9 اثر از میکل آنژ که تمام نبوغ او را نشان می دهد

9 اثر از میکل آنژ که تمام نبوغ او را نشان می دهد
Patrick Gray
در سال 1524 فلورانس را برای همیشه به مقصد رم ترک کرد، کار ناتمام ماند و مجسمه هایی که او ساخته بود بعداً توسط دیگران در مکان مناسب خود در کلیسای مدیچی قرار گرفتند.

آنچه امروز به دست ما رسیده است دو مقبره است. جدارهای دوقلو و روبه روی هم در نمازخانه قرار گرفته اند. از یک طرف، لورنزو د مدیچی، که در موقعیتی منفعل، متفکر و تفکر نشان داده شده است، این شخصیت را به شیوه زندگی لورنزو مدیچی واقعی نزدیک می کند.

از سوی دیگر، جولیانو، در دوران سربازی باشکوه او، به شیوه ای فعال، با زره و دارای حرکت نشان داده شده است. به نظر می رسد که پای چپ می خواهد این شخصیت عظیم و قدرتمند را بلند کند.

در پای آنها دو تمثیل قرار دارد، شب و روز (مقبره لورنزو مدیچی)، گرگ و میش و سپیده دم (مقبره جولیانو مدیچی) .

از آنجایی که روز و سپیده دم چهره های مردانه و شب و گرگ و میش چهره های زنانه هستند، صورت تمثیل های مردانه ناتمام است، جلا داده نشده است.

9. The Last Pietàs

Pietà - 226 سانتی متر، Museo dell'Opera del Duomo، فلورانس

میکل آنژ یکی از نوابغ بزرگ رنسانس ایتالیا بود و حتی امروزه نیز نام او به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین هنرمندان تمام دوران زنده است. در اینجا به 9 اثر اصلی او نگاه می کنیم.

1. Madonna of the Stairs

Madonna of the Stairs - 55.5 × 40 cm - Casa Buonarroti, Florence

Madonna of the Stairs یک نقش برجسته مرمری است که بین سالهای 1490 و 1492 حکاکی شده است. کار قبل از اینکه میکل آنژ 17 ساله شود و در حالی که او هنوز در باغ های مدیچی، در فلورانس، با برتولو دی جووانی مشغول به تحصیل بود، به پایان رسید.

این نقش برجسته، باکره را نشان می دهد که روی مجموعه ای از پله ها نشسته و او را در آغوش گرفته و پوشانده است. پسری که او خواهد خوابید، با شنل.

پله ها بقیه پس زمینه را تکمیل می کنند و در پس زمینه، بالای این پله ها، دو کودک (پوتی) را می بینیم که مشغول بازی هستند، در حالی که کودک سوم روی نرده تکیه داده است.

کودک چهارم پشت باکره است و به کودک دراز کشیده کمک می کند تا ملحفه ای را که هر دو در دست دارند (کنایه از کفن مصائب مسیح) دراز کند.

در این اثر، میراث کلاسیک، هلنیستی، رومی، خودنمایی می کند و در آن ایده آتاراکسی (مفهوم فلسفه اپیکوری) را می یابیم که شامل عدم بی قراری روح است.

تفاوت این مفهوم با بی علاقگی در این است که در آتاراکسی احساس نفی یا حذف وجود ندارد، بلکه با تلاش برای یافتن قدرت باعث شادی می شود.تصمیم گرفت که مقبره فقط از یک نما تشکیل شده باشد و همچنین مکان را به کلیسای سن پیترو در وینکولی در رم تغییر داد.

موسی

قبر ژولیوس دوم - جزییات موسی

علیرغم تمام مشکلات مربوط به این مقبره، و این واقعیت که در نهایت اندکی از آنچه برای تصور آن در نظر گرفته شده بود، انجام شد، میکل آنژ به مدت سه سال به شدت برای آن کار کرد.

بنابراین، از سال 1513 تا 1515، میکل آنژ برخی از برجسته ترین آثار دوران حرفه ای خود را حکاکی کرد، و یکی از آنها، موسی، همان چیزی است که امروزه خواستار بازدید کسانی است که برای دیدن مقبره به سن پیترو سفر می کنند. .

موسی یکی از مجسمه هایی است که در کمال رقیب پیتای واتیکان است و به همراه سایرین مانند زندانیان یا بردگان، مقدر شده است که مقبره جداری را تزئین کنند.

در این مجسمه شجاعت و نگاه وحشتناک پیکر (Terribilità) خودنمایی می کند، زیرا مانند دیوید، این مجسمه دارای یک زندگی درونی شدید است، نیرویی که فراتر از سنگی است که پیکره از آن گرفته شده است.

تحمیل کننده. و موسی با نوازش ریش بلند و مفصل آن، به نظر می رسد با نگاه و بیان خود تضمین می کند که همه کسانی که از این امر سر باز می زنند مجازات خواهند شد، زیرا هیچ چیز از خشم الهی در امان نیست.

زندانی یا بردگان

برده در حال مرگ و برده شورشی - لوور، پاریس

همراه با موسی، مجموعه‌ای از مجسمه‌های معروف به زندانیان یابردگان، آنها از آن دوره شدید کار بیرون آمدند.

دو تا از این کارها به پایان رسید، برده در حال مرگ و برده شورشی و در موزه لوور پاریس هستند. اینها باید روی ستونهای طبقه پایین قرار می گرفتند.

هوسانگیگی برده در حال مرگ برجسته است و حالت پذیرش آن، نه مقاومت در برابر مرگ.

در همین حال، Slave Rebel، با چهره ای صیقل نیافته و بدنی درهم و برهم در وضعیتی ناپایدار، به نظر می رسد که در برابر مرگ مقاومت می کند، از تسلیم شدن خودداری می کند و برای رهایی از زندان تلاش می کند.

زندانی ها یا برده ها - Galleria dell' Accademia، فلورانس

چهار اثر دیگر از این دوره حاصل شد و اینها "غیر نهایی" را ستایش می کنند. نیروی بیانی در این آثار چشمگیر است، زیرا می‌توان مشاهده کرد که هنرمند چگونه فیگورها را از بلوک‌های سنگی عظیم رها کرده است.

همچنین ببینید: 10 آهنگ مهم بوسا نوا (با تجزیه و تحلیل)

و با ناتمام گذاشتن آنها، در نهایت به عنوان تمثیلی برای یکی از مضامین عمل می‌کنند. تمام کار و زندگی میکل آنژ را همراهی کرد و عذاب داد: بدن به مثابه زندان روح بلوک‌های مرمر زندانی برای پیکرهایی بود که او با اسکنه‌اش آزاد می‌کرد.

با این گروه از چهار مجسمه می‌بینیم که این نبرد در حال انجام است و به نظر می‌رسد این زندان برای چهره‌هایی که پوشیده شده یا درهم می‌آیند چقدر دردناک است. با وزن یا ناراحتی ایناسارت روح.

8. مقبره های لورنزو مدیچی و جولیانو مدیچی

مقبره لورنزو مدیچی - 630 در 420 سانتی متر - کلیسای کوچک مدیچی، کلیسای سن لورنزو، فلورانس

در سال 1520، میکل آنژ توسط لئو X و پسر عمویش و پاپ آینده کلمنت هفتم، جولیو د مدیچی، مأموریت می یابد تا کلیسایی برای تشییع جنازه در سان لورنزو در فلورانس بسازد تا مقبره های لورنزو و جولیانو د مدیچی را در خود جای دهد.

در ابتدا. ، پروژه ها این هنرمند را هیجان زده کرد که با شور و حرارت اطمینان داد که می تواند آنها را همزمان انجام دهد. اما مشکلات متعددی در این راه به وجود آمد و درست مانند مقبره جولیوس دوم، آنچه در ابتدا رویای آن بود در طول راه گم شد.

پروژه ایده آل شده توسط میکل آنژ به عنوان اصل خود ارتباط بین مجسمه سازی و معماری بود. و نقاشی اما نقاشی‌های مقبره‌ها هرگز مشخص نشدند.

مقبره جولیانو مدیچی - 630 x 420 سانتی‌متر -

کلیسای جامع مدیچی، کلیسای سن لورنزو، فلورانس

در حین کار بر روی مقبره مدیچی ها، انقلابی در فلورانس علیه آنها در گرفت و در مواجهه با این سناریو، میکل آنژ کار را متوقف کرد و طرف شورشیان را گرفت.

اما هنگامی که شورش سرکوب شد، پاپ او را به شرط از سرگیری کار عفو کرد و بنابراین میکل آنژ برای کسانی که علیه آنها شورش کرده بود به کار بازگشت.

در پایان، زمانی که میکل آنژزیبایی و کمال در هنر و تصور اینکه از طریق این هنر به خدا می رسد.

بنابراین سالهای پایانی او وقف دیگر اشتیاق او یعنی امر الهی است و شاید به همین دلیل آخرین کارهایش نیز همین مضمون را داشته باشد. و ناتمام ماندند.

پیتا و پیتا روندانینی دو تیله ناتمام هستند و به خصوص روندانینی عمیقاً گویا و آزاردهنده است.

به عنوان تمثیلی از همه رنج و روح پرتلاطم که میکل آنژ آن را در تمام زندگی خود حمل کرد و به ویژه در این سال های آخر زندگی و آفرینش، چهره باکره را که فرزند مرده خود را حمل می کرد، در پیتا روندانینی با ویژگی های خاص خود مجسمه سازی کرد.

در نتیجه ایده آل را رها کرد. از زیبایی انسانی که تمام عمر او را تعقیب کرد و با این کار گفت که فقط در تسلیم کامل در برابر خدا می توان به خوشبختی و آرامش دست یافت.

در سال 1564 میکل آنژ در سن 89 سالگی درگذشت و تا پایان او توانایی های جسمی و ذهنی خود را حفظ کرد.

پاپ تمایل خود را برای دفن او در سن پیترو در رم نشان داده بود، اما میکل آنژ، قبل از مرگ، تمایل خود را برای دفن در فلورانس، جایی که ترک کرده بود، به وضوح اعلام کرده بود. در سال 1524، بنابراین تنها پس از مرگ به شهر خود بازگشت.

همچنین ببینید

بر دردها و مشکلات غلبه کند.

بنابراین، باکره در تفکر در مورد فداکاری آینده پسرش بی‌تفاوت است، نه به این دلیل که رنج نمی‌کشد، بلکه به این دلیل که باید راه‌هایی برای غلبه بر این درد بیابد.

برای ساختن این نقش برجسته، میکل آنژ از تکنیک دوناتلو (1386 - 1466، مجسمه ساز ایتالیایی دوره رنسانس)، "sticiatto" (مسطح شده) استفاده کرد.

2. Centauromachy

Centauromachy - 84.5 × 90.5 سانتی متر - Casa Buonarroti، فلورانس

ساخته شده پس از مدونا از پلکان، Centauromachy (نبرد قنطورس)، نقش برجسته مرمری است که در حدود سال 1492 اجرا شده است. ، زمانی که میکل آنژ هنوز در باغ های مدیچی مشغول به تحصیل بود.

این نبرد بین سنتورها و لاپیداری ها را به تصویر می کشد، زمانی که در مراسم عروسی پرنسس هیپودامیا و پیریتوس (پادشاه لاپیت ها)، یکی از سنتورها تلاش کرد تا ربودن شاهزاده خانم، رویدادی که منجر به نبرد بین طرفین شد.

جسدها پیچ خورده و در هم پیچیده هستند و تشخیص اینکه چه کسی چه کسی است دشوار است. برخی درهم تنیده با دیگران، برخی شکست خورده در زمین، همه فوریت و ناامیدی یک نبرد را نشان می دهند.

با این کار، میکل آنژ جوان از قبل علاقه خود را به برهنگی فرض می کند، زیرا برای او زیبایی انسان یک بیان بود. امر الهی و در نتیجه اندیشیدن به اثری که نمایانگر این زیبایی از طریق برهنگی باشد، تفکر در تعالی خداوند است.

این تسکین است.این عمداً ناتمام است، چیزی که مشخصه کار میکل آنژ است، که بنابراین ناتمام بودن را به عنوان یک مقوله زیباشناختی، «نامتناهی» از سنین پایین فرض می‌کند.

در اینجا فقط بخش‌هایی از بدن‌ها (عمدتاً تنه‌های پیکره‌ها) وجود دارد. ) نشان داده شده اند که کار شده و صیقل داده شده اند، در حالی که سرها و پاها ناقص هستند.

3. Pietà

Pietà - 1.74 متر x 1.95 متر - Basilica di San Pietro، واتیکان

به دلیل تأثیر مرگ لورنزو مدیچی در سال 1492، میکل آنژ فلورانس را به مقصد ونیز ترک کرد. و بعداً به بولونیا، تنها در سال 1495 به فلورانس بازگشت، اما بلافاصله به رم رفت.

همچنین ببینید: 8 شعر برای تجلیل از قدرت زنان (توضیح داده شده)

و در رم بود که، در سال 1497، کاردینال فرانسوی ژان بیلهرس د لاگراولاس به هنرمند دستور ساخت یک پیتا در سنگ مرمر را داد. کلیسای سن پیترو در واتیکان.

پیتا مجسمه میکل آنژ یک مجسمه مرمری است که بین سال های 1498 و 1499 اجرا شده است و یکی از بزرگترین تقریب ها در زمینه هنر برای تکمیل کمال است.

در اینجا میکل آنژ قرارداد را زیر پا می گذارد و تصمیم می گیرد که نماینده باکره کوچکتر از پسرش باشد. او با زیبایی باورنکردنی، مسیح را که مرده در پاهایش خوابیده نگه می‌دارد.

هر دو چهره آرامش را نشان می‌دهند، و باکره مستعفی بدن بی‌جان پسرش را در نظر می‌گیرد. بدن مسیح از نظر تشریحی کامل است و پارچه‌ها تا حد کمال کار شده‌اند.

در تقابل با "غیر محدود"، این مجسمه "فینیتو" استتعالی کل کار فوق العاده صیقلی و تمام شده است و شاید میکل آنژ به کمال واقعی دست یافته است.

این هنرمند به قدری به این مجسمه افتخار می کرد که امضای خود را (این تنها سنگ مرمر امضا شده توسط میکل آنژ است) روی روبان حک کرد. که قفسه سینه باکره را با این جمله تقسیم می کند: "Michael Angelus Bonarotus Floren. faciebat".

همه چیز را در مورد مجسمه Pietà بررسی کنید.

4. دیوید

دیوید - Galleria dell'Accademia، فلورانس

در سال 1501 میکل آنژ به فلورانس باز می گردد و از آن بازگشت دیوید متولد می شود، مجسمه مرمری به ابعاد بیش از 4 متر که بین سال های 1502 ساخته شده است. و 1504.

در اینجا بازنمایی داوود قبل از رویارویی با جالوت صورت می‌گیرد و بدین ترتیب میکل آنژ با نمایش چهره غیر برنده، اما سرشار از خشم و تمایل برای رویارویی با ستمگر خود، نوآوری می‌کند.

دیوید نمونه ای جذاب از نیروی محرکه کار این هنرمند است، چه در انتخاب برهنه کامل و چه در تلاطم درونی که چهره نشان می دهد.

این مجسمه به نمادی برای شهر فلورانس تبدیل شده است. پیروزی دموکراسی در برابر قدرت مدیچی ها.

تحلیل دقیق تر کار دیوید را ببینید.

5. توندو دونی

میکل آنژ و لئوناردو داوینچی دو بزرگ‌ترین و رساترین نام‌هایی بودند که از رنسانس ایتالیا ظهور کردند. حتی امروزه آثار او الهام بخش و تحسین برانگیز است، اما در حالی که درزندگی و معاصر بودن، این دو هرگز به توافق نرسیدند و چندین بار با هم درگیر شدند.

Tondo Doni - 120 سانتی متر -

Galleria degli Uffizi، فلورانس

یکی از اصلی ترین ها دلیل شوک در میان هنرمندان، تحقیر اعلام شده ای بود که میکل آنژ نسبت به نقاشی احساس می کرد، به ویژه نقاشی رنگ روغن، که او آن را فقط برای زنان مناسب می دانست.

برای او، هنر واقعی مجسمه سازی بود، زیرا تنها از طریق نیروی فیزیکی می توان به آن دست یافت. برتری.

مجسمه‌سازی مردانه بود، برخلاف نقاشی رنگ روغن، تکنیکی که لئوناردو ترجیح می‌داد، اجازه اشتباه یا تجدید نظر را نمی‌داد، که اجازه می‌داد نقاشی در لایه‌ها اجرا شود و همچنین اصلاحات دائمی را امکان پذیر می‌کرد.

از نظر میکل آنژ، در نقاشی تنها تکنیک فرسکو به اولویت مجسمه سازی نزدیک شد، زیرا به عنوان تکنیکی که روی پایه ای تازه اجرا می شود، نیاز به دقت و سرعت داشت و اجازه خطا یا اصلاح را نمی داد. جای تعجب نیست که در یکی از معدود آثار نقاشی متحرک منسوب به این هنرمند، توندو دونی، از تکنیک تمپر روی تابلو در "توندو" (دایره) استفاده کرده است.

این اثر بین سالهای 1503 و 1504 ساخته شده است. این یک خانواده مقدس غیر متعارف را به تصویر می کشد.

از یک طرف، به نظر می رسد دست چپ باکره سعی در درک جنسیت پسرش دارد. از سوی دیگر، اطراف خانواده که در پیش‌زمینه است، چهره‌های متعددی به چشم می‌خوردبرهنه.

این چهره ها، «ایگنودی»، اینجا نوجوانان، بعداً در اثر دیگری از میکل آنژ (در سقف کلیسای سیستین)، اما در آنجا با ظاهری بالغ تر نشان داده خواهند شد.

6. نقاشی های دیواری کلیسای سیستین

کلیسای سیستین

در سال 1508 میکل آنژ یکی از برجسته ترین آثار خود را به درخواست پاپ ژولیوس دوم آغاز کرد که سال ها قبل او را برای طراحی به رم فرا خوانده بود. و برای ساختن مقبره او.

او با دانستن تحقیر خود نسبت به نقاشی، از اینکه میکل آنژ این کار را پذیرفت ناراحت بود و در طی آن نامه های متعددی نوشت که در آنها نارضایتی خود را نشان داد.

اما نقاشی های دیواری در کلیسای سیستین شاهکاری چشمگیر است که هنوز هم جهان امروز را خیره کرده و تحت تاثیر قرار می دهد.

سقف

سقف کلیسای سیستین - 40 متر در 14 متر - واتیکان

از 1508 تا 1512، میکل آنژ سقف کلیسا را ​​نقاشی کرد. این یک کار فشرده بود و در آن تسلط کامل بر هر دو روش "بون فرسکو" (فرسکو) و تکنیک طراحی وجود دارد.

از آنجایی که این تکنیک نیاز به نقاشی روی گچ مرطوب دارد، به این معنی که فرآیند باید سریع باشد. و هیچ اصلاح یا رنگ آمیزی مجدد وجود ندارد.

تصور این که هنرمند به مدت 4 سال چهره های عظیم و رنگارنگ را دراز کشیده، فضایی در حدود 40 در 14 متر، تنها با تکیه بر نقاشی خود، نقاشی کرده است، قابل توجه است.

او از تخلیه محصول که بینایی او را تحت تاثیر قرار می دهد و ازانزوا و ناراحتی از موقعیتی که در آن کار می کرد. اما نتیجه این فداکاری ها یکی از بزرگترین دستاوردها در زمینه نقاشی است.

سقف به 9 پانل تقسیم شده است که توسط معماری نقاشی تقلبی از هم جدا شده است. این صحنه‌هایی از کتاب پیدایش، از آغاز تاریخ بشر تا ظهور مسیح را به تصویر می‌کشد که مسیح در سقف آن نمایش داده نشده است.

اولین پانل نشان‌دهنده جدا شدن نور از تاریکی است. دومی خلقت خورشید، ماه و سیارات را به تصویر می کشد. سومی نمایانگر جدا شدن زمین از دریا است.

چهارم داستان آفرینش آدم را بیان می کند. پنجم خلقت حوا است. در ششم، اخراج آدم و حوا از بهشت ​​را می بینیم.

در هفتم قربانی نوح نشان داده شده است. در هشتم طوفان جهانی و در نهم و آخر، مستی نوح.

در طرفین تابلوها به تناوب 7 پیامبر (زکریا، یوئیل، اشعیا، حزقیال، دانیال، ارمیا و یونس) نشان داده شده است. و 5 سیبیل (دلفیک، اریتره، کومانا، پرسیکا و لیبیکا).

فریم بندی 5 پانل از 9 پانل سقفی "ایگنودی" هستند، بیست فیگور کاملا مرده، در مجموعه های 4 تایی در هر پانل.

در چهار گوشه سقف هنوز هم چهار رستگاری بزرگ اسرائیل به چشم می خورد.

چیزی که در این ترکیب چشمگیر بدن انسان که توسط معماری و حتی مجسمه ها قاب شده است بیشتر خودنمایی می کند.جعلی‌ها که داستان می‌گویند، بیان، نشاط و انرژی است که منتقل می‌کنند.

بدن‌های عضلانی، مردانه (حتی زنانه)، متلاشی‌شده و رنگارنگ با حرکاتی که برای ابدیت به تصویر کشیده شده‌اند و تأثیر زیادی بر آن‌ها خواهد گذاشت. در مورد روندها و هنرمندانی که پس از تحقق آن متولد خواهند شد.

آخرین داوری

آخرین داوری - 13.7 متر در 12.2 متر - کلیسای سیستین، واتیکان

در در سال 1536، بیش از بیست سال پس از تکمیل سقف، میکل آنژ به کلیسای سیستین بازگشت، این بار برای نقاشی دیوار محراب.

همانطور که از نام آن پیداست، آخرین داوری در اینجا در ترکیبی تصویری نشان داده شده است. حدود 400 جسد در اصل همه برهنه نقاشی شده بودند، از جمله باکره و مسیح.

این واقعیت منجر به بحث و جدل بزرگی برای سال ها شد که با پوشاندن قسمت های صمیمی پیکره ها توسط نقاش دیگری به نام میکل آنژ انجام شد. هنوز زنده بود.

میکل آنژ این اثر را بار دیگر با ابعاد عظیم نقاشی کرد، در حال حاضر بیش از شصت سال از عمرش گذشته بود. شاید به دلیل همه چیز و همچنین بافت تاریخی، این اثر با نقاشی های دیواری روی سقف بسیار متفاوت است.

در اینجا، بدبینی، افسون زدگی و نتیجه غم انگیز پایان، بیش از همه اهمیت دارد. در مرکز تصویر مسیح به عنوان یک قاضی وحشتناک است که بر ترکیب تسلط دارد.

در پای او، St.بارتولومی با دست چپ خود پوست خود را که در شهادتش پوسته پوسته شده بود نگه می دارد و میکل آنژ روی صورت این پوست افتاده و چروکیده چهره خود را ترسیم می کند.

در کنار مسیح، باکره آن را پنهان می کند. چهره پسرش، و به نظر می رسد از تماشای پرتاب روح های لعنتی به جهنم امتناع می ورزد.

به تحلیل دقیق تری از نقاشی های دیواری کلیسای سیستین مراجعه کنید.

7. مقبره جولیوس دوم

مقبره جولیوس دوم - سان پیترو در وینکولی، رم

در سال 1505 میکل آنژ توسط پاپ ژولیوس دوم که مقبره او را سفارش داد به رم فراخوانده شد. در ابتدا، چشم انداز او یک مقبره بزرگ بود که هنرمند را بسیار خوشحال کرد.

اما فراتر از عظمت این کار، پاپ با شخصیتی ناپایدار تصمیم گرفت که او را در کلیسای سیستین دفن کنند. .

برای آن، ابتدا کلیسای کوچک به چندین روتوش از جمله نقاشی سقف و محراب نیاز داشت، از این رو ابتدا میکل آنژ "مجبور" شد که نقاشی های دیواری فوق الذکر را در کلیسای سیستین بکشد، همانطور که قبلاً دیدیم.

اما پروژه اولیه مقبره پاپ با تغییرات و امتیازات دیگری مواجه خواهد شد. ابتدا با مرگ پاپ در سال 1513، این پروژه کاهش یافت، و سپس زمانی که دیدگاه میکل آنژ با ایده های وارثان پاپ در تضاد بود، حتی بیشتر شد. این پروژه در سال 1526 و سپس در 1532 دستخوش دو تغییر دیگر شد




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.