کتاب لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف

کتاب لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف
Patrick Gray

منتشر شده در سال 1955، در فرانسه، لولیتا یک اثر کلاسیک و پیچیده است که توسط نویسنده روسی ولادیمیر ناباکوف (1899-1977) نوشته شده است.

این اثر جنجالی، نگران کننده و تحریک آمیز است. به یک موضوع تابو می پردازد (رابطه عشقی بین یک مرد بالغ و یک دختر پیش از نوجوانی).

این کتاب به عذرخواهی به خاطر پدوفیلی متهم شد و حتی در تعدادی از کشورها ممنوع شد.

0> (مراقب باشید، این مقاله حاوی اسپویلر است)

خلاصه لولیتا

پیشگفتار

اولین تماس با ما با لولیتا ناباکوف کار از طریق مقدمه ای است که در آن به ما گفته می شود نویسنده داستان هامبرت هامبرت، چند روز قبل از محاکمه، قربانی ترومبوز عروق کرونر در زندان درگذشت.

داستان ممکن بود زمانی که او در زندان بود توسط او نوشته شده بود و دست نوشته به وکیل و دوستش کلارنس چوات کلارک تحویل داده شده بود و او نیز به نوبه خود آن را به یک ویراستار تحویل داد.

مسئول متن تضمین می کند که البته او چیزی جز تغییرات جزئی انجام نداد:

به جز اصلاحات معینی از سولسیسم های آشکار و سرکوب دقیق برخی جزئیات سرسختانه که علیرغم تلاش های خود H. H. همچنان در متن او مانند نقاط دیدنی و سنگ قبرها (مکان های نکوهش کننده) وجود داشت. یا افرادی که ظرافت دستور به پنهان کردنشان داده و شفقت از آنها در امان است) به جز این گونه اصلاحات و حذف ها، این زندگی نامه فوق العاده است.ارائه شده دست نخورده.

The Presentation of Humbert Humbert

Humbert Humbert نام مستعار یک روشنفکر 37 ساله فرانسوی - استاد ادبیات - است که به عنوان فردی کنترل کننده، وسواسی، دستکاری، خود توصیف می شود. -محور و کنایه آمیز.

او است که کتاب را می نویسد که نوعی "قطعه دفاعی" است که برای هیئت منصفه نوشته شده است، در حالی که او در زندان بود. هامبرت هامبرت از زندان می نویسد با این نیت که خاطراتش را بگوید و روایت خود را از حقایق و اشتیاق مهیب بیدار شده توسط یک دختر 12 ساله ارائه دهد.

لولیتا، نور زندگی من، آتش من گوشت . روح من گناه من Lo-li-ta: نوک زبان سه نقطه متوالی روی کام را لمس می کند تا دندان ها را لمس کند.

آغاز داستان: حرکت هامبرت هامبرت به آمریکا

این آکادمیک اروپایی به ایالات متحده مهاجرت می کند و در آنجا در خانه بیوه شارلوت هیز زندگی می کند.

شارلوت یک دختر دوازده ساله دارد به نام دولورس - که بعدها توسط هامبرت به لولیتا ملقب می شود - توسط او. روشنفکر به محض دیدن او دیوانه وار عاشق می شود.

همبرت که تصمیم می گیرد به لولیتا نزدیک تر شود، به خانه دختر نقل مکان می کند و در نهایت از مادرش می خواهد که با او ازدواج کند و در نتیجه ناپدری او می شود.

درباره لولیتا

همه آنچه در مورد این دختر می دانیم از نگاه هامبرت هامبرت گفته می شود که دیدگاهی جزئی و جانبدارانه از این دختر به دست می دهد.حقایق .

همچنین ببینید: ارثی: توضیح و تحلیل فیلم

اگرچه محقق قاطعانه بیان می کند که عاشق دختر شده است، اما آنچه در سراسر صفحات می بینیم ایجاد یک رابطه وسواسی و ناسالم است.

از طریق متن ما می دانیم که ترجیح او برای دختران جوان تر برای چند دهه است. هامبرت تا آنجا پیش می رود که دخترانی را که همان حس لولیتا را در او بیدار می کنند، «دسته بندی» می کند.

بعضی از دختران از نه تا چهارده سالگی، در مقابل مسافران مسحور خاصی، ماهیت واقعی خود را آشکار می کنند. انسان نیست، بلکه "پوره" (یعنی شیطانی) است، و من پیشنهاد می کنم که این موجودات را پوره بنامیم

با توصیفی که در سراسر رمان ارائه شده است، از خود می پرسیم: آیا لولیتا یک دختر ساده لوح یا باهوش خواهد بود. ? آیا او عمداً اغواگر بود یا با نگاه راوی بیش از حد جنسی شده بود؟

درباره رابطه هامبرت و لولیتا

این کتاب که به صورت اول شخص نوشته شده، راوی غیرقابل اعتمادی دارد، خود هامبرت هامبرت، و بنابراین اطلاعات کمی در مورد دیدگاه دختر وجود دارد.

همبرت با استفاده از استعاره های فراوان، استاد زبان است و اغلب موفق می شود با دیدگاه خود خواننده را اغوا کند، حتی اگر او کاملاً مشکوک باشد.

صبح یک متر و سی و دو از پریزها کشیده می شود. لو بود، فقط لو. در شلوار عملی، لولا بود. در مدرسه، دالی بود. دولورس روی خط نقطه چین بود که نامش را امضا کرد. اما در آغوشمهمیشه لولیتا بود.

در متن ما رابطه ای را می بینیم که بر اساس وسواس و بازی قدرت شکل می گیرد. در هر صورت، لولیتا کار ساده یا کم عمقی نیست: هامبرت هامبرت با مجموعه ای از پارادوکس ها و معضلات اخلاقی مواجه است .

در طول کار ما از خود می پرسیم: رابطه بالاخره با دختر بیمار است یا یک داستان عاشقانه؟

شخصیت های اصلی

Humbert Humbert

راوی داستان یک دانشگاهی فرانسوی، یک استاد روشنفکر است. ادبیات و نویسنده ای که به آمریکا مهاجرت کرده بود.

پدرخوانده لولیتا، هامبرت هامبرت در سن 37 سالگی ظاهراً توسط دخترخوانده اش دولورس، دختری دوازده ساله، اغوا می شود.

یک پدوفیل اعتراف شده هیچ روشنفکری در هیچ نقطه ای از کتاب سرزنش نمی کند و روایت خود را از وقایع بیان می کند. یک محقق، استاد دانشگاه تا آنجا پیش می رود که از ادگار آلن پو و دانته آلیگری در مقایسه لولیتا، پوره «ش»، با شور و شوق جوانی دیگر نویسندگان مشهور، نقل قول می کند.

هومبرت به زندان می افتد و در سال 2018 می میرد. ترومبوز در عروق کرونر در 16 نوامبر 1952.

همچنین ببینید: 7 اثر برتر از خوزه دی آلنکار (با خلاصه و کنجکاوی)

لولیتا

دولورس هیز دختری دوازده ساله با قد 1.32 متر است که دارای چشمان فندقی و موهای قهوه ای است.

دختر شارلوت، صاحبخانه هامبرت، این دختر توسط روشنفکر - ناپدری آینده اش - به عنوان لولیتا ملقب شد.

فیلم ها

رمان ولادیمیر ناباکوف برنده مجموعه ای از اقتباس ها شد. سمعی و بصری شمادو فیلم بلندی که ثبت شد عبارتند از:

لولیتا (1962)، ساخته استنلی کوبریک

در سال 1962 ولادیمیر ناباکوف فیلمنامه ای را امضا کرد که توسط کارگردان مشهور استنلی کوبریک ساخته شده بود. .

نسخه لولیتا با بازی جیمز میسون در نقش هامبرت هامبرت، شلی وینترز در نقش شارلوت هیز و سو لیون در نقش دولورس هیز.

تریلر را ببینید:

تریلر رسمی لولیتا (1962) - فیلم جیمز میسون

لولیتا (1997)، توسط آدرین لاین

دومین اقتباس فیلم - با امضای فیلمنامه نویس استیون شیف - توسط یک آمریکایی ساخته شد و تولید فرانسوی به سرپرستی آدرین لین.

در این نسخه جرمی آیرونز در نقش هامبرت هامبرت، ملانی گریفیث شارلوت فاز و دومینیک سواین نقش دولورس هیز را بازی کرد. تریلر را تماشا کنید:

لولیتا (1997) تریلر

ولادیمیر ناباکوف کی بود

ولادیمیر ناباکوف در گهواره ای طلایی در خانواده ای روسی به دنیا آمد که پس از انقلاب کمونیستی کشور را ترک کردند. او که عمیقاً با فرهنگ و چند زبان بود، به سه زبان (روسی، فرانسوی و انگلیسی) تسلط کامل داشت - نویسنده خود لولیتا را به روسی ترجمه کرده است.

علی رغم اینکه ولادیمیر دارای پیشینه ای ثروتمند بود، به عنوان یک مهاجر در برلین و پاریس رنج می برد. در سال 1940 پس از اشغال فرانسه توسط نازی ها به ایالات متحده مهاجرت کرد.

در آمریکا در آموزش عالی ادبیات تدریس کرد. در سال 1926 او خود را منتشر کردکتاب اول، رمان ماچنکا. از معروف ترین آثار او می توان به رمان های پنین (1957) و آتش کم رنگ (1962) اشاره کرد.

جالب است که از نوزده اثر داستانی خلق شده توسط ناباکوف، در شش اثر می توان مسائل جنسی مربوط به دختران پیش از نوجوانی را یافت.

سرگرمی ناباکوف بازی تنیس و مطالعه پروانه ها بود. با مطالعه زندگینامه شخص در سوال (1967) می توان در مورد زندگی او اطلاعات بیشتری کسب کرد.

انتشار لولیتا

در نظر گرفته شد بزرگترین اثر ناباکوف، کتاب جنجالی و تحریک آمیز به پورنوگرافی خالص متهم شد. لولیتا ، رسوایی، هنگام انتشار خشم و شورش را برانگیخت.

اولین انتشار در سپتامبر 1955 توسط Olympia Press، یک انتشارات کوچک فرانسوی، انجام شد. این چاپ اول پنج هزار نسخه فروخت.

از ترس پیامدهای منفی که به ناشر سرایت کند، کتاب توسط چهار ناشر آمریکای شمالی تکذیب شد. با این حال، به محض انتشار در ایالات متحده (در سال 1958) 100000 نسخه فروخت. در سال 1959 در انگلستان منتشر شد.

لولیتا پس از ستایش بسیار توسط نویسنده و منتقد بریتانیایی گراهام گرین به شهرت رسید. به دلیل اتهامات پدوفیلیا، این کتاب حتی در تعدادی از کشورها ممنوع شد - در فرانسه، در دسامبر 1956، پلیس نسخه هایی از این اثر را جمع آوری کرد و انتشار آن را برای دو نفر ممنوع کرد.

لولیتا به قدری عنوان مهمی شد که دیگر نام یک اثر ادبی نبود و به یک اسم موجود در زبان رایج تبدیل شد.

الهام

نویسنده در مصاحبه ای که در سال 1962 با بی بی سی انجام داد، اظهار داشت:

"لولیتا هرگز یک نسخه اصلی نداشت. در ذهن من متولد شد. هرگز وجود نداشت. زمانی که من کتاب را می نوشتم، همه انواع داستان هایی در مورد مردان مسن تر که دختران کوچک را تعقیب می کنند. این یک اتفاق جالب بود، اما نه بیشتر."

همچنین ببینید




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.