچنین مهم است که بر اهمیت رنگ ها در ترکیب توکینیو تأکید کنیم، که در همیشه به دنبال جان بخشیدن به منظره هایی است که نقاشی می کند .

توجه کنید که چگونه اسم ها با رنگ ها دنبال می شوند: قایق بادبانی سفید، بوسه آبی و هواپیما صورتی و مایل به قرمز است.

همه چیز در اطراف رنگی است، با چراغ هایش که چشمک می زند

فقط تصور کنید که دارد می رود، آرام، زیبا،

و اگر بخواهیم فرود می آید

ما همچنین بر این واقعیت تأکید می کنیم که این سفر یک سفر انفرادی است و فقط شامل حضور کودک و تخیل او می شود. معلم آهنگ و در نهایت یک شوخی: هواپیما می تواند برود یا فرود بیاید، این فقط به دستورات سازنده بستگی دارد.

در گزیده زیر، توکینیو چند درس مهم برای آینده معرفی می کند. بزرگسالان:

در هر برگه ای من یک کشتی در حال حرکت ترسیم می کنم

با چند دوست خوب در حال نوشیدنبا زندگی خوب است

از یک آمریکا به آمریکای دیگر می توانم در یک ثانیه عبور کنم،

قطب نما ساده ای را می چرخانم و در دایره ای جهان را می سازم

آیات می آموزند که زندگی پر از ورود و خروج است و اینکه همه چیز گذرا و موقتی است .

تخیل قادر است همه را در مدت زمان بسیار کوتاهی از مکانی به مکان دیگر ببرد و به لطف این ظرفیت اختراعی انسان ها، می توانیم یک سری سناریوهای ممکن را بسازیم.

در این قطعه، خود غنایی نیز تأکید می کند که آنچه واقعاً اهمیت دارد، ارتباط با کسانی است که به شما احساس خوبی می دهند. در اینجا، رویارویی دوستان به شیوه ای بازیگوش و آرام ارائه می شود، به عنوان منبعی برای استراحت و لذت در مواجهه با یک روال آشفته بزرگسالی.

در قسمت زیر، اشعار به آنچه خواهد آمد اشاره می کند:

پسری راه می‌رود و به سمت دیوار می‌رود

و آنجا، درست جلوتر، منتظر ماست، آینده است

و آینده یک سفینه فضایی است که ما سعی می‌کنیم خلبان،

او نه وقت دارد و نه ترحم دارد، حتی برای رسیدن هم وقت ندارد

بدون درخواست اجازه زندگی ما را تغییر می دهد، سپس ما را به خندیدن یا گریه دعوت می کند

برای اولین بار اشاره ای به آینده می شود که با ایده عدم کنترل و ناتوانی در رام شدن همراه است.

از قبل در اینجا پسر متوجه می شود که بسیاری از اتفاقات رخ خواهد داد. از دستان او فرار کند و سرنوشت او فقط نتیجه آرزوهای او نیست

اگر در گذشته، هنگام نقاشی، کودک کنترل کامل کیهان ها را داشت.به موازات آن، همانطور که توسعه می‌یابد، متوجه می‌شود که چیز بسیار کمی در دستانش خواهد بود:

در این جاده این به ما بستگی ندارد که بدانیم یا ببینیم چه خواهد شد

پایان آن نه آدم دقیقاً می‌داند که به کجا می‌رود

بیایید همه به یک راهروی زیبا برویم

از یک آبرنگ که بالاخره یک روز رنگ آن تغییر خواهد کرد

پایان - در نهایت مرگ - با ظرافت فوق العاده برخورد می شود و به عنوان بخشی ضروری از زندگی درک می شود.

در ابیات پایانی ما شاهد محو شدن نقاشی، کوچکی انسان در برابر سرنوشتی نامعلوم هستیم، اما در عین حال ما با تصویری زیبا از یک کت واک آبرنگ، پر از رنگ و زندگی ارائه می شوند.

آهنگ بی انتها Aquarela بلافاصله همذات پنداری را با خواننده برمی انگیزد که به او باز می گردد. اولین سالهای زندگی و با دلتنگی<​​7> از آن لحظاتی را به یاد می آورد که هرگز بر نمی گردند.

این آهنگ علاوه بر اینکه یک قدم زدن زیبا در دوران کودکی است، بازتابی است بر زندگی و گذر زمان .

تاریخ موسیقی

Aquarela نتیجه مشارکت یک برزیلی - توکینیو - و یک ایتالیایی - Maurizio Fabrizio است. 3>

همه چیز از زمانی شروع شد که مائوریتزیو فابریتزیو برای کار با توکینیو به برزیل آمد و در یکی از جلسات، قطعه ای از موسیقی را که ساخته بود به نمایش گذاشت. خلقت مشابه کاری بود که او داشتمدتی قبل با شریک وینیسیوس د مورائس ساخته شد.

با توجه به اتفاق، توکینیو و مائوریتزیو تصمیم گرفتند این دو آهنگ را کنار هم بگذارند، یکی توسط هر نوازنده در کشور مبدأ خود ساخته شده است.

The اشعار در آن زمان به زبان ایتالیایی توسعه یافتند و این اثر Acquarello نام گرفت. ​​اولین بار در ایتالیا منتشر شد، جایی که به زودی به بازار آمد.

صوتی را ببینید توکینیو در حال خواندن آهنگ نسخه ایتالیایی این آهنگ:

Toquinho - Acquarello

گاهی بعد، پس از اینکه Acquarello قبلاً در ایتالیا شناخته شده بود، توکینیو ترجمه و اقتباسی انجام داد و آن را به زبان برزیلی منتشر کرد. بازار.

توکینیو در ابتدا در مورد انتشار آهنگ در برزیل تردید داشت، زیرا برای او سخت بود که آهنگ را با اشعار طولانی و بدون گروه کر به دست آورد. اما، واقعیت این است که در زمان انتشار آن در کشور ما، Aquarela نیز موفقیت بزرگی داشت.

علاوه بر اینکه این آهنگ به طور طبیعی مردم را آلوده می کرد، توسط دو خارجی هدایت می شد. عوامل: Aquarela موضوع یک سریال Globo با حضور دینا صفات بود (شایان ذکر است که در آن مناسبت آهنگ دارای اشعار متفاوتی بود) و موضوع آگهی تجاری Faber-Castell بود که همچنین به ترانه را حتی بیشتر تبلیغ کنید.

تبلیغات تجاری فابر کاستل

آهنگ توکینیو در تبلیغاتی برای شرکت مدادسازی فابر کاستل که در سال 1984 معروف شد استفاده شد.

در تمام مدت از تبلیغات ما می بینیمسناریوهای تصور شده در آهنگ روی کاغذ رنگ و جان می گیرند. خط نقاشی با آیات آهنگ همراه است:

Faber Castell - Aquarela (1983) "نسخه اصلی"

در سال 2018، برند آلمانی دوباره از توکینیو دعوت کرد تا روی تبلیغ برند و اقتباس از آهنگ کار کند.

آهنگساز متن اشعار را تغییر داد و در آن زمان تبلیغ جدیدی منتشر شد که این بار تنوع نژادی برزیل را تبلیغ می کرد.

Caras e Cores Faber-Castell.

همچنین به

مراجعه کنید



Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.