15 اثر اصلی ون گوگ (با توضیح)

15 اثر اصلی ون گوگ (با توضیح)
Patrick Gray

ونسان ون گوگ (1853-1890) با وجود فروش تنها یک نقاشی در طول زندگی خود، نابغه پست امپرسیونیسم بود. کلاسیک نقاشی و بخشی از تخیل جمعی است. این شاهکارها را بهتر بشناسید و با بیوگرافی نقاش هلندی بیشتر آشنا شوید.

شب پرستاره (1889)

مشهورترین نقاشی نقاش هلندی زمانی خلق شد که ون گوگ در سال 1889 در بیمارستان روانی سن رمی دو پروونس بستری بود.

وینسنت از برادر کوچکترش خواسته بود. ، تئو، او را پس از یک سری قسمت های روان پریشی پذیرفت. دقیقاً تأیید نشده است که کدام مشکل سلامتی هنرمند را مبتلا کرده است، اما مشکوک به دوقطبی بودن و افسردگی عمیق است.

بوم بالا طلوع خورشید را نشان می دهد که از پنجره اتاقی که ون گوگ در آن خوابیده است دیده می شود. این اثر برخی از عناصر عجیب و غریب مانند مارپیچ های آسمان را ارائه می دهد که مفهومی از عمق و حرکت را نشان می دهد. با وجود آسمان پر هرج و مرج، دهکده ای که در نقاشی ظاهر می شود، هوای آرام دارد و از آشفتگی بیرون غافل است.

درباره نقاشی شب پرستاره اثر ونسان ون گوگ بیشتر بدانید.

آفتابگردان ها (1889)

یکی از شاهکارهای نقاش هلندی، بوم نقاشی که گلدانی از گل آفتابگردان را در خود جای داده است. پروتاگونیست ده نسخه دارد.

در تصویر می بینیمنقاش 16 ساعت با قطار از پاریس فاصله داشت. در پایین صفحه، در سمت راست، می توان وجود عنصری را مشاهده کرد که ممکن است نشان دهنده امکان فرار باشد (یک راهرو با قطار در بالا).

خانه زرد برای براش های شل مشخص شده است، بوم به دلیل تضاد بین آبی آسمان و زرد خانه ها نیز شناخته شده است. این تصویر نه تنها به خانه ای که نقاش در آن زندگی می کرد، بلکه به بلوک شهر و هوا نیز اهمیت می دهد.

بیوگرافی مختصری از ونسان ون گوگ

این نقاش در 30 مارس متولد شد. 1853 در زوندرت، روستایی کوچک واقع در جنوب هلند.

پدرش، تئودوروس ون گوگ، کشیش کالوینیست بود - وینسنت نیز سعی می‌کرد راه مذهبی پدرش را دنبال کند، اما موفق نشد.

0> مادر، آنا کاربنتوس، خانه دار بود و یک پسر به نام وینسنت را از دست داده بود. با بارداری جدید، او تصمیم گرفت نام پسری را که از دست داده بود به فرزند جدیدی که به دنیا می آمد بگذارد. به طور تصادفی، وینسنت در همان روزی که برادرش در سال بعد به دنیا آمد.

خود پرتره ای که توسط ون گوگ در سال 1889 کشیده شد

وینسنت بین سنین سال تحصیلی را ترک کرد. 14 و 15 و اولین کارش را در شرکت عمویش که دلال بود پیدا کرد. سپس برای کار به لندن رفت و در یک مدرسه یکشنبه تدریس می کرد و سعی می کرد واعظ باشد.

او در هلند به سختی سعی می کند الهیات را دنبال کند. او در نهایت به سمت کشیش یک جامعه کوچک می رسددر بلژیک بسیار فقیر پس از مدتی در مقام، او تصمیم گرفت جامعه را ترک کند تا کاملاً خود را وقف هنر کند.

وقتی احساس نیاز شدید به دین می کنم، شب ها بیرون می روم تا ستاره ها را نقاشی کنم.

ون گوگ او در طول زندگی خود توسط برادر کوچکترش تئو که دوست و حامی بزرگی بود حمایت می شد. نامه‌های رد و بدل شده بین این دو سرنخ‌هایی از زندگی این نقاش ارائه می‌دهد.

این هنرمند که به یکی از بزرگ‌ترین نام‌های پست امپرسیونیسم تبدیل می‌شد، زندگی کوتاهی داشت. ون گوگ در سن 37 سالگی درگذشت (خودکشی مشکوک است) و 900 تابلو تولید کرد - که تنها یک نقاشی در طول زندگی خود فروخته است.

همچنین بخوانید: مشهورترین نقاشی های جهان و آثار اصلی فریدا کالو (و معانی آنها) )

همچنین ببینید: آجر دیگری در دیوار، اثر پینک فلوید: اشعار، ترجمه و تحلیلغلبه رنگ زرد و چیدمان نامتعارف گلها. نقاشی هلندی نشان دهنده سردرگمی، هرج و مرج و زیبایی آزاردهنده ای است که با گل های آفتابگردان پیچ خورده به دست آمده است.

این بوم تبریکی بود به دوستش پل گوگن (1848-1903) که در سال 1903 از او دیدن کرد. آرل، جایی که وینسنت در آن زندگی می کرد. گوگن با دیدن این تصاویر، همکار هلندی خود را با بیان اینکه گل های آفتابگردان او زیباتر از نیلوفرهای آبی مونه بودند، تحسین کرد.

در نقاشی، امضا آن طور که معمولاً می بینیم نیست و در گوشه صفحه نمایش قرار گرفته است. . در گل آفتابگردان نام کوچک نقاش در داخل گلدان، در وسط قاب (در پایین) درج شده است. در نامه‌ای به برادرش تئو متوجه می‌شویم که وینسنت را انتخاب کرد زیرا مردم در تلفظ ون گوگ مشکل داشتند.

همچنین ببینید: خاطرات پس از مرگ براس کوباس: تجزیه و تحلیل کامل و خلاصه کار ماچادو د آسیس

بوم سیب زمینی خواران زمان شام را در ساعت هفت شب نشان می دهد (بر روی ساعت عقربه ای واقع در دیوار سمت چپ تابلو مشخص شده است). روی همان دیوار اتاقی که ساعت در آن قرار دارد، یک تصویر مذهبی نیز وجود دارد که سرنخ های بیشتری از این خانواده به ما می دهد.

سفره را مردان و زنانی تشکیل می دهند که زمین کار می کنند. دست ها (قوی، استخوانی) و صورت ها (خسته، پینه بسته از تلاش) شخصیت های اصلی بوم هستند. ون گوگ قصد داشت آنها را همانطور که هستند به تصویر بکشد و یک رکورد از زندگی باشدداخلی .

چیزی که در مرکز میز است - شام - سیب زمینی است (از این رو نام بوم است). کل نقاشی با تن رنگ زمین نقاشی شده است و تصویر در تضاد نور و تاریکی است (توجه کنید که چگونه نور در پیش زمینه میز ناهارخوری را روشن می کند در حالی که پس زمینه تاریک می ماند).

نقاشی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. به عنوان اولین شاهکار ون گوگ، زمانی ساخته شد که این هنرمند هنوز با والدینش زندگی می کرد. همچنین گفته می شود که این بوم با الهام از آثار رامبراند، یکی از بزرگترین نقاشان هلندی ساخته شده است.

اتاق (1888)

نقاشی فوق رکوردی از اتاقی است که ون گوگ در آرل اجاره کرده است. در تصویر جزئیاتی از زندگی نقاش مانند مبلمان چوبی و بوم های آویزان شده به دیوارها را می بینیم.

ون گوگ از رنگ های قوی و متضاد در کار استفاده می کند و از طریق آن، ما کمی از زندگی روزمره شما را درک می کنیم. این واقعیت عجیب است که دو صندلی و دو بالش وجود دارد، زمانی که می‌دانیم وینسنت تنها زندگی می‌کرد.

شک‌هایی وجود دارد که این نقاشی برای برادرش، تئو، ساخته شده باشد تا به او آرامش دهد. که می دانست ون گوگ خوب است.

خود پرتره با گوش بریده (1889)

قطع گوش راست یک قسمت مبهم در زندگی نقاش بود که هنوز مرموز باقی مانده است . ما فقط می دانیم که از دست دادن گوش نتیجه مستقیم یک خشونت بوددر سال 1888 با دوستش، پل گوگن، همکارش مشاجره کرد. گوگن در همان سال به دعوت دوستش به اقامتگاه هنری ون گوگ نقل مکان کرده بود.

ما نمی دانیم که آیا ون گوگ بخشی از آن را قطع می کرد یا خیر. گوش راست او در یک دوره خودزنی پس از از دست دادن کنترل با دوستش یا اگر پل در جریان مشاجره شدیدی که داشت با تیغ اصابت کرده بود.

اطلاعاتی که به طور مؤثر شناخته شده این است که نقاش گوش بریده را نگه می داشت و آن را به فاحشه ای به نام راشل در فاحشه خانه محلی نشان می داد. پس از این برخورد، وینسنت ظاهراً به اتاق خود رفت و روی تخت خونین خوابیده بود.

کافه تراس در شب (1888)

تراسی که بوم به آن اشاره دارد در میدان دو فروم، در آرل، شهری که ون گوگ به آنجا نقل مکان کرد تا خود را وقف نقاشی کند، قرار داشت. بر اساس اسناد، نقاش پس از پایان خواندن رمانی از گای موپاسان تصمیم گرفت منظره کافه را بازسازی کند.

یکی از چشمگیرترین ویژگی های اثر این است که علیرغم به تصویر کشیدن منظره شبانه، ون گوگ این کار را انجام داد. از هیچ رنگ مشکی استفاده نکنید، زیرا فقط به رنگ های تیره تر متوسل شده اید. در نامه ای که با برادرش رد و بدل شد، این نقاش اظهار داشت:

اینجا یک تابلوی شبانه بدون استفاده از رنگ مشکی، فقط آبی، بنفش و سبز فوق العاده است

روی بوم اولین بار می بینیم. که بعد از آن ون گوگ با نقاشی آسمان با ستاره ها آزمایش کردامپرسیونیست ها.

این نقاشی یکی از معدود نقاشی هایی است که نقاش آن را امضا نکرده است، با این حال، به لطف سبک ارائه شده و نامه های ون گوگ، جایی که وی به نقاشی اشاره کرده است، تردیدی در نویسنده بودن آن وجود ندارد.

گندم زار با کلاغ ها (1890)

اندکی قبل از مرگ ون گوگ (در 29 ژوئیه 1890) نقاشی شده است، بوم مزرعه گندم با کلاغ ها در 10 ژوئیه 1890 خلق شد.

تا همین اواخر تصور می شد که این آخرین نقاشی این هنرمند است، با این حال محققان موزه نقاش در آمستردام نقاشی بعدی را کشف کردند، ریشه درختان ، اما هرگز تکمیل نشد.

بسیاری از نظریه پردازان در نقاشی زمین گندم با کلاغ ها محیط افسردگی و تنهایی را که نقاش هلندی تجربه کرده است، می خوانند. ، که در طول زندگی خود از اختلالات روانی رنج می برد.

شکوفه بادام (1890)

ون گوگ بسیار به جوان تر خود نزدیک بود. برادر، تئو، که به تازگی با یوهانا ازدواج کرده بود. و شکوفه بادام در سال 1890، زمانی که این زوج صاحب فرزند شدند، نقاشی شد. این نقاشی هدیه ای بود که ون گوگ به این زوج برای نوزاد پیشنهاد کرده بود و قرار بود بالای گهواره آویزان شود. با این حال، یوهانا نقاشی را آنقدر دوست داشت که آن را در اتاق نشیمن آویزان کرد.

این بوم با رنگ‌های روشن و رنگ‌های پاستلی، زاویه‌ای کنجکاو به نمایش می‌گذارد، گویی بیننده به درخت بادام زیرین نگاه می‌کند. . شماتنه ها، گلدهی، دقیقاً نشان دهنده این ایده تولد مجدد هستند.

یک کنجکاوی: نامی که به نوزادی که در 31 ژانویه 1890 به دنیا آمد وینسنت بود، به افتخار عموی نقاش . این تنها برادرزاده بود که موزه ون گوگ را در سال 1973 در آمستردام با مشارکت دولت هلند ایجاد کرد.

صندلی ون گوگ با لوله (1888)

صندلی ون گوگ با لوله در اقامتگاه هنری محل زندگی ون گوگ در آرل نقاشی شده است و دارای یک صندلی بسیار ساده، ساخته شده از چوب، بدون بازو و پوشش است. در کاهی که بر روی زمینی تکیه داده شده است که آن نیز ساده است.

این بوم نقطه مقابل نقاشی دیگری است که نقاش ساخته است به نام صندلی گوگن که در موزه ون گوگ است. در این تابلوی دوم صندلی با ابهت تری وجود دارد، زیرا گوگن نقاش مهم آن زمان به حساب می آمد. نقاشی صندلی ون گوگ با نقاشی صندلی گوگن جفت شد، یکی باید در کنار دیگری باشد (یک صندلی به سمت راست و دیگری به سمت چپ چرخانده شده بود).

بوم جایی که ون گوگ صندلی خود را نقاشی کرده است، تماماً به رنگ زرد است و شخصیت ساده او را نشان می دهد ، در حالی که بوم گوگن فضای ظریف تری دارد.

امضای او (ونسان) به شکلی غیرعادی است. فضایی در وسط نقاشی (در پایین).

پستچی: جوزف رولین (1888)

درآرل، یکی از بهترین دوستان نقاش ون گوگ، پستچی محلی جوزف رولین بود.

جوزف در اداره پست این شهر کوچک کار می کرد و ون گوگ اغلب به آنجا می رفت تا نقاشی ها و نامه هایی را برای برادرش تئو بفرستد. از این ملاقات های مکرر بود که یک دوستی پدید آمد - و این یکی از مجموعه پرتره هایی بود که نقاش در طول مدت زندگی اش در آرل از دوست و خانواده اش ساخت.

حدود 20 پرتره وجود داشت. پستچی، همسرش آگوستین و سه فرزند این زوج (آرماند، کامیل و مارسل).

در نامه ای که برای تئو ارسال شد، شاهد لحظه خلق این بوم خاص هستیم:

من اکنون هستم. کار با یک مدل دیگر، یک پستچی با یونیفرم آبی، با جزئیات طلایی، ریش بزرگی روی صورتش که شبیه سقراط است.

دکتر. Gachet (1890)

این اثر 68 در 57 سانتی متری اکنون در موزه اورسی در پاریس است و پل گوشه، دکتری را به تصویر می کشد که از او مراقبت می کرد. ون گوگ پس از ورود به اوورز.

دکتر عاشق هنر بود و به خرید آثار و تعامل با هنرمندان دیگر می پرداخت. ارتباط بین این دو، در ابتدا، شدید بود. اما سپس آنها با هم اختلاف کردند و وینسنت به برادرش نوشت:

من فکر می کنم دیگر نباید روی دکتر حساب کنم. گچت. اول از همه، او از من بیمارتر است، یا حداقل به اندازه من بیمار است. پس دیگر چیزی برای صحبت وجود ندارد وقتی نابینا نابینا را هدایت می کند،آیا هر دو به چاله نمی افتند؟

این بوم پس از دو هفته که پزشک و بیمار ملاقات کردند تولید شد و هنرمند سعی کرد به قول خودش بیان دردناک زمان ما را به تصویر بکشد. ".

پیرمرد با سر در دستانش (در دروازه ابدیت) (1890)

بر اساس یک طراحی و سنگ نگاره هایی که این هنرمند سال ها قبل، در سال 1882 ساخته بود، این نقاشی مردی دردمند را نشان می دهد که دستانش روی صورتش است.

این کار چند ماه قبل از مرگ وینسنت و نشانه دیگری از این است که هنرمند درگیر درگیری ها و رنج های روحی جدی بود، اما همچنان به خدا و "درگاه ابدیت"، نام اثر اعتقاد داشت.

درباره طراحی و چاپ سنگی آنچه او از این مضمون ساخت، در آن زمان گفت:

امروز و دیروز دو پیکر پیرمرد را با آرنج روی زانو و سرش در دستانش کشیدم (...) منظره زیبایی که یک کارگر پیر با کت و شلوار کالسکه ای وصله دار با سر طاس می سازد.

خود پرتره با کلاه حصیری (1887)

روغن روی بوم خود پرتره با کلاه حصیری نقاشی کوچک به ابعاد 35×27 سانتی متر است.

در آن، هنرمند از سایه های زرد برای نشان دادن خود استفاده کرده است. در حالتی که در آن با مردم با نگاهی محکم روبرو می شود، اما در عین حال اضطراب را منتقل می کند ، زیرا او به زودی برای گذراندن یک سفر به جنوب فرانسه می رود.

این یکی دیگر از 27 سلف پرتره این نقاش است و در مورد این نوع تولید گفت:

دوست دارم پرتره هایی بکشم که صد سال بعد به عنوان یک مکاشفه ظاهر شود. (... ) نه برای وفاداری عکاسی، بلکه (...) برای ارج نهادن به دانش و ذوق موجود در رنگ، به عنوان وسیله ای برای بیان و تعالی شخصیت.

گندمزار با سرو (1889)

یکی از موضوعات مورد علاقه ونسان ون گوگ، نمایش سرو بود. که شبیه شعله های آتش در آسمان بود ، این درختان پیچ خورده توجه هنرمندی را به خود جلب کرد که بوم های پر جنب و جوش و زیبا تولید کرد. من را شگفت زده می کند که هیچ کس آنها را آنطور که من می بینم درست نکرده است.

این رنگ روغن روی بوم 75.5 x 91.5 سانتی متر است و اکنون در یک گالری در بریتانیای کبیر قرار دارد.

خانه زرد (1888)

نقاشی بالا که در سپتامبر 1888 خلق شد، خانه ای را به تصویر می کشد که نقاش هنگام ترک پاریس در آن زندگی می کرد. خالق در اردیبهشت همان سال اتاقی را در خانه زرد اجاره کرد و نقاشی را کشید. ساختمانی که او در آن زندگی می کرد در بلوکی در نزدیکی میدان لامارتین، در آرل قرار داشت.

در آن خانه، ون گوگ با هنرمندان دیگر در نوعی مستعمره زندگی و کار می کرد و تجربه ای جمعی را تجربه می کرد، اگرچه هر یک از آنها تجربه داشتند. اتاق خودتان است.

شهر انتخاب شده توسط




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.