راپسودی بوهمی (ملکه): معنی و اشعار

راپسودی بوهمی (ملکه): معنی و اشعار
Patrick Gray
برای یک مانیتور.

نتیجه نهایی را در زیر مشاهده کنید:

Queen - Bohemian Rhapsody (ویدئوی رسمی)

فیلم Bohemian Rhapsody (2018)

منتشر شد در 24 اکتبر 2018، راپسودی بوهمی توسط برایان سینگر و دکستر فلچر کارگردانی می شود. این فیلم که داستان فردی مرکوری (با بازی رامی ملک) را روایت می کند، با مدت زمان 2 ساعت و 15 دقیقه از پشت صحنه این ستاره راک از نوجوانی تا مرگ زودرس غم انگیزش رونمایی می کند.

داستان در دهه 1970 در انگلستان آغاز می شود، زمانی که فردی با هم گروه های کوئین آینده خود ملاقات می کند.

برایان می (با بازی گویلین لی)، راجر تیلور (با بازی بن هاردی) و جان دیکن (با بازی جوزف مازلو) به ستاره می پیوندد این چهار گروه چیزی را خلق می کنند که به یکی از بزرگترین گروه های راک در تمام دوران تبدیل خواهد شد .

یک کنجکاوی: شخصیت شخصیت فردی مرکوری توسط ساشا بارون کوهن ایفای نقش خواهد شد، اما به دلیل تفاوت های خلاقانه با برایان می و راجر تیلور، نوازندگان گروه کوئین، بازیگر در نهایت با رامی مالک جایگزین شد.

تریلر فیلم بلند را در زیر مشاهده کنید:

Bohemian Rhapsody

که شاهکار گروه راک بریتانیایی Queen در نظر گرفته می شود، Bohemian Rhapsody اولین تک آهنگ از آلبوم A Night at the Opera (1975)، چهارمین استودیو بود. آلبوم مجموعه.

از لحاظ موسیقایی پیچیده و طبق استانداردهای آن زمان بسیار طولانی بود، راپسودی بوهمی توسط فردی مرکوری نوشته شد.

آهنگی که 5 دقیقه و 54 ثانیه است پارادایم ها را شکست و طرفداران را برای نسل ها مسحور کرده است.

در اکتبر 2018 یک فیلم با همین نام منتشر شد. به عنوان آهنگی که زندگینامه گروه کوئین را روایت می کند، به ویژه بر روی پیچ و خم های خواننده جنجالی فردی مرکوری تمرکز دارد.

معنای آهنگ

معنای واقعی آهنگ به عنوان یک کل از هدف مبهم می ماند. این آهنگ دارای یک سری اشاره های پنهان است و می تواند از دیدگاه های مختلف تفسیر شود . نویسنده اشعار، فردی مرکوری، که همیشه از توضیح درباره ایجاد آن امتناع می‌کرد، در مصاحبه‌ای گفت:

"من فکر می‌کنم مردم باید فقط گوش کنند، در مورد آن فکر کنند و سپس تصمیم بگیرند که چه معنایی برای آنها دارد."

خوانش تحت اللفظی ترانه این است که راوی به قتلی اعتراف می کند محاکمه می شود و یا فرار می کند یا اعدام می شود.بعضی می گویند رمان کلاسیک غریبه ، توسط آلبر کامو، یک مرجع کلیدی برای ایجاد عطارد بوده است.

در کتاب، قهرمان داستاننوامبر 1975 توسط غول EMI.

جلد آلبوم یک شب در اپرا.

یک کنجکاوی در مورد Bohemian راپسودی : پیانویی که فردی با آن چیزی را که تبدیل به یک کلاسیک راک می شد ضبط کرد، همان پیانویی بود که پل مک کارتنی هنگام ضبط هی جود توسط بیتلز می نواخت.

در مورد خلق موسیقی، برایان می، یکی از اعضای گروه، در مصاحبه ای فاش کرد:

"این یک فرصت عالی برای ما بود که به عنوان یک گروه راک با ظرفیت کامل باشیم. اما آن ریف بزرگ و سنگین از فردی آمد، نه من. این چیزی بود که او با دست چپش در اکتاو روی پیانو می نواخت. بنابراین من آن را به عنوان راهنما در نظر گرفتم - و انجام این کار بسیار سخت است، زیرا فردی در پیانو استثنایی بود، اگرچه او چنین فکر نمی کرد. در واقع، او فکر می‌کرد که پیانیست متوسطی است و در طول دوران حرفه‌ای‌اش نواختن را متوقف کرد.

گروه کوئین که در آن زمان معروف بود، می‌خواست Bohemian Rhapsody را به‌عنوان تک‌آهنگ منتشر کند، اما شرکت ضبط EMI مخالفت کرد و ادعا کرد که آهنگ برای پذیرفته شدن در رادیو خیلی طولانی است.

روی فتراستون، مدیر EMI و یکی از حامیان بزرگ گروه، بلافاصله با این واقعیت مخالف بود که Bohemian Rhapsody تک آهنگ منتخب باشید.

فردی برای شکستن بن بست آهنگ را نزد دوستش، دی جی رادیویی کنی اورت، برد و او نظر دومی را در مورد این موضوع به او داد.

فردی. نظر در مورد تحمیل اعمال شده توسطlabel:

"ما متقاعد شده بودیم که می تواند در کل موفقیت آمیز باشد. ما در طول زندگی حرفه‌ای خود مجبور به سازش بوده‌ایم، اما قطع یک آهنگ هرگز یکی از آنها نبود. 1 شماره 9 در پنج کشور و اوج گرفتن در رتبه 9 در ایالات متحده. هفده سال پس از اکران اولیه، دوباره وارد نمودارهای ایالات متحده شد و پس از نمایش در فیلم Wayne's World (1992) در رتبه دوم قرار گرفت.

در در سال 2002، این آهنگ در نظرسنجی به سفارش رکوردهای جهانی گینس به عنوان تک آهنگ مورد علاقه بریتانیا در تمام دوران به عنوان شماره یک انتخاب شد. تحقیقات نشان داد که راپسودی بوهمی از کلاسیک های بزرگ بیتلز و حتی تصور اثر جان لنون پیشی گرفت.

ترجمه

آیا این زندگی واقعی است؟

آیا این فقط یک خیال است؟

در یک زمین لغزش دفن شده است

راهی از واقعیت وجود ندارد

چشمانت را باز کن

به آسمان نگاه کن و ببین

اما من فقط یک پسر فقیر هستم

نیازی به همدردی ندارم

چون من راحت اومدم، آسان برو

کمی بالا، کمی پایین

به هر حال باد می وزد

این واقعا برای من مهم نیست

برای من

مامان، من تازه مردی را کشتم

اسلحه را روی سرش گذاشتم

ماشه را کشیدم، حالا مرده است

مامان،زندگی تازه شروع شده بود

اما الان کارم تمام شده و همه را دور انداختم

مامان اوه!

من نمی خواستم تو را به گریه بیاندازم

اگر فردا برنمی گشتم

به جلو بروید، ادامه دهید

انگار هیچ چیز واقعاً مهم نیست

خیلی دیر، وقت من است اومده

متاسفم که میلرزه

بدن مدام درد میکنه

خداحافظ همه، من باید برم

باید همه شما رو ترک کنم پشت سر

و با حقیقت روبرو شو

مامان، اوه!

(به هر حال باد می وزد)

من نمی خواهم بمیرم

اما گاهی اوقات من انجام می دهم

که من هرگز به دنیا نیامده ام

من یک شبح کوچک از یک مرد را می بینم

همچنین ببینید: 8 شخصیت آلیس در سرزمین عجایب توضیح داد

دلقک، دلقک

آیا می رقصی فاندانگو؟

رعد و برق و رعد و برق

واقعاً مرا می ترساند

گالیله. گالیله

گالیله. گالیله

گالیله، فیگارو

Magnifico!

اما من فقط یک پسر فقیر هستم

همچنین ببینید: هنر مفهومی: چیستی، بافت تاریخی، هنرمندان، آثار

و هیچکس مرا دوست ندارد

او فقط پسری فقیر

از خانواده ای فقیر

جانش را از این هیولا در امان بدار

آسان بیا، آسان برو

اجازه می دهی بروم؟

بسم الله!

نه، ما او را نمی گذاریم

(بگذارید برود!)

بسم الله! نمی گذاریم برود

(بگذارید برود!)

بسم الله! ما اجازه نمی دهیم بروی

(بگذار بروم!)

ما نمی گذاریم بروی

(بگذار بروم!)

هرگز، هرگز ما تو را رها نمی کنیم

(بگذار بروم!)

هرگز اجازه نده بروم، اوه!

نه، نه،نه، نه، نه، نه، نه

ای مادرم، مادرم

مادر من، مرا رها کن

بلزبوب برای من شیطانی به جا گذاشته

برای من، برای من

پس فکر میکنی میتوانی مرا سنگ بزنی

و تف در چشمم

پس فکر میکنی میتوانی مرا دوست داشته باشی

و بزار بمیرم

اوه عزیزم تو نمیتونی اینکارو با من بکنی عزیزم

فقط باید برم بیرون

فقط باید همین الان از اینجا برم

اوه، اوه، اوه بله!

هیچ چیز واقعاً مهم نیست

هر کس می تواند ببیند

هیچ چیز واقعاً مهم نیست

هیچ چیز واقعاً مهم نیست برای من

(به هر حال باد می وزد)

موزیک ویدیوی رسمی (1975)

کلیپ زیر در 10 نوامبر 1975 ضبط شده است. فقط چهار ساعت طول کشید تا فیلمبرداری و پنج مورد دیگر برای ویرایش. کل هزینه 4500 پوند بود. ده روز بعد این کلیپ در Top Of The Pops نمایش داده شد.

وقتی دیگر هنرمندان و لیبل‌ها اثر تبلیغاتی را دیدند که کلیپ ویدیویی می‌توانست انجام دهد، به راه افتادند و شروع کردند. برای سرمایه گذاری روی این نوع محصولات سمعی و بصری.

این ویدئو با تصویری از چهار عضو گروه در تاریکی باز می شود که a cappella می خوانند. چراغ ها خاموش می شوند و دوربین به نمای نزدیک از فردی مرکوری خواننده اصلی اشاره می کند. تمام جلوه های ویژه در طول ضبط به دست آمد. برای مثال، افکت زوم چهره با اشاره دوربین به دست می‌آیدشرکت ضبط EMI، از پذیرش Bohemian Rhapsody به عنوان سینگل از آلبوم A Night at the Opera (1975) خودداری کرد.

در جهان واقعی، رئیس EMI روی Featherstone بود و همیشه از طرفداران بزرگ Queen بوده است.

2. نحوه ملاقات مرکوری و دوست پسرش

در فیلم، مرکوری پس از یک مهمانی وحشیانه با دوست پسرش در آپارتمانش ملاقات می کند. دوست پسر پیشخدمتی بود که در مهمانی کار کرده بود و از خوابیدن با او امتناع می‌کرد.

در زندگی واقعی، ستاره راک در دهه 1980 با جیم هاتون در یک کلوپ شبانه آشنا شد. هاتون یک آرایشگر در ساووی بود. هتل .

مرکوری و همراهش جیم.

3. وقتی خواننده فاش کرد که HIV مثبت است

طبق گفته دوست پسر مرکوری، خواننده در سال 1987 متوجه شد که به این بیماری مبتلا شده است.

در فیلم، ستاره به سایر اعضای کوئین می گوید. در مورد وضعیت خود در هنگام تمرین برنامه Live Aid ، اما خواننده در واقع فقط اعلام کرد که در 23 نوامبر 1991 یک روز قبل از مرگش به ایدز مبتلا شده است.

4. حضور در کنسرت Live Aid

طبق فیلم، گروه پس از اختلافات دوباره به هم پیوستند و اولین حضور خود را در کنسرت مزایای Live Aid نشان دادند.

در این مورد، ادبیات داستانی مطابقت ندارد. واقعیت، کوئین پیش از کنسرت Live Aid برای تبلیغ آثار در جهان تور کرده بود.

اجرا در کنسرت Live Aid در سال 1985.

5. آجدایی گروه

طبق فیلم داستانی، ما معتقدیم که پارگی گروه به شکلی پرتنش و با امضای قرارداد انفرادی ساخته شده توسط مرکوری که برای او 4 میلیون دلار درآمد داشته، انجام شده است. قرارداد در تاریکی امضا می‌شد، بدون اینکه سایر اعضای گروه بدانند.

در شرایط واقعی، جدایی دوستانه بود و اعضا تصمیم گرفتند پس از مدت‌زمانی که با هم بودند، در یک تور ترک کنند.

همه اعضا می‌خواستند خود را وقف پروژه‌های فردی کنند و در طول استراحت ملکه ارتباط خود را از دست ندادند.

پرتره ملکه.

همچنین ببینید

<18به قتل عمدی اعتراف می‌کند و قبل از اعدام، تشریف می‌آورد. قسمت اول شعر حتی ممکن است به شاهکار معروف فرانسوی اشاره داشته باشد:

آیا این زندگی واقعی است؟ (آیا این زندگی واقعی است؟)

آیا این فقط فانتزی است؟ (آیا این فقط یک خیال است؟)

در یک زمین لغزش گرفتار شده اید

هیچ گریزی از واقعیت وجود ندارد

چشمان خود را باز کنید)

به آسمان نگاه کنید و ببینید (به آسمان نگاه کنید و ببینید)

اما قرائت های مجازی احتمالی وجود دارد، مانند این ایده که این نامه تمثیلی است توسط فردی برای پرداختن به مبارزه با تمایلات جنسی خودش .

بعدها مشخص شد که خواننده دوجنسه بود، اما در زمان نوشتن Bohemian Rhapsody، او که یک ستاره راک بود، ترجیح داد احساسات خود را حذف کند. ترجیحات مردم.

از این نظر، قسمت زیر از اشعار حتی به نظر می رسد اشاره ای به زندگی شخصی خواننده دارد:

من فقط یک پسر فقیر هستم

من نیازی به همدردی ندارم

چون من راحت هستم، آسان می روم، آسان می آیم، آسان می روم)

کمی بالا، کمی پایین (کمی قوی، کمی ضعیف)

به هر حال باد می وزد (مهم نیست باد کجا می وزد)

برای من واقعاً مهم نیست (Realmente no importa para mim, para mim)

یک سری از وجود داردارجاعات مبهم که ما سعی خواهیم کرد آنها را روشن کنیم. در قسمت درست بعد، خود غزلی خطاب به کسی می گوید که مردی را با شلیک گلوله به سرش کشته است. Mamma می تواند از "Mamma Mia!"، یک تعجب بسیار رایج ایتالیایی باشد که به معنای ناباوری یا تعجب است. این یک اصطلاح در اصل مذهبی است که از مریم باکره نام می برد.

«ماما» نیز توسط برخی به عنوان اشاره ای به مری آستین، دوست بزرگ خواننده که در بیشتر عمرش او را همراهی می کرد، می خوانند. 5

فردی و مری در دوران جوانی خود با هم قرار داشتند، اما یک سال پس از انتشار راپسودی بوهمی ، او به او اعتراف کرد که دوجنسه است و این دو به رابطه خود پایان دادند.

اگرچه آنها در سطح عاشقانه با هم باقی نماندند، اما هر دو به عنوان دوست از یکدیگر مراقبت کردند. فردی نیمی از ثروت خود را به سابق خود واگذار کرد، از جمله حق چاپ تمام کارهایش و عمارتی که در کنزینگتون در آن زندگی می کرد.

فردی در مصاحبه ای در مورد رابطه خود با مری آستین گفت:

«همه عاشقانم می پرسند که چرا نمی توانند جایگزین مری شوند، اما غیرممکن است. مریم تنها دوست من است، من هیچ کس دیگری را نمی خواهم. برای من، او همسرم بود، ما ازدواج کردیم. ما به یکدیگر ایمان داریم، بس است.»

به نامه برگردیم، پس از اینکه خود غنایی قتل ادعایی با سلاح گرم را بازگو می کند، او خطاب می کند که کسی نیست.شناسایی کرد و بابت اتفاقی که افتاده عذرخواهی کرد و از این واقعیت که حرکت بی فکرش باعث رنجش او شد، عذرخواهی کرد.

راوی او را راهنمایی می کند که با وجود همه چیز به جلو برود:

مامان! (مامان!)

من قصد نداشتم شما را به گریه بیاندازم (قصد من این نبود که شما را به گریه بیاندازم)

اگر فردا دوباره این بار برنگردم (Seu não estar de دوباره فردا در این زمان)

ادامه دهید، ادامه دهید (ادامه، ادامه دهید)

انگار هیچ چیز واقعاً مهم نیست (انگار هیچ چیز واقعاً مهم نیست)

گزیده ای دیگر که این نظریه را تأیید می کند که موسیقی در پس زمینه با تمایلات جنسی فردی مرکوری سروکار دارد، شرح زیر است. این متن نوعی احساس گناه، پشیمانی و پشیمانی از به دنیا آمدن را به این شکل منتقل می کند:

مامان! (مامان!)

(به هر حال باد می وزد)

من نمی خواهم بمیرم (نمی خواهم بمیرم)

گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش هرگز اصلاً متولد شده است

از آن زمان به بعد بخش روانگردان تر از اشعار می آید که در آن مرکوری یک سری ارجاعات مبهم مانند Scaramouche، Fandango، Galileo، Figaro و Bismillah می کند.

بیسم الله! (به نام خدا!)

نه، نمی گذاریم بری! (نه، نمی گذاریم بروی!)

(بگذار برود!) (بگذار برود!)

بسم الله! (به نام خدا!)

دوگانگی بین کسی که می خواهد برود و کسی که رها نمی کند در این قسمت از آهنگ مشهود است. سپس خود غنایی به آن بازمی گردداز طریق عبارت ایتالیایی عصبانیت خود را ابراز می کند و می خواهد که آنجا را ترک کند. در آن قسمت می گوید "بلزبوب، شیطان را برای من کنار گذاشته است!" (بلزبوب، شیطانی در انتظار من است!). بلزبوب، شاهزاده شیاطین، نیز در اشعار در مخالفت با بسم الله ذکر شده است.

به نظر می رسد قسمت پایانی آهنگ واکنشی از خود غنایی است که در نهایت یاد می گیرد که از خود دفاع کند و با آن قیام کند. نگرش اطرافیان:

پس فکر میکنی میتوانی مرا سنگ بزنی و در چشمم تف کنی؟ (پس فکر می‌کنی می‌توانی مرا دوست داشته باشی و مرا رها کنی تا بمیرم؟ (پس فکر می کنی می توانی مرا دوست داشته باشی و بگذار بمیرم؟)

اوه عزیزم! (آه، عزیزم!)

نمیتونی اینکارو با من بکنی عزیزم! (تو نمی‌توانی این کار را با من بکنی، عزیزم!)

راه‌حلی که خود غنایی پیدا کرده است، محو شدن است، برای رهایی از آن موقعیت ("فقط باید بیرون برو / فقط باید همین الان بیرون برو !") و نتیجه گیری می کند que nada really importa ("هیچ چیز واقعا برای من مهم نیست").

Scaramouche، Fandango و Bismillah به چه معناست؟

Scaramouche یک شخصیت دلقک در کمدی dell' است. arte (درام بداهه قرن 19، ایتالیایی 16)، ویژگی اصلی او این واقعیت است که او همیشه موفق می شود از موقعیت های پیچیده فرار کند و به عنوان نوعی حقه باز دیده شود. اسکاراموش موفق می شود از موقعیت های چسبناکی که همیشه در آن قرار می گیرد طفره رود، معمولاً به هزینه شخص دیگری. او گاهی استفاده می کندنقاب مشکی دارد و گاهی عینک می‌زند.

پس از تماس با او، خود غنایی می‌پرسد "آیا فندانگو را انجام می‌دهی؟". Fandango به نوبه خود یک رقص فلامنکو اسپانیایی است که به صورت جفت اجرا می شود. این یک رقص سنتی اسپانیایی، قدیمی (به دوره باروک) و آشفته است. بسیاری fandango را یک رقص نمایشگاهی و حسی می دانند که در آن نگاه های زیادی رد و بدل می شود.

درست پس از اشعار به گالیله و فیگارو اشاره می شود.

گالیله یک ستاره شناس فلورانسی بود و ممکن است توسط فردی درج شده باشد. در این آهنگ به عنوان اشاره ای به دوست گروه برایان می، که با آموزش یک اخترفیزیکدان بود. فیگارو به نوبه خود از اپرای روسینی، آرایشگر سویل نام می برد. مرکوری با اشاره به نمایشنامه روسینی، تأثیر و ماهیت اپرا را به جهان راک وارد می‌کند.

بسم‌الله، که ابیات پیش‌رو نیز در این آهنگ ظاهر می‌شود، به تبار زرتشتی خانواده فردی مرکوری اشاره می‌کند. بسم الله اولین کلمه در قرآن است و به معنای «بسم الله»، «بسم الله الرحمن الرحیم» است.

متن آهنگ از Bohemian Rhapsody

آیا این زندگی واقعی است؟

آیا این فقط یک خیال است؟

در یک زمین لغزش گرفتار شده است

هیچ گریزی از واقعیت وجود ندارد

باز چشمانت

به آسمان نگاه کن و ببین

من فقط یک پسر فقیر هستم

نیازی به همدردی ندارم

چون به راحتی میام , آسان بروید

کمی بالا، کمی پایین

به هر حالباد می وزد

واقعاً برای من مهم نیست

برای من

مامان، همین الان مردی را کشت

اسلحه را به سرش بگذار

ماشه ام را کشیدم، حالا او مرده است

مامان، زندگی تازه شروع شده بود

اما حالا رفتم و همه را دور انداختم

مامان!

نمی خواستم تو را به گریه بیاندازم

اگر فردا دوباره برنگردم

ادامه بده، ادامه بده

انگار هیچ چیز واقعا مهم نیست

خیلی دیر، زمان من فرا رسیده است

در ستون فقراتم میلرزید

بدن همیشه درد می کند

خداحافظ همه

من' باید بروم

باید همه شما را پشت سر بگذارم

و با حقیقت روبرو شوید

مامان!

(به هر حال باد می وزد)

نمیخواهم بمیرم

گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش هرگز به دنیا نمی آمدم

من یک شبح کوچک از یک مرد را می بینم

Scaramouche! Scaramouche!

آیا شما فندانگو را انجام می دهید؟

صاعقه و رعد و برق

بسیار، بسیار من را می ترساند!

گالیله! گالیله!

گالیله! گالیله!

گالیله، فیگارو!

Magnifico!

من فقط یک پسر فقیر هستم و هیچکس مرا دوست ندارد

او فقط یک پسر فقیر از یک خانواده فقیر

از این هیولا جان او را در امان بدار

آسان بیا، برو آسان

اجازه می دهی بروم؟

بسم الله!

نه، ما شما را راه نمی دهیم!

(بگذارید برود!)

بسم الله!

ما شما را راه نمی دهیم!

(بگذار برود!)

بسم الله!

ما تو را رها نمی کنیم! برو! برو!

(بگذار بروم!)

هرگز، هرگز اجازه ندهبرو!

هرگز اجازه نده بروم!

نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه!

اوه، مامان میا، ماما میا!

مامان میا، مرا رها کن!

بلزبوب، شیطانی برای من کنار گذاشته است!

برای من!

برای من!

پس فکر می‌کنی می‌توانی مرا سنگ بزنی و در چشمم تف کنی؟

پس فکر می‌کنی می‌توانی مرا دوست داشته باشی و بگذاری تا بمیرم؟

اوه، عزیزم!

می‌توانی این کار را با من انجام نده، عزیزم!

فقط باید بروم بیرون

فقط باید از اینجا برو بیرون!

اوه، آره! اوه، بله!

هیچ چیز واقعاً مهم نیست

همه می توانند ببینند

هیچ چیز واقعاً مهم نیست

هیچ چیز واقعاً برای من مهم نیست

به هر حال باد می وزد

داستان خلق راپسودی بوهمی

اعضای بازمانده گروه بیان کرده اند که روایت بر اساس افسانه فاوست است . در افسانه فاوست که در قالب ابیاتی توسط گوته نوشته شده است (نسخه اول در سال 1775 سروده شد)، قهرمان داستان، هنری فاوست روح خود را به شیطان به نام مفیستوفل می فروشد.

نسخه اول فاوست (1808)، شعر تراژیک نوشته گوته که می تواند به عنوان تأثیری مرکزی بر آهنگسازی راپسودی بوهمی ، اثر کوئین عمل کند.

شاهکار گوته بر اساس یک افسانه قرون وسطایی است و می گوید. داستان دانشمند/کیمیاگر فاوستو. در بهشت، شیطان (مفیستوفل) با خدا شرط می‌بندد که می‌تواند روح فاوست را به دست آورد.

از آنجایی که فاوست یک فرد کنجکاو است که می‌خواهد همه چیز را یاد بگیرد، در نهایت عاشق لب‌های شیطان می‌شود. مفیستوفل وعده می دهدفاوست تا زمانی که وعده خدمت به شیطان در جهنم را بدهد، هر آنچه را که می خواهد روی زمین خواهد داشت. این دو معامله را می بندند که در خون مهر و موم شده است.

همچنین نگاه کنید به فیلم راپسودی بوهمی (تحلیل و خلاصه) پلکانی به بهشت ​​(لد زپلین): معنی و اشعار ترجمه 32 بهترین شعر از کارلوس دروموند دی آندراد که 16 آهنگ معروف را تجزیه و تحلیل کرد. Legião Urbana (با نظرات)

کلمه Bohemia که در عنوان آهنگ کوئینز وجود دارد، به شهر بوهمیا، جمهوری چک فعلی اشاره دارد، جایی که فاوست، قهرمان داستان گوته، با شیطان پیمان می بندد تا کسب شهرت همچنین گزیده‌ای از آهنگ ساخته‌شده توسط فردی مرکوری وجود دارد که با ذکر یک پیمان فرضی بین خود غنایی و شیطان ("بلزبوب یک شیطان را برای من ذخیره کرد / برای من، برای من" با تراژدی رابطه دارد.

کلمه Bohemian همچنین به گروهی از هنرمندان و موسیقیدانان قرن 19 اشاره دارد که به دلیل سرپیچی از قراردادها و زندگی با بی توجهی به استانداردها شناخته شده اند.

بخش دوم از عنوان، اصطلاح راپسودی (برگرفته از یونانی: ῥαψῳδός یا rhapsosidos برای خوانندگان شعر حماسی یا راپسودی) قطعه ای از موسیقی کلاسیک با بخش های متمایز است که به صورت یک موومان نواخته می شود. راپسودی‌ها معمولاً دارای مضامین یا روایت‌های پیچیده هستند.

این آهنگ در آلبوم یک شب در اپرا که در 21 منتشر شد گنجانده شد.




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.