15 شعر کودکانه معروف که بچه ها دوست خواهند داشت (نظر داده شده)

15 شعر کودکانه معروف که بچه ها دوست خواهند داشت (نظر داده شده)
Patrick Gray

شعر این قدرت را دارد که ما را به حرکت درآورد، ما را به جهان‌های دیگر منتقل کند و ما را در مورد پیچیدگی‌های انسانی آموزش دهد.

به همه این دلایل و بسیاری موارد دیگر، تماس کودکان با شعر می‌تواند جادویی باشد و به ما کمک کند. عشق به خواندن که مادام العمر باشد.

آیا به دنبال شعرهای کوتاهی برای خواندن با کودکان و الهام بخشیدن به خوانندگان جوان هستید؟ ترکیب هایی را که برای شما انتخاب کرده ایم و در مورد آنها نظر داده ایم، بررسی کنید.

1. یا این یا آن ، توسط Cecília Meireles

یا اگر باران باشد و خورشید نباشد

یا اگر خورشید باشد و باران نباشد!

یا شما دستکش را می‌پوشید و حلقه نمی‌کنید،

یا حلقه را می‌پوشید و دستکش را نمی‌پوشید!

کسی که به هوا می‌رود بالا نمی‌رود. روی زمین بمان،

آنهایی که روی زمین می مانند در هوا بلند نمی شوند.

حیف که نمی توانی

دو جا باشی در همان زمان!

من یا پول را نگه می دارم و آب نبات را نمی خرم،

یا آب نبات را می خرم و پول را خرج می کنم.

یا این یا که: یا این یا آن…

و من تمام روز را با انتخاب زندگی می‌کنم!

نمی‌دانم دارم بازی می‌کنم، نمی‌دانم در حال مطالعه هستم،

اگر فرار کنم یا آرام بمانم.

اما هنوز نتوانسته ام بفهمم

که بهتر است: این یا آن باشد.

سیلیا مایرلس (1901 - 1964) نویسنده، هنرمند و معلم مشهور برزیلی بود. این نویسنده که یکی از بزرگترین شاعران ملی به شمار می رود، در زمینه ادبیات کودک و نوجوان نیز سرآمد بوده است.

برخی از اشعار ویآهسته

برای رد شدن از پسر کوچولو

با دقت بازش میکنم

برای رد شدن از دوست پسر

بسیار دلپذیر بازش میکنم

برای انتقال آن به آشپز

من ناگهان آن را باز می کنم

برای عبور از کاپیتان

که به عنوان "شاعر کوچک" شناخته می شود، وینیسیوس این استعداد را داشت که یک جادوی خاص را به ظاهر پیش پا افتاده اعطا کند. رویدادها و اشیاء در این شعر موضوع شاعرانه تمام داستانی را نشان می دهد که می توان آن را در یک در ساده گنجاند .

به این ترتیب مشخص می شود که هر عنصر زندگی روزمره بخشی از زندگی ماست. و اگر صحبت می‌کردیم، در مورد ما و اطرافیانمان چیزهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت. در اینجا یک شخصیت از در وجود دارد که انتخاب می کند برای هر شخصیتی که ظاهر می شود به روش های مختلف باز شود.

در زیر به نسخه موزیکال با صدای فابیو جونیور گوش دهید. .:

08 - The Door - Fábio Jr. (DISC NOA'S ARK - 1980)

12. آمارلینها، اثر ماریا دا گراسا ریوس

دریای جزر و مد

این جزر و مد است

خط مادیان

هفت خانه در یک قلم مو.

Pulo paro

و من میرم

در یک پرش کوچک

یک نقطه دیگر

در آسمان نگه دارم.

ماریا دا Graça Rios نویسنده و آکادمیک برزیلی، نویسنده چندین کتاب برای کودکان مانند Chuva rainu و Abel e a fera است. در Amarelinha ، موضوع شاعرانه چندین جناس از نام بازی معروف ایجاد می کند.

در ترکیب، به نظر می رسد خود غنایی یک کودک باشد. که دارد هاپسکاچ بازی می کند و می رودتوصیف حرکات آنها، تا پایان بازی.

13. عروسک ، نوشته اولاوو بیلاچ

ترک توپ و خروس شاتل،

که همین الان با آن بازی می کردند،

به خاطر یک عروسک،

دو دختر داشتند دعوا می کردند.

اولین گفت: "مال من است!"

— "مال من است!" دیگری فریاد زد؛

و هیچکس نتوانست جلوی خود را بگیرد،

حتی عروسک را رها نکرد.

چه کسی بیشترین رنج را متحمل شد (بیچاره!)

این عروسک بود. او قبلاً

تمام لباسهایش را پاره کرده بود،

و صورت کوچکش مچاله شده بود.

آنها او را به سختی کشیدند،

که بینوایان چیزی به نصف پاره شد،

از دست دادن یدک زرد

که شکل گرفت.

و بعد از این همه خستگی،

به توپ برگشت و the shuttlecock,

هر دو، به دلیل دعوا،

همچنین ببینید: افسانه ملخ و مورچه (با اخلاق)

عروسک را از دست داد...

Olavo Bilac (1865 - 1918) شاعر معروف پارناسی برزیلی بود که همچنین نوشت آهنگ ها سرنوشت بچه ها را رقم زدند. در A Boneca ، موضوع داستان دو دختر را روایت می کند که به دلیل اینکه می خواستند با یک عروسک بازی کنند، شروع به دعوا کردند.

به جای اشتراک گذاری و ادامه بازی، هر کدام می خواستند عروسک برای تو آنها با این همه سختی کشیدن عروسک بیچاره را نابود کردند و در نهایت هیچکس با او بازی نکرد. این شعر به کودکان یادآوری می کند که ضروری است که یاد بگیریم به اشتراک بگذاریم و اینکه حرص و طمع تنها به نتایج بدی منجر می شود.

خواندنی و انیمیشنی را که از این شعر ایجاد شده است را بررسی کنید:

Mucuninha - عروسک (اولاوو بیلاک) -شعر کودک

14. پنگوئن ، نوشته وینیسیوس دی موراس

صبح بخیر پنگوئن

کجا میری

با عجله؟

نه من بد هستم

نترس

از من نترس.

من فقط دوست دارم

کلاهت را بزنم

جک فروت

یا خیلی سبک

دم را بیرون بکش

از ژاکتت.

در این شعر پر از طنز خوب، وینیسیوس با ظاهر پنگوئن ها از آنجایی که آنها سیاه و سفید هستند، به نظر می رسد رسمی لباس پوشیده اند ، دمپایی به تن دارند.

بنابراین، به نظر می رسد سوژه غزلی پسری است که حیوان را از دور می بیند و می خواهد به آن نزدیک شوید و او را لمس کنید، سعی کنید او را نترسانید.

نسخه شعر تنظیم شده توسط توکینیو را از دست ندهید:

Toquinho - O Penguim

15. دستور پختی برای دفع غم ، نوشته روزانا موری

صورتی بسازید

و غم را

به طرف دیگر بفرستید

از دریا یا ماه

برو وسط خیابان

و یک پایه دستی بکار

کار احمقانه ای انجام بده

سپس دستانت را دراز کن

اولین ستاره را بردارید

و به دنبال بهترین دوست خود

برای یک آغوش طولانی و محکم بگردید.

روزانا موری (1950) نویسنده ای از ریودوژانیرو، نویسنده آثار شعر و کتابهایی با هدف کودکان. این نویسنده اولین کتاب خود را با نام فردو د کارینیو در سال 1980 منتشر کرد. که درشادی . وقتی غمگین هستیم، بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که این روند رنج را قطع کنیم و به دنبال چیزی بگردیم که ما را بخنداند (مثلاً کاشت درخت موز).

چیزی که نمی توان از دست داد دوستی است: حضور ساده یک دوست می تواند برای از بین بردن غم کافی باشد.

همچنین ببینید

    تقدیم شده به کودکان به کلاسیک های واقعی تبدیل شده اند و همچنان در بین خوانندگان در هر سنی بسیار محبوب هستند. شاید معروف ترین این ترکیب شامل آموزه‌ای اساسی در مورد نحوه عملکرد زندگی است: ما دائماً مجبوریم انتخاب کنیم.

    اما این نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم همه چیز را همزمان داشته باشیم. وقتی چیزی را انتخاب می کنیم، چیز دیگری را رها می کنیم. شاعر موفق می شود این احساس ابدی ناتمامی را از طریق مثال های ساده و با عناصر روزمره ترجمه کند.

    شعر: یا این، یا آن سیسیلیا مایرلس

    درباره اشعار سیسیلیا میرلس بیشتر بدانید.<1

    2. مردم متفاوت هستند ، نوشته روث روچا

    آنها دو کودک زیبا هستند

    اما آنها بسیار متفاوت هستند!

    یکی همه بی دندان است،

    دیگری پر از دندان است…

    یکی ژولیده،

    دیگری پر از شانه است!

    یکی عینک می‌زند،

    و دیگری فقط لنز می پوشد.

    یکی بستنی دوست دارد،

    دیگری گرم دوست دارد.

    یکی موهای بلند دارد،

    دیگری آنها را کوتاه می کند. بستن .

    نخواه آنها مثل هم باشند،

    علاوه بر این، حتی تلاش نکن!

    آنها دو کودک زیبا هستند،

    اما آنها بسیار متفاوت هستند!

    روث روچا (1931) یکی از بزرگترین نویسندگان کتاب های کودکان در صحنه ملی است. محبوب ترین آهنگ او بدونشک، حق کودکان ، که نویسنده شرایط یک کودکی سالم و شاد را برشمرده است.

    همچنین ببینید: غایت وسیله را توجیه می کند: معنای عبارت، ماکیاولی، شاهزاده

    اما در این مقاله، شعر مردم متفاوت هستند را تحلیل کردیم. ، برای پیام اجتماعی قوی آن . در اینجا نویسنده درک و پذیرش تفاوت را به خواننده می آموزد.

    در شعر مقایسه دو کودک و نتیجه گیری این است که آنها هم در تصویر و هم در ذائقه خود با هم تضاد دارند. موضوع شاعرانه روشن می کند که یکی بر دیگری برتری ندارد: هیچ راه درستی برای بودن وجود ندارد.

    در جهانی که هنوز با معیارهای محدود زیبایی و رفتار اداره می شود، روت روچا به کودکان یادآوری می کند (و بزرگسالان ) که انسان چندگانه است و اینکه همه مردم سزاوار احترام یکسان هستند.

    3. پاتو ، اثر وینیسیوس دو موراس

    اینجا اردک می آید

    پنجه اینجا، پنجه آنجا

    اینجا اردک می آید

    برای اینکه ببینید آنجا چه چیزی وجود دارد.

    اردک احمق

    لیوان را نقاشی کرد

    به مرغ سیلی زد

    به اردک ضربه بزنید

    از روی آن پرید سوف

    در پای اسب

    لگد زده شد

    یک خروس بزرگ کردند

    یک تکه خورد

    جنیپاپ

    خفه شد

    گلودرد داشت

    به چاه افتاد

    کاسه را شکست

    خیلی ها پسر را کردند

    چه کسی به دیگ رفت.

    وینیسیوس د مورائس (1913 - 1980) که مورد علاقه بزرگسالان بود، همچنین شاعر و موسیقی‌دانی بود که در بین کودکان بسیار محبوب بود. پاتو بخشی از ساخته های کودکان از "poetinha" است کهدر اثر A Arca de Noé (1970) منتشر شد.

    اشعار، عمدتاً بر روی حیوانات، برای فرزندان هنرمند، سوزانا و پدرو سروده شد. سال‌ها بعد، وینیسیوس با همکاری توکینیو، اقتباس‌های موسیقایی از این آیات را منتشر کرد.

    O Pato یک شعر سرگرم‌کننده برای خواندن با کودکان است، زیرا ریتم و همسانی‌های آن (تکرار همخوان‌ها) . ابیات حکایت از اردکی دارد که تا به حال شیطنت های زیادی داشت.

    به تدریج شاهد عواقب رفتار بد او هستیم . به دلیل اعمال بدش، اردک بیچاره می‌میرد و در گلدان می‌رود.

    پاتو

    درباره شعر وینیسیوس دو موراس بیشتر بدانید.

    4. فاخته ، نوشته مارینا کولاسانتی

    باهوش تر از دیوانه

    این پرتره فاخته است.

    اینم یکی که نمیشه کشت

    برای ساختن یک تخم مرغ لانه

    و حتی به بال زدن

    برای ساختن خانه فکر نمی کند.

    برای او، تجارت خوبی است

    زندگی در خانه دیگران است،

    و شما حتی به آزار و اذیت دست نمی زنید.

    تخم های آنها، سریع،

    آنها را در خانه همسایه بگذارند. لانه

    سپس از بیکاری لذت می برد

    در حالی که همسایه در حال پرورش است

    مارینا کولاسانتی (1937) نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی-برزیلیایی، نویسنده چندین اثر محبوب کودکان است. و ادبیات جوانان.

    فاخته بخشی از اثر Cada bicho Seu Capriccio (1992) است، که در آن کولاسانتی عشق به شعر را با عشق برایحیوانات . بنابراین، آیات آن، ویژگی‌های هر حیوان را مشاهده و توصیف می‌کند و خواننده جوان را آموزش می‌دهد.

    شعر مورد تحلیل بر رفتار فاخته، کاملاً متفاوت از رفتار پرندگان دیگر تمرکز دارد. فاخته به جای ساختن لانه خود، به تخم گذاری در لانه دیگران مشهور است.

    بنابراین، تخم فاخته توسط پرندگان گونه های دیگر از تخم خارج می شود. این واقعیت باعث می شود که حیوان در فرهنگ ما مترادف زیرکی و استقلال دیده شود.

    5. مادر ، اثر سرجیو کاپارلی

    روی اسکیت، روی دوچرخه

    با ماشین، موتور سیکلت، هواپیما

    روی بال پروانه

    و در چشمان شاهین

    با قایق، با تندبادها

    سوار بر اسب در رعد و برق

    به رنگهای رنگین کمان

    در غرش از یک شیر

    در لطف دلفین

    و در جوانه زنی دانه

    من نام تو را مادر می آورم

    در نخل از دست من.

    سرجیو کاپارلی (1947) روزنامه نگار، معلم و نویسنده ادبیات کودکان برزیلی است که در سال های 1982 و 1983 جایزه جابوتی را از آن خود کرد.

    این شاعر چند تصنیف درباره مادر نوشت شکل و ارتباط بی انتها او با کودکان. در Mãe ، ما یک اعلان عشق از سوژه به مادرش داریم.

    او با برشمردن همه چیزهایی که می بیند، نشان می دهد که خاطرات و آموزه های مادر در هر عنصر واقعیت وجود دارد. ، هر ژست روزمره.

    به این ترتیب کلماتشیرینی کاپارلی حسی بزرگتر از خود زندگی و پیوند ناگسستنی بین مادر و کودک را ترجمه می کند .

    6. Pontinho de vista ، نوشته پدرو Bandeira

    من کوچیک هستم، به من می گویند،

    و من خیلی عصبانی می شوم.

    باید نگاه کنم به همه

    در حالی که چانه اش را بالا آورده است.

    اما اگر مورچه ای صحبت می کرد

    و من را از روی زمین می دید،

    حتماً می گفت:

    - اوه من، چه پسر بزرگی!

    پدرو باندیرا (1942) نویسنده برزیلی آثار کودکان است که در سال 1986 جایزه جابوتی را از آن خود کرد. این یکی از شعرهای این کتاب است. در حال حاضر من کوچک هستم ، در سال 2002 منتشر شد. به نظر می رسد موضوع کودکی است که "دیدگاه" خود را در مورد زندگی منتقل می کند.

    او ادعا می کند که او را کوچک می بینند. توسط دیگران و نیاز به بالا بردن سر برای صحبت با دیگران. با این حال، او می داند که مفاهیم مطلق نیستند و به نوع نگاه ما به چیزها بستگی دارد.

    به عنوان مثال، از منظر مورچه، خود غنایی بسیار بزرگ است، یک غول واقعی. به این ترتیب و از طریق مثالی قابل دسترس برای کودکان، پدرو باندیرا درس مهم در موضوع ذهنیت ارائه می دهد .

    7. خوکچه هندی ، نوشته مانوئل باندیرا

    وقتی شش ساله بودم

    یک خوکچه هندی گرفتم.

    چه درد دلی برایم ایجاد کرد

    چون حیوان کوچک فقط می خواست زیر اجاق گاز باشد!

    من او را به اتاق نشیمن بردم

    بهترینناز اما تمیز

    دوست نداشت:

    میخواست زیر اجاق باشه.

    به هیچ کدوم از لطافت من اهمیت نمیداد...

    — ای خوکچه هندی من اولین دوست دختر من بود.

    مانوئل باندیرا (1886 - 1968) یکی از مهمترین صداهای مدرنیسم برزیلی بود. اشعار او به زبان ساده و مستقیم، خوانندگان چندین نسل را مجذوب خود کرده و همچنان مجذوب خود کرده است.

    خوکچه هندی یکی از ساخته های او مناسب برای کودکان است. با یادآوری دوران کودکی، موضوع شاعرانه در مورد خوکچه هندی سابق خود و رابطه دشوار که با حیوان داشت تأمل می کند.

    علیرغم ارائه تمام محبت و راحتی به حیوان خانگی، او "فقط می خواست زیر اجاق باشد». در ابیات، خود غنایی از اولین باری که طرد شد را احساس می کند، خاطره ای که تا پایان عمر از آن نگهداری می کند صحبت می کند.

    گاهی اوقات عشق ما با همان شدت بر نمی گردد. . حتی با لحن مالیخولیایی، سوژه واقعیت را به راحتی می‌گیرد و می‌داند که بخشی از زندگی است.

    Manuel Bandeira - Porquinho da India

    درباره شعر مانوئل بادیرا بیشتر بدانید.

    8. پرنده کوچولو ، اثر فریرا گولار

    پرنده کوچک،

    که به آرامی

    تو روی دست من فرود می آیی

    آن کجاست آیا شما از یک جنگل می آیید؟

    از چند آهنگ؟

    آه، شما مهمانی هستید

    من نیاز داشتم

    این قلب!

    من می دانم که قبلامی روی

    و تقریباً مطمئن است

    که برنمی گردی، نه.

    اما شادی باقی می ماند

    که روزی بود

    که در آن یک پرنده کوچک

    روی دست من فرود آمد.

    فریرا گولار (1930 - 2016) شاعر، نویسنده، منتقد و مقاله نویس برزیلی و یکی از بنیانگذاران آن بود. نئوکانکرتیسم.

    در Menina Passarinho ، موضوع به کسی می‌پردازد که حرکاتش سبک و ظریف است. بنابراین، او دختر را با پرنده ای مقایسه می کند که از کنارش می گذرد و روی دستش فرود می آید.

    این جلسه کوتاه می تواند پسر را خوشحال کند و باعث مهمانی در قلب شما اگرچه او می داند که این لحظه زودگذر است و احتمالاً دیگر هرگز منینا پاسارینیو را نخواهد دید، اما موفق می شود از حافظه او قدردانی کند.

    این ترکیب به خوانندگان یادآوری می کند که همه چیز نمی تواند برای خاص بودن باید برای همیشه دوام بیاورد گاهی اوقات، لحظه های گذرا می توانند زیباترین و همچنین شاعرانه ترین باشند.

    یک اقتباس موسیقایی را با صدای Cátia de França ببینید:

    Cátia de França - Menina Passarinho (1980)

    از فرصت استفاده کنید و شعر فریرا گولار را بهتر بررسی کنید.

    9. بیننده زرافه ، اثر لئو کانها

    با

    آن

    گردن

    طول

    سنبله

    espicha

    espicha

    غذا

    حتی به نظر می رسید

    که او

    فردا را دید

    Leonardo Antunes Cunha (1966)، معروف به Leo Cunha، روزنامه نگار و نویسنده برزیلی است کهبه طور عمده به خلق آثاری برای کودکان اختصاص داده شده است.

    در A Girafa Vidente ، شاعر بر ویژگی شناخته شده حیوان تمرکز می کند: قد آن. گویی با فرض دیدگاه کودک، گردن دراز زرافه را می بیند که تقریباً پایانی ندارد.

    چون آنقدر بلند است، موضوع شاعرانه پیشنهاد می کند که می تواند فراتر را ببینید، حتی می تواند آینده را پیش بینی کند. همچنین خنده دار است که متوجه شوید که ساختار ساختار (برج باریک و عمودی) به نظر می رسد شکل حیوان را تکرار می کند .

    10. مترسک ، اثر آلمیر کوریا

    مرد نی

    قلب علف

    می رود

    کم کم

    در دهان پرنده

    و پایان.

    Almir Correia نویسنده برزیلی ادبیات کودکان است که با انیمیشن نیز کار می کند. شاید به همین دلیل، شعر اسپانالهو ترکیبی است که بسیار مبتنی بر جنبه های بصری است. این شعر که تنها از شش بیت تشکیل شده است، تصویر بسیار واضحی از مترسکی که در طول زمان متلاشی می شود را ترسیم می کند .

    هیچ یک از اینها به شکلی غم انگیز یا غم انگیز به تصویر کشیده نمی شود، زیرا همه بخشی از زندگی است. . مترسکی که هدفش ترساندن پرندگان است، در نهایت توسط منقار آنها بلعیده می شود.

    11. در ، نوشته وینیسیوس دو موراس

    من از چوب ساخته شده ام

    چوب، ماده مرده

    اما هیچ چیز در جهان وجود ندارد

    زنده تر از یک در.

    باز می کنم




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.