Música Drão، اثر ژیلبرتو گیل: تحلیل، تاریخ و پشت صحنه

Música Drão، اثر ژیلبرتو گیل: تحلیل، تاریخ و پشت صحنه
Patrick Gray

Drão یکی از آثار کلاسیک بزرگ موسیقی محبوب برزیل است. آهنگ زندگینامه ای بسیار اصیل که توسط ژیلبرتو گیل ساخته شده است به شیوه ای بسیار خاص به طلاق می پردازد. آیات اختصاص داده شده به جدایی سرشار از محبت، محبت و احترام است.

درائو که در سال 1981 سروده و در سال 1982 منتشر شد، مهمتر از همه، ادای احترامی زیبا به ساندرا گادلها، همسر سابق گیل و مادر سه فرزند است. فرزندانش (پدرو، پرتا و ماریا) توهم

برای جوانه زدن باید بمیرد

جایی بکارید

در زمین زنده شود

کاشت ما

چه کسی می تواند آن عشق را ایجاد کند die

راه رفتن ما

راه رفتن سخت

در طول شب تاریک

Drão!

به جدایی فکر نکن

قلبت را نشکن

عشق واقعی بیهوده است

بی نهایت امتداد دارد

یکپارچگی بی اندازه

معماری ما

چه کسی می تواند آن عشق را بمیرد

پیاده روی ما

تخت تاتامی

برای زندگی فراتر

دراو!

پسرها همه سالم هستند

گناهان همه از من هستند

خدا از اعتراف من آگاه است

چیزی برای بخشیدن وجود ندارد

به همین دلیل است که باید شفقت بیشتری وجود داشته باشد

چه کسی می تواند

آن عشق بمیرد

اگر عشق مانند دانه باشد

بمیرد، گندم متولد شود

زندگی می کند، نان می میرد

Drão!

همچنین ببینید: 10 شعر فراموش نشدنی ادبیات پرتغالی

Drão!

تحلیل ترانه

عنواناین آهنگ به نام مستعار محبت آمیزی که به ساندرا گادلها، همسر ژیلبرتو گیل در آن زمان داده شده، اشاره دارد. شعر، زندگینامه ای، در زمان جدایی آنها سروده شده است.

اولین کلمه اشعار، که در سرتاسر آهنگ ظاهر می شود، مانند یک تماس است، زمانی که خود غزلی خطاب به محبوب سابق است. .

در حالی که تعداد زیادی از آهنگ‌ها برای ستایش عشق یا سوگواری عشق از دست رفته ساخته شده‌اند، گیل در Drão سعی می‌کند دیدگاهی روشن و خوش بینانه در مورد طلاق ارائه دهد:

Drão !

عشق مردم مانند دانه است

دانه توهم

باید بمیرد تا جوانه بزند

آن را در جایی بکار

برخاستن از زمین

کاشت ما

اینطور نیست که عشق این همه سال مرده باشد، گویی آن شور گذشته به چیز دیگری تبدیل شده است، احساس بسیار خوبی، اما متفاوت از آنچه در ابتدا داشتیم.

استعاره از مزرعه ارزشمند است. علاوه بر قافیه ای که ایجاد می شود (Drão/grão)، شنونده درک می کند که چگونه پایان برای برقراری یک رابطه جدید ضروری است.

بخش دوم اشعار، به نوبه خود، فقط به اشتراک گذاری می پردازد. بین زن و شوهر:

چه کسی می تواند آن عشق را از بین ببرد

سفر ما

یک سفر سخت

از طریق شب تاریک

توسط با بیان اینکه عشق نمی میرد، خود غنایی تضمین می کند که محبتی که قبلاً به یک رابطه عاشقانه مربوط می شد اکنون تغییر است و تبدیل خواهد شد.احساس دیگری است.

پیاده روی که شعر می گوید می تواند اشاره ای به تخت تاتامی باشد، جایی که زن و شوهر در آن می خوابیدند، اما این کلمه را می توان به عنوان تصدیق سختی مسیر نیز خواند. اندکی بعد ترتیب کلام برعکس می شود و راه رفتن به یک پیاده روی سخت تبدیل می شود، آنگاه خود غزلی به بدبختی های مسیر و سختی زندگی مشترک پی می برد. او تأکید می کند که همه این محبت با جدایی ختم نمی شود.

در قسمت زیر، خود غنایی کسی را که همسر سابق آینده او می شود دعوت می کند تا به شکلی جدید بیندیشد. :

Drão!

به جدایی فکر نکن

دل را نشکن

عشق واقعی بیهوده است

این بی نهایت است

یکپارچگی عظیم

معماری ما

خود غنایی به جای رنج کشیدن، نگاه کردن به آنچه در رابطه خوب و محکم است را تشویق می کند. به دور از گم شدن یا خاموش شدن، چیزی که انسان سعی می کند ترجمه کند این است که عشق دگرگون شده است به نوع دیگری از محبت تبدیل شده است.

اگر در مقطعی چیزی که غالب بود شور و سرخوشی بود، اکنون می بینیم که محبت دائمی و بی نهایت که گسترش می یابد و تکثیر می شود.

ثمرات این رابطه نه تنها احساسی بلکه عینی است: فرزندان. بنابراین، در این قطعه، درائو ارث به جا مانده از رابطه یادآوری می شود:

Drão!

پسرها همه سالم هستند

در این آیات گیل اشاره ای به سه پسر این زوج پدرو، پرتا وماریا.

این آهنگ در نهایت غم و اندوه خاصی را به همراه داشت زیرا واقعیت با اشعاری که گیل خوانده بود مطابقت نداشت: پدرو، یکی از فرزندان این زوج، در سن 19 سالگی در یک تصادف رانندگی غم انگیز درگذشت. 1990. اما در زمانی که آهنگ نوشته شد - در اوایل دهه هشتاد - در واقع پسرها همه خوب بودند.

اشعار ادامه دارد، اکنون با لحنی اعتراف آمیزتر، جایی که خود غزلی یک mea culpa معافیت همسر سابق از این واقعیت که رابطه شکست خورده است:

گناهان همه از من هستند

خدا از اعتراف من آگاه است

نه چیزی وجود دارد بخشیدن

دقیقاً به همین دلیل است که باید شفقت بیشتری وجود داشته باشد

به جای استناد به احساسات مشترک در جدایی مانند خشم و حسادت، خود غنایی از درائو می خواهد که حساسیت و درک داشته باشد با شرایط کنار بیایند و بفهمند که این تصمیم بالغانه دو بزرگسال است که دیگر به عنوان یک زوج عمل نمی کنند، اگرچه محبت متقابل زیادی را حفظ می کنند.

پایان آهنگ با زیبایی به تصویر کشیده شده است. استعاره از نان برای اثبات اینکه عاطفه ها به چیز دیگری تبدیل می شوند. همانطور که دانه باید بمیرد تا گندم شود، غلات نیز برای تبدیل شدن به نان نیاز به رشد دارد.

اگر عشق مانند یک دانه باشد

بمیرد، گندم متولد می شود

نان زنده باش، بمیر

گیل در این آیات بر گذشت زمان و ظرفیت باورنکردنی تغییر عاطفه تاکید می کند - که در صورت طلاق، اگر خاموش نشود.اصلاح می کند.

پشت صحنه خلقت

گیلبرتو گیل در سال 1968 با ساندرا آشنا شد و در نهایت سال بعد با او ازدواج کرد. 12 سال طول کشید و برای او بود که Drão نوشته شد. گیل با ساندرا صاحب سه فرزند شد: پدرو، پرتا و ماریا.

آهنگی که به یکی از کلاسیک های موسیقی عامه پسند برزیل تبدیل شد، دقیقاً در طول فرآیند طلاق این زوج، در اوایل دهه هشتاد ساخته شد.

<. 8> همانطور که در واقع، جدایی

Drão به عنوان آهنگی مشخص شد که پایان یک ازدواج طولانی مدت را نشان می دهد، بیش از یک دهه ازدواج بود. 3>

طلاق بین ژیلبرتو گیل و ساندرا گادلها به صورت مسالمت آمیز و با رعایت حریم خصوصی زوجین و به ویژه محافظت از فرزندانشان انجام شد. ساندرا در برخی از مصاحبه های خاص، پشت صحنه تصمیم جدایی را روایت می کند:

ما با توافق دوجانبه از هم جدا شدیم. عشق به چیز دیگری تبدیل شده بود. و آهنگ دقیقا از این تغییر می گوید، از نوعی عشق که زنده می شود، می میرد و به گونه ای دیگر دوباره متولد می شود. عشق ما هرگز از بین نرفت، تا امروز ما دوستان بسیار خوبی هستیم. هرچه زمان می گذشت موسیقی بیشتر مرا تحت تأثیر قرار می داد، به اشعار فکر می کردم. شعر خیره کننده است، داستان ما آنجاست، تخت تاتامی که دوستش داشتیم.

گیلبرتو گیل و ساندرا، همسر سابقش. Drão به او تقدیم شده است.

چرا آهنگ نامیده می شود Drão ؟

Sandrao نام مستعار ماریا بتانیا بود که در نهایت توسط افراد نزدیک به او پذیرفته شد. ساندرائو به سرعت به درائو تبدیل شد، یک تماس محبت آمیز.

همچنین ببینید: مدرسه هنر باهاوس (جنبش باهاوس) چیست؟

یک کنجکاوی: ساندرا خواهر همسر اول کائتانو ولوسو، دده گادله است. به گفته خود ساندرا، او غوطه ور در جهان هنرمندان در باهیا بزرگ شد و از همان دوران کودکی با نام مستعارش شناخته شد:

از زمانی که من 14 ساله بودم، همه در سالوادور مرا درائو صدا می زدند. من با گال کاستا بزرگ شدم، ما در یک خیابان زندگی می کردیم. من خواهر دده، همسر اول کائتانو ولوسو هستم. خیابان ما محل ملاقات باند تروپیکالیا بود. من به اولین عروسی گیل رفتم. سپس با Nana Caymmi، همسر دوم او آشنا شدم. عشق ما از این دوستی زاده شد.

درائو و گیل با پسرشان در دامانشان در جمع کائتانو ولوسو.

مرگ پسرشان پدرو

اگرچه به طور خلاصه در نامه به نظر می رسد، درائو به سه فرزند متولد شده از ازدواج اشاره می کند. پدرو، پرتا و ماریا زمانی که متن ترانه می‌گوید بچه‌ها همه سالم هستند نام برده می‌شود.

این قطعه بسیار ظریف است زیرا پدرو، پسر ارشد که یک نوازنده بود و در گروه Ego Trip شرکت می‌کرد، در اثر Precociously درگذشت. ، تنها در 19 سالگی.

قربانی تصادف رانندگی در لاگوآ رودریگو د فریتاس، در ریودوژانیرو، پدرو گادله گیل موریرا در 2 فوریه 1990 به خاک سپرده شد. اشعار Drão همچنین یک رکورد نوستالژیک بوداز زمانی که همه چیز خوب بود و خانواده به طور کامل وجود داشت.

پسر پدرو در یک تصادف رانندگی غم انگیز در حالی که تنها 19 سال داشت درگذشت.

ضبط مجدد از آهنگ

Drão توانسته است بر سد زمان غلبه کند و با مشارکت (یا توسط) برخی از دوستان خاص دوباره ضبط شده است. برخی از محبوب‌ترین ضبط‌های مجدد این MPB کلاسیک را در زیر کشف کنید.

با Caetano Veloso

دوستان دیرینه برای ضبط آلبوم Dois Amigos، Um Século de Música ملاقات کردند. در رکورد ما آهنگ Drão را پیدا کردیم.

Caetano یک شریک بسیار خاص بود زیرا او رابطه زوج گیل و ساندرا را از نزدیک دنبال می کرد:

Caetano Veloso, Gilberto Gil - Drão (ویدیو زنده)

Djavan

در طول دهه 2000، Djavan از Gilberto Gil برای ضبط مجدد Drao اجازه خواست. نتیجه در آلبوم Perfil که در سال 2006 منتشر شد ضبط شد.

با ایوه سنگالو

نسخه دیگری که به خوبی شناخته شد با مشارکت خواننده Ivete Sangalo ساخته شد. و با Caetano Veloso. این سه باهی دور هم جمع شدند و این آهنگ را در یک برنامه در سال 2012 اجرا کردند:

Caetano Veloso, Gilberto Gil, Ivete Sangalo - Drão

آن را هم ببینید




Patrick Gray
Patrick Gray
پاتریک گری نویسنده، محقق و کارآفرینی است که اشتیاق به کاوش در تلاقی خلاقیت، نوآوری و پتانسیل انسانی دارد. او به‌عنوان نویسنده وبلاگ «فرهنگ نوابغ» برای کشف رازهای تیم‌ها و افراد با عملکرد بالا که در زمینه‌های مختلف به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند، تلاش می‌کند. پاتریک همچنین یک شرکت مشاوره ای را تأسیس کرد که به سازمان ها در توسعه استراتژی های نوآورانه و پرورش فرهنگ های خلاق کمک می کند. آثار او در نشریات متعددی از جمله فوربس، شرکت سریع و کارآفرین منتشر شده است. پاتریک با پیشینه ای در روانشناسی و تجارت، دیدگاه منحصر به فردی را برای نوشته های خود به ارمغان می آورد، و بینش های مبتنی بر علم را با توصیه های عملی برای خوانندگانی که می خواهند پتانسیل خود را باز کرده و دنیایی نوآورتر ایجاد کنند، ترکیب می کند.