ویژگی های مدرنیسم

ویژگی های مدرنیسم
Patrick Gray

مدرنیسم یک جنبش فرهنگی، هنری و ادبی بود که در نیمه اول قرن بیستم وجود داشت.

به طور خاص بین دوره زمانی که جنگ جهانی اول را از هم جدا کرد (1914-1918) و جنگ جهانی دوم (1939-1945). از نظر زیبایی‌شناختی، می‌توان این نسل را بین نمادگرایی و پست مدرنیسم قرار داد.

همچنین ببینید: الهه آرتمیس: اساطیر و معنا

اگرچه مدرنیسم تولیدات بسیار متفاوتی را گرد هم می‌آورد، اما در اینجا سعی می‌کنیم بر برخی از ویژگی‌های اصلی راهنما که هنرمندان آن دوره را به حرکت درآورده‌اند، تأکید کنیم.

1. تمایل به شکستن سنت گرایی

هنرمندان نسل مدرنیست عموماً این ایده را داشتند که فرهنگ سنتی منسوخ شده است . لازم بود هنر جدیدی اندیشید - و خلق کرد - زیرا کارهایی که تا آن زمان انجام می شد دیگر نشان دهنده آنها نبود.

هنرمندان می خواستند ساختارهای سنتی را متزلزل کنند و الگوها و پارادایم هایی را که دیگر معنا نداشتند بشکنند. با هدف غلبه بر هنر کسل کننده و بی روحی که ساخته می شد.

مدرنیست ها با اشتیاق به پشت سر گذاشتن گذشته، در حال سرمایه گذاری کردند تا زبان هنری جدیدی خلق کنند.

ببینید. به عنوان مثال، در سرمایه گذاری نقاش پرتغالی آمادئو د سوزا-کاردوسو برای یافتن زبانی جدید:

نقاشی (1917)، آمادئو د سوزا-کاردوسو

2. انگیزه برای کاوش جدید

در میان مدرنیست ها حاکم بوداراده برای اجرای تغییرات هنری قابل توجه با آرزوی آزادی زیبایی شناختی و رسمی.

انگیزه ای برای آزمایش و برای بداهه نوازی وجود داشت که برای استفاده از موارد جدید مورد توجه قرار گرفت. تکنیک. تجربه‌گرایی را می‌توان در میل به تجاوز و نوآوری دید و هنرمندان را به جستجوی تجربیات جدید سوق داد.

همچنین ببینید: شاهزاده ماکیاولی توضیح داد

میل در اینجا دستیابی به آزادی هم از نظر قالب و هم از نظر محتوا بود.

در برزیل، مدرنیسم با هفته هنر مدرن در سال 1922 آغاز شد و هوای تازه به هنر ما بخشید. هنرمندان اصلی این دوره اسوالد دی آندراده، تارسیلا دو آمارال، ماریو د آندراده، مانوئل باندیرا، دی کاوالکانتی و آنیتا مالفاتی بودند. همه آنها - هر کدام به شیوه خود - برای دنبال کردن یک مسیر هنری بدیع سرمایه گذاری کردند.

نمونه ای از این انگیزه تجدیدپذیر را می توان در خواندن شعر Os Sapos، اثر مانوئل باندیرا یافت.

0>ارائه شده در هفته هنر مدرن، ابیاتی با هدف نقد گذشته - به ویژه پارناسیسم - با طنز:

پف کردن چت ها،

ترک نیم سایه،

قورباغه ها را حجیم می کند.

نور آنها را خیره می کند.

در غوغایی که فرود می آید،

قورباغه گاو نر فریاد می زند:

- "پدر من به جنگ رفت!"

- "اینطور نبود!" - "او بود!" - "اینطور نبود!".

وزغ کوپر،

پارناسیان آبکی،

می گوید: - "کتاب آهنگ من

به خوبی چکش خورده است.

Oگروهی از مدرنیست ها (برزیلی و خارجی) نه تنها به دنبال تأمل در زندگی و هنر بودند، بلکه به دنبال تغییر شیوه های تفکر و زندگی بودند با ارزیابی مجدد هویت های فردی و جمعی .

3. استفاده از زبان ساده

نسل مدرنیستی برای تجربیات پیش پا افتاده ارزش قائل بود و سعی کرد از زبان معمول - محاوره ای - اغلب آنارشیک و بی احترامی استفاده کند.

این تمایل برای نزدیک شدن به منظور عموم این بود که هنرمندان اغلب در فهرست شفاهی نوشیدنی می‌نوشیدند، حتی از طنز استفاده می‌کردند.

نمونه‌ای از این ویژگی را می‌توان در Macunaíma ، اثر مدرنیستی کلاسیک مشاهده کرد. ماریو د آندراد:

او در دوران کودکی خود کارهایی انجام می داد که شگفت انگیز بود. در ابتدا، او بیش از شش سال را صرف صحبت نکردن کرد. اگر اصرار می کردند که صحبت کند، فریاد می زد: - اوه! چقدر تنبل!... و دیگر چیزی نگفت. او در گوشه مالوکا ماند، روی درخت paxiúba نشست و از کار دیگران جاسوسی کرد

4. ارزش دادن به زندگی روزمره

مدرنیست ها عموماً ایده هنرمند را به عنوان فردی که از عموم مردم حذف شده بود، جدا شده در نوعی برج عاج، که هنر را از بیرون تولید می کرد، رد می کردند.

هنرمندان می خواستند از درون جامعه درباره نمایش های روزانه با زبانی صحبت کنید که برای همه بسیار قابل دسترس بود. ماده اولیه این هنرمندان زندگی روزمره، جلسات واختلاف نظرهایی که در جامعه‌ای که دستخوش دگرگونی‌های عمیق بود تجربه می‌شد.

مدرنیست‌ها از موقعیت‌های روزمره تغذیه می‌کردند و به دنبال تولید مطالب قابل دسترس برای همه بودند. برای این کار از زبان محاوره ای، با واژگانی مبتذل و بدون شرح و بسط رسمی عمده استفاده کردند.

(عکس از لیسبون که در اواسط قرن بیستم گرفته شده است)

5. ارزش گذاری هویت

به ویژه در زمینه مدرنیسم برزیلی، سرمایه گذاری در ارزش گذاری، تجلیل و ترویج فرهنگ محلی صورت گرفت. این جنبش شامل فرآیند ارزش گذاری مجدد فرهنگ بومی و جشن گرفتن از همزادگی بود که منجر به ایجاد چنین مردمی ناهمگون و چندوجهی شد.

این فرو رفتن در ریشه های ما هدف اصلی آن ساختن هویت ملی بود .

این نسل علیرغم داشتن غرور ملی آشکار (می‌توان میهن‌پرستی آشکار را در مجموعه‌ای از تولیدات هنری مدرنیستی خواند)، در ثبت نابرابری‌های برزیل و انتقاد شدید اجتماعی کوتاهی نکرد.

نقاشی آباپورو ، اثر تارسیلا دو آمارال

همچنین ببینید




    Patrick Gray
    Patrick Gray
    پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.