شعر Canção do Exílio اثر گونسالوس دیاس (با تحلیل و تفسیر)

شعر Canção do Exílio اثر گونسالوس دیاس (با تحلیل و تفسیر)
Patrick Gray

Canção do Exílio یک شعر عاشقانه (از مرحله اول رمانتیسم) توسط نویسنده برزیلی گونسالوس دیاس (1823-1864) است.

این آهنگ در ژوئیه 1843 ساخته شد. ، زمانی که نویسنده در کویمبرا بود، و بر میهن پرستی و نوستالژی برای وطن خود تأکید می کند.

Canção do Exílio به طور کامل

سرزمین من درختان نخل دارد،

جایی که برفک می‌خواند؛

پرندگانی که اینجا جیک می‌زنند،

مثل آن‌جا چهچه‌ک نزن.

آسمان ما ستاره‌های بیشتری دارد،

مراتع ما گل های بیشتری دارد، جنگل های ما زندگی بیشتری دارند،

زندگی ما عشق بیشتری دارد. آنجا لذت بیشتری پیدا کن؛

سرزمین من درختان خرما دارد،

جایی که برفک آواز می خواند.

سرزمین من زیبایی دارد،

نمی توانم پیدا کنم من اینجا هستم؛

در پرورش - تنها، در شب -

من آنجا لذت بیشتری می‌برم؛

زمین من درختان خرما دارد،

جایی که سابیا آواز می خواند.

اجازه نده بمیرم،

بدون اینکه به آنجا برگردم؛

همچنین ببینید: 10 بهترین نویسنده کتاب تا به حال

بدون لذت بردن از لذت

نمی توانم اطراف را پیدا کنم اینجا؛

بدون دیدن درختان خرما،

جایی که سابیا آواز می خواند.

تحلیل

Canção do Exílio شعر است که کار Primeiros Cantos (1846) را افتتاح می کند.

صفحه شعر گونسالوس دیاس گزیده ای از اثری از گوته (1749-1832)، نویسنده رمانتیست آلمانی با تعصب شدید ملی گرایانه است. شایان ذکر است کتیبه ازtext:

Kennst du das Land، wo die Citronen blühen،

Im dunkeln die Gold-Orangen glühen،

Kennst du es wohl؟ - Dahin, dahin!

Möcht ich... ziehn.

آیا کشوری را می شناسید که درختان پرتقال در آن شکوفا می شوند؟

میوه های طلایی در دم تیره می سوزند. ..

او را ملاقات کنید؟

از آن طرف،

آن طرف،

کاش می توانستم بروم! (ترجمه مانوئل باندیرا)

در ابیات شاعر آلمانی می بینیم که انگیزه ای برای ستایش وطن و ویژگی های آن وجود دارد. گونسالوس دیاس همان حرکتی را دنبال می کند که سلف رمانتیک ماوراء اقیانوس اطلس است و اشعار خود را به گونه ای می سراید که زیبایی های سرزمین خود را به رخ بکشد.

هر دو آهنگ درختان سرزمین مادری خود را ستایش می کنند (در گوته آنها نارنجی هستند. درختان و در Gonçalves Dias درختان نخل) و در هر دو مورد می توان موسیقی قوی را مشاهده کرد. در شاعر برزیلی، این ویژگی در اثر با قافیه های کامل در ابیات زوج و با همخوانی همخوان در برخی ابیات ظاهر می شود.

تمجید از برزیل

در Canção do Exile غرور و آرمان سازی وطن و طبیعت واضح است. هدف گونسالوس دیاس این بود که با رنگ آمیزی رنگ های محلی به آنچه ماست ارزش گذاری کند.

ارتباط با طبیعت و اعتلای زیبایی های کشور، تازگی نسل اول رمانتیک نبود، که قبلاً در اولین رکورد برزیلی ها وجود داشت. سرزمین های ما طلسم را در مقابل گوشه می خوانیمبهشتی که در دنیای جدید یافت می شود.

در نامه پرو واز د کامینا همچنین راویی را می یابیم که از زیبایی های طبیعی سرزمین گرمسیری گیج شده و مسحور هماهنگی که در قاره جدید می یابد.

صفحه نمایش پیاده شدن کابرال در پورتو سگورو ، اثر اسکار پریرا داسیلوا، 1904. از اولین باری که برزیل رسماً به صورت مکتوب - از طریق نامه پرو واز د کامینها - نمایندگی شد. امکان یافتن رکوردی از طبیعت بهشتی موجود در مناطق استوایی وجود داشت.

عجیب است که چگونه در Canção do Exílio خود غنایی شروع به صحبت کردن فقط درباره خودش می کند ("سرزمین من درختان نخل دارد" ) و سپس ضمیر ملکی جمع را تغییر می دهد ("آسمان ما ستاره های بیشتری دارد"). این تغییر کوچک باعث می شود که شعر از منظر فردی به یک نگاه جمعی باز شود.

انتخاب عناصر فهرست شده توسط گونسالوس دیاس اتفاقی نیست. درخت خرما یکی از بلندترین درختان ساحل است و نمایانگر سرزمین با شکوه است، با درختان مجلل، بنابراین میهن را ستایش می کند و به عنوان کلمه ای برای گیاهان ما عمل می کند. برفک همچنین در شعر به صورت تعارفی و به عنوان معنایی برای جانوران برزیل نقش می بندد.

شرایط نگارش

گونسالوس دیاس اشعار فوق را زمانی که در پرتغال بود و در رشته حقوق تحصیل می کرد سروده است. دانشگاه کویمبرا عبور از اقیانوس برای روشنفکران ثروتمند برزیلی نسبتاً مکرر بودبرای تحصیل در کالج های پرتغالی.

دانشگاه کویمبرا در برخی از دوران جوانی گونسالوس دیاس، شاعر بود. پسر جوان در آنجا یک سری دوستی برقرار کرد و به رمانتیسم حاکم در اروپا آلوده شد.

اشتیاق به وطن موتوری بود که نوشتن گونسالوس دیاس را به حرکت درآورد. بنابراین، این یک تبعید داوطلبانه بود، برخلاف آنچه ممکن است از خواندن عنوان شعر به نظر برسد.

آیات با یک تقابل واضح بین اینجا و آنجا - آنچه در برزیل است و آنچه که یافت نمی شود - ساختار یافته اند. خارج از آن.

Canção do Exílio در ژوئیه 1843 نوشته شد و آن لحن نوستالژی را نشان می دهد که مشخصه کسی است که مدتی از کشور مبدأ خود دور بوده است.

لازم به ذکر است که برزیل اخیراً (در سال 1822) پس از یک فرآیند طولانی تلاش برای جدا کردن خود از استعمارگر اعلام استقلال کرده بود (این انگیزه آزادی از سال 1800 احساس می شد).

پس از آن سرانجام به دست آمد. در دوران آرزوی استقلال، رمانتیک ها نیاز به تلاش در جهت ساختن هویت ملی را احساس می کردند.

نویسندگان و روشنفکران آن زمان دریافتند که داشتن یک پروژه همذات پنداری با کشور ما بسیار مهم است. اخیرا آزاد شده و شروع به تولید ادبیاتی با لحن ناسیونالیستی بیشتری کرده است.

جنبش ادبی

Canção do Exílio نماینده است.نسل اول مدرنیسم (1836-1852). این کتاب در کتاب Primeiros Cantos ، منتشر شده در 1846 گنجانده شده است.

جلد چاپ اول کتاب Primeiros Cantos ، اثر Gonçalves Dias، منتشر شده است. در سال 1846.

اثر Primeiros Cantos در مالکیت عمومی است و برای دانلود در قالب pdf در دسترس است.

رومانتیسم برزیلی با راه اندازی افتتاح شد. آه های شاعرانه و سعودها ، اثری از گونسالوس د ماگالهاس، اما گونسالوس دیاس شخصیت اصلی این مرحله از جنبش بود. غرور و تمایل به ساختن هویت ملی.

بازخوانی Canção do Exílio

شعر کلاسیک گونسالوس دیاس چنان اهمیت یافت که حتی مورد تقلید و تفسیر قرار گرفت. سایر نویسندگان مهم

همچنین ببینید: 8 اثر اصلی رمانتیسم در برزیل و جهان

ما در اینجا چند نمونه از آثاری را ذکر می کنیم که با Canção do Exílio گفتگو می کنند یا مستقیماً به ترکیب اشاره می کنند یا حتی تقلید می کنند.

Canção do Exílio ، توسط موریلو مندس

شعر موریلو مندز (1901-1975) که اشاره ای به کلاسیک گونسالوس دیاس دارد در کتاب Poemas (1930) منتشر شد و یک بخشی جدایی ناپذیر از سریال The Diabolô Player.

در بازخوانی شاعر از میناس گرایس، لمس هایی از بافت معاصر نویسنده و حضور قویطنز.

سرزمین من درختان سیبی از کالیفرنیا دارد

جایی که پختراموها از ونیز آواز می خوانند.

شاعران سرزمین من

مردم سیاه پوستی هستند که زندگی می کنند. در برج‌های آمیتیست،

گروهبان‌های ارتش مونیست‌ها، کوبیست‌ها،

فیلسوفان لهستانی‌هایی هستند که قسطی می‌فروشند.

شما نمی‌توانید با سخنوران بخوابید. و پشه ها.

سوروروس های خانواده جوکوندا را به عنوان شاهد دارند.

من از خفگی میمیرم

در سرزمین بیگانه.

گل های ما هستند زیباتر

خوشمزه ترین میوه های ما

اما صد هزار ریال یک دوجین قیمت دارند.

اوه، ای کاش می توانستم یک کارامولای واقعی بنوشم

و به گواهی سن برفک گوش کنید!

Nova Canção do Exílio ، توسط کارلوس دراموند دی آندراد

نوشته شده در سال 1945، تقلید مسخره آمیز دراموند مدرنیست (1902-1987) مجموعه ای از انتقادات را از آنچه کشور ما تبدیل شده است، به ارمغان می آورد، نقطه مقابل ایده آل سازی مطلق که توسط شاعر نسخه اصلی شعر ترویج شده است. دور.

این پرندگان می خوانند

آهنگ دیگری.

آسمان می درخشد

روی گل های مرطوب.

صداهایی در جنگل،

و بزرگترین عشق.

به تنهایی، در شب،

خوشحال می شود:

یک برفک،

در درخت نخل، دور.

جایی که همه چیز زیباست

و خارق العاده،

تنها، در شب،

او خوشحال خواهد شد.

(برفک در درخت خرما، دور.)

هنوز فریاد برای زندگی و

برگرد

به جایی که همه چیز زیباست

و فوق العاده:

aدرخت نخل، برفک،

دور.

Canção do Exílio ، نوشته Casimiro de Abreu

آیات زیر فقط گزیده های اولیه را تشکیل می دهند. از a از نسخه های Canção do Exílio ، توسط Casimiro de Abreu (1839-1860). در حالی که گونسالوس دیاس خود را به عنوان یکی از نام‌های بزرگ مرحله اول رمانتیسم معرفی می‌کند، نویسنده این نسخه جدید شعر معمولاً یکی از نمایندگان اصلی مرحله دوم جنبش در نظر گرفته می‌شود.

اگر باید بمیرم در گل سالها

خدای من! از قبل نباش؛

می‌خواهم بعد از ظهر در درخت پرتقال بشنوم،

برفک بخوان!

خدای من، احساس می‌کنم و می‌توانی ببینی که دارم میمیرم

با نفس کشیدن این هوا؛

مرا زنده کن، پروردگارا! دوباره به من بده

شادی های خانه ام را!

بیگانه زیبایی های بیشتری

از وطن ندارد؛

و این دنیا نه ارزش یک بوسه را دارد

خیلی شیرین از یک مادر!

به شعر Canção do Exílio ، اثر Gonçalves Dias

Canção do Exílio - Gonçalves Dias گوش دهید <4 گونسالوس دیاس چه کسی بود

در 10 آگوست 1823 در مارانیو به دنیا آمد، گونسالوس دیاس نام اصلی مرحله اول رمانتیسیسم برزیلی شد.

این پسر پسر یک تاجر پرتغالی بود. یک مستیزو اولین تحصیلات او توسط یک معلم خصوصی انجام شد.

در سال 1838 او به کویمبرا رفت و در آنجا دبیرستان را گذراند و بعداً وارد دانشگاه حقوق شد.

Portrait of Goncalves.دیاس.

در آنجا بود که نویسنده با نام های بزرگ رمانتیسیسم اروپایی مانند الکساندر هرکولانو و آلمیدا گرت آشنا شد.

پس از فارغ التحصیلی، گونسالوس دیاس به برزیل بازگشت و پس از اقامت کوتاهی در مارانهائو در ریودوژانیرو مستقر شد.

در این شهر بود که نویسنده خود را به عنوان استاد تاریخ لاتین و برزیل در Colégio Pedro II تثبیت کرد و شروع به انتشار سیستماتیک تری کرد.

Gonçalves Dias he همچنین یکی از مقامات دبیرخانه امور خارجه بود.

شاعر در 3 نوامبر 1864 در Maranhão در تنها 41 سالگی درگذشت.




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.